سپاس و ستایش مختص خداوند والاست.خداوندی که بندگانش راباعشق افرید.وباروحش بر ان دمید و زندگی را برای بندگانش بامعناساخت و انسان را جانشین خود بر روی زمین قرار داد.تا همه ی صفات موجودیتش را نشان بدهد. ستایش بی همتا برای خالقی تواناو رزاقی بی حساب.فرمانروای تمام کائنات وحافظ کل نظام هستی.پوشاننده ی همه ی عیوب.امرزنده ی گناهان وعادل عدالتگر ها.حاکم حکومتهاو یکتای بی همتا وزیبای زیبایی ها............( لااله اله الله محمدالرسول الله)
من نمی نالم از هوای کوی دوست.
چون هرچه دارم از دیدار اوست.
کارم کار معشوق است وبس.
حال یارم یار معشوق است وبس.
هر نوایی که می زنم از فراق اوست.
هر ناله ای که می زنم از فراق اوست.
کی کند مرا ندایی یا که دهد مرا جوابی.
من که هستم یا که چه هستم.
یار خود میگوید تو انی و فلانی
.دوست دارم ندای دوست را .
دوست دارم هوای دوست را.
موضوعات مرتبط با این مطلب : | نسخه قابل چاپ
برچسب ها:
اولین سوابق ثبتی آنچه که احتمالاً قدیمیترین فعالیت شبیه به فوتبال به حساب میآمده را میتوان در دست نوشتههای چینی نظامی در دوره سلسله هان و حدود قرن دوم قبل از میلاد پیدا نمود).
این بازی سالیان زیاد انجام میشد ولی بهنظر میرسد که در حدود نیمه قرن ۱۹ میلادی از بین رفته باشد. در سال ۱۹۰۳ و در یک اقدام سمبلیک در جهت احیای سنتهای باستانی، این بازی مجدداً احیاء گشته و هم اکنون نیز در برخی فستیوالهای توریستی قابل رویت میباشد.
قدمت بازیهای همراه با توپ فرا آمریکائی که با توپهای لاستیکی انجام میشدهاند حتی بسیار قبل از مورد بالا ثبت گردیدهاند و تصور میشود که در مراحل اولیه پیدایش، شباهت زیادی به فوتیال داشتهاند. اما از آنجائی که فرمهای بعدی این بازیها شباهت هائی با بسکتبال و یا والیبال داشتهاند و همچنین بدلیل آنکه نفوذ این گونه بازیها بروی بازی مدرن فوتبال بسیار کم بودهاست، بیشتر آنها بهعنوان فوتبال طبقه بندی نمیگردند.
یونانیان و اهالی رم نیز به داشتن بازیهای همراه با توپ که در آنها از پای خود استفاده میکردهاند، شناخته شدهاند.
نویسنده رومی سیسرو در یکی از نوشتههای خود وضعیتی را توصیف میکند که در آن مردی در مغازه سلمانی و در حال اصلاح بخاطر شوت شدن یک توپ به داخل مغازه کشته میشود. اعتقاد بر این است که بازی رومی هارپستوم از نوعی بازی تیمی بنام «επισκυρος» (اپی اسکایروس) یا فنیدا که اولین بار توسط نمایشنامه نویس یونانی انتیفانس (۳۱۱-۳۸۸ قبل از میلاد) بکار برده شده و بعداً کلمنت الکساندریا نیز به آن اشاره داشتهاست، گرفته شدهاست. بهنظر میرسد این بازی بنوعی نه چندان واضح شبیه به راگبی بودهاست.
البته سوابق غیر مستند دیگری از بازیهای ماقبل تاریخ، باستانی و یا سنتی انجام شده با توپ که توسط مردم بومی در سراسر جهان انجام میشده نیز در دسترس میباشند. بهعنوان مثال، در سال ۱۶۱۰ ویلیام استراچی از منطقه جیمز تاون اولین شخصی بود که یک نوع بازی بنام پاهساهمان را که توسط آمریکائی بومی باز میشده را ثبت نمودهاست. در منطقه ویکتوریا، استرالیا، مردم بومی استرالیا نوعی بازی به نام مارن کروک را انجام میدادند.در کتاب رابرت برو-اسمیت که در سال ۱۸۷۸ بنام «مردم بومی منطقه ویکتوریاً منتشر شد نیز از مردی بنام ریچارد توماس نام برده شده که در سال ۱۸۴۱ شاهد انجام این بازی توسط مردم بومی منطقه بودهاست.» آقای توماس توصیف مینماید که چطور بازیکن جلو توپ ساخته شده از پوست صاریغ را شوت نموده و دیگر بازیکنان برای گرفتن آن به هوا برمیخواستند.«امروزه اعتقاد گستردهای مبنی بر اینکه مارن کروک تأثیر زیادی بر پیشرفت قواعد فوتبال استرالیا داشته، وجود دارد (بخش زیر را ببینید). در سرزمین کانادای شمالی و / یا آلاسکا، اینیوایت (اسکیموها) نوعی بازی بروی یخ بنام»آکاساکتوک" را انجام میدادهاند. هر بازی با حضور دو تیم روبروی هم در دو خط موازی آغاز میشد. سپس دو تیم سعی در ضربه زدن به توپ، هدایت آن به سمت خط دروازه حریف و کاشتن گل داشتند.
قدمت این بازیها و امثال آنها بطور عمیق در روزگاران باستان قرار داشته و در طول قرون متمادی، تأثیر خود را بروی فوتبال داشتهاست. بهرحال، بهنظر میرسد که مسیر حرکت بسوی فوتبال مدرن در اروپای غربی و بخصوص در انگلستان شکل گرفته باشد.
محتویات
فوتبال در قرون وسطی

در طی قرون وسطی شاهد افزایش بسیار زیاد محبوبیت مسابقات سالیانه فوتبال شرووتاید در سراسر اروپا خصوصا انگلستان هستیم. بازی انجام شده در انگلستان در این زمان، احتمالاً از اشغال روم آغاز گشته، ولی شواهد متقنی در این زمینه در دسترس نمیباشد. گزارشهای که از نوعی بازی مرسوم در بریتانی، نرماندی و پیکاردی بنام «چوله» یا «سوله» در دست است، موید آنست که وجود برخی از انواع فوتبال در انگلستان نتیجه پیروزی نرمانها میباشد.
این نوعهای قدیمی فوتبال، که عادتا بهعنوان فوتبال عامیانه طبقه بندی میگشتهاند، بین تیمهای شهرها و روستاهای همجوار که شامل تعداد نامحدود بازیکن بودهاند بازی میشدهاند. این بازیکنان در میان انبوه جمعیت تلاش در کشیدن مثانه باد کرده خوک به سمت محلهای نشانگذاری شده واقع در دو سر شهر مینمودند (گاهی اوقات نیز بجای محلهای نشانگذاری شده، تیمها سعی میکردند که مثانه باد کرده خوک را بروی بالکن کلیسای حریف شوت کنند).
یک افسانه که میگوید سر منشاء این بازیها در انگلستان دارای قدمتی بیشتر بوده و به مراسم خونین لگد زدن به «سر بریده دان» برمیگردد، بعید بهنظر میرسد که حقیقت داشته باشد. بازیهای شرووتاید در شماری از شهرهای انگلستان هنوز وجود دارند (قسمت زیر را ببینید).
نخستین تعریف فوتبال در انگلستان توسط ویلیام فیتزاستیفن (۱۱۸۳-۱۱۷۴) ارائه گردید. او فعالیتهای جوانان لندن در خلال فستیوال سالیانه سه شنبه مذهبی را مورد توصیف قرار داد.
- «پس از صرف ناهار تمام جوانان شهر به دشتهای اطراف میروند تا با توپ بازی کنند. دانش آموزان هر مدرسه توپ خود را دارند؛ کارگران اصناف شهر نیز توپهای خودشان را بهمراه دارند. بزرگترهای شهر، پدران و ثروتمندان سوار بر اسب وارد شده تا مسابقه جوانترها را دیده و خاطرات جوانی خود را زنده کنند: شما میتوانید شاهد انگیزش احساسات درونی آنها در هنگام دیدن بازی و غرق در شادی شدنشان فارغ از دغدغههای بزرگسالی باشید»..[۱]
اولین نامهای اطلاق شده به بازی بطور ساده عبارت بودند از «توپ بازی» یا «بازی با توپ». این نامگذاری موید آنست که بازی در آن زمان مستلزم ضربه زدن به توپ نبودهاست. بنابر این همانگونه که توضیح داده شده، ضربه پا بطور مسلم در بازیهای قرن ۱۴ وجود داشتهاند.
در مراسم ۱۳۲۱ بخشایش اویگنون توسط پاپ دوازدهم به ویلیام داسپالدینگ از شودهام اعطا گردید:
"تقدیم به ویلیام داسپالدینگ، حاکم اسکالدهام و بدستور سمپرینگهام. در طول بازی با توپ و هنگامیکه او به توپ ضربه زد، یکی از دوستان او که نام او نیز ویلیام بود جلوی او دوید که با چاقوئی که توسط حاکم حمل میشد خود را بشدت مجروح نمود. بطوریکه پس از شش روز جان خود را از داد. بخشایش اعطاء شد و هیچ توبیخی شامل ویلیام داسپالدینگ که خیلی از مرگ دوست خود اندوهناک بوده و آنطور که دشمنانش میگفتند هراس آن داشت که موضوع به پاپ کشیده شود، نمیگردد.
به همین ترتیب چاسر نیز کنایهای آزار دهنده نسبت به آنچه امروز فوتبال معاصر در انگلستان نامیده میشود، دارد. در داستانهای کانتربری (که بعد از سال ۱۳۸۰ نوشته شد) از این عبارت استفاده شدهاست «رولری زیر پا که کار توپ را انجام میدهد» [۲]. در سال ۱۳۶۳ اظهار زیر توسط ادوارد سوم بیان گردید. قابل ذکر است که در زمان حاضر بازی فوتبال در انگلستان کاملاً از بازی هندبال متمایز شدهاست.
«از آن گذشته ما فرمان میدهیم که در برابر بازیهای بی اساسی مانند پرتاب سنگ، چوب و آهن، هندبال، فوتبال، یا هاکی، تعلیم و اجرای جنگ خروسها، مجازات زندان و زیر آفتاب قرار دادن مقرر گردد».
اظهار نظر واضح بعدی راجع به فوتبال در سال ۱۴۰۹ و آن زمان بود که شاه هنری چهارم انگلستان فرمان منع آن را صادر نمود. در سال ۱۴۲۴، شاه جیمز اول انگلستان نیز سعی در منع فوتبال نمود. ولی بهرحال اولین اشاره مستقیم به استفاده از توپ در سال ۱۴۸۶ انجام شد..[۳] همچنین از تاریخ ۱۱ آوریل ۱۴۹۷ حسابی پولی به جی[خرید]اری نماید..[۴] قدیمیترین توپ فوتبال احتمالاً در سال ۱۵۴۰ در اسکاتلند و از جنس چرم و پوست مثانه خوک ساخته شد. (این توپ در سال ۱۹۸۱ در قسمت زیر سقف اتاق ملکه، قلعه استرلینگ کشف شده و هم اکنون در نگارخانه اسمیت در استرلینگ به معرض تماشا گذاشته شدهاست.) بهرحال، نمیتوان بهعنوان قطع و یقین تایید نمود که مورد مصرف این توپ در بازی با پا بودهاست و نظر به سایز کوچک آن، موزه ملی اسکاتلند نظر داده که مورد مصرف آن در بازی مانند تنیس بنام پلوان بودهاست.
یک راهب قرن ۱۵ بازی فوتبال در کانتون ناتینگهام شایر را اینگونه توصیف نمودهاست: «بازیکنان یک توپ بزرگ را به جلو میرانند. اینکار را نه با پرتاب آن در هوا و بلکه با ضربه زدن و چرخاندن آن بروی زمین و نه با دستان بلکه با پا انجام میدهند. این اظهار موید آنست که بازیهای مشخص فوتبال ضربهای، در آن زمان در انگلستان مرسوم بودهاست. با این حال هنوز نمیتوان صد در صد مطمئن بود زیرا این راهب ادامه میدهد که :»میگویم یک بازی به اندازه کافی منفور.... که بندرت بدون باخت، حادثه و یا زیان خود بازیکنان خاتمه مییابد. '[۵]
اولین رکورد ثبتی از یک جفت کفش فوتبال مربوط به زمانی است که هنری هشتم در سال ۱۵۲۶، دستور آوردن آن از کمد بزرگ را صادر نمود [۶]. بدبختانه این کفشها در حال حاضر وجود ندارند. ولی بهرحال این مورد ثابت میکند که شاه انگلستان به این بازی توجه داشتهاست.
مشهور بودن فوتبال بهعنوان یک بازی خشن در اکثر آثار بعد از قرن ۱۶ انگلستان آورده شدهاست. در سال ۱۵۳۱ سر توماس الیوت این عبارت که مجدداً خطر فوتبال (و همچنین منافع تیر اندازی) را یاد آور میگشت را در «کتابی بنام حاکم» آوردهاست:
"ممکن است برخی از مردان بگویند که در این میانه، که من خیلی زیاد از تیر اندازی تعریف میکنم. چرا رشته هائی مانند بولینگ، کلاشه، پاینز، و کایت را توصیه نمیکنم؟ حقیقتا بدو دلیل آخر که برای اشراف زادگان مهم است، فوتبال چیزی نیست جز خشم و خشونت زیاد؛ جائیکه روش بازی، عناد و عدم کمک به مصدومین است؛ جائیکه مصدوم در سکوتی ابدی باقی میماند. در کلاشه نیروی کمی بکار گرفته میشود. در بولینگ اغلب وقت بسیار زیاد است؛ در حالیکه در ساینوز تلاش زیادی بکار میرود و شراب زیاد نوشیده میشود. در حالیکه اغلب زمان یا کاهش نیرو و چالاکی بازوها همراه است. جائیکه
در تیر اندازی، اگر تیرانداز از قدرت کمان استفاده نکند، هرگز نمیتواند موفق گردد.
اولین اشاره به فوتبال در ایرلند در سال ۱۵۲۷ در اساسنامه گالوی آمده که در آن اجازه بازی فوتبال و تیر اندازی صادر شده ولی «هاکی» و امدش؛ نوعی هاکی پانزده نفره که با توپ کوچک و چوب بازی میشده بهمراه دیگر رشتههای ورزشی منع شدهاند. (اولین مسابقه ثبت شده فوتبال در ایرلند به سال ۱۷۱۲ و بین تیمهای روستا و میث در اسلین بوقوع پیوستهاست.)
در سال ۱۶۲۵ سر رابرت کری در کتاب خود با نام خاطرات معاملات مرزی به یک جلسه با هدف برگزاری بازی فوتبال در کلسو واقع در مرزهای اسکاتلند اشاره میکند که با «تعدی انگلستان خاتمه مییابد». او چنین فوتبالی را بهعنوان «مسابقهای با نهایت خشونت و حوادث وخیم که در درگیریها بوجود میآید، توصیف مینماید»!
کالچیو فیورنتینو (فوتبال فلورانسی=توپ زدن با پای فلورانسی)
در قرن ۱۶، شهر فلورانس با یک بازی که امروزه بنام ""کالچیو استوریکو"" ( توپ زدن با پای تاریخی) شناخته میشود، دوران بین ظهور عیسی و ماه روزه را درشهرپیزا دلا نوور ویا پیزا سانتا کروس جشن گرفت. اشراف جوان شهر لباسهای عای ابریشمی در بر کرده و در یک فرم خشن فوتبال شرکت نمودند. بهعنوان مثال، بازیکنان «کالچیو» میتوانستند از ضربات مشت، شانه و لگد به حریفان خود استفاده کنند. ضربات به قسمت زیر کمربند نیز مجاز بود. ریشه این بازی در آموزش تمرینات نظامی بود.
معروفترین مسابقه در ۱۷ فوریه سال ۱۵۳۰ انجام شد. هنگامیکه سربازان چارلز چهارم، امپراتور مقدس رم فلورانس را محاصره کرده بودند. یک مسابقه «کالچیو» برای نشان دادن مقاومت برگزار گردید. در سال ۱۵۸۰، کانت جیوانی دبرادی دورنیو کتابی با عنوان «دیسکورسو سوپرا گیوسودل کالچیو فیورنتینو» نوشت. که برخی اوقات بهعنوان اولین کتاب منتشر شده قواعد بازی فوتبال شناخته میشود. این بازی در طول زمان ژانویه ۱۷۳۹ تا می۱۹۳۰ یعنی زمان احیای آن بمناسبت ۴۰۰ صدمین سالگرد مسابقه فوق الذکر، بازی نشد. «کالچیو» هنوز بهعنوان جذب گردشگر بازی میشود.
عدم تصویب و تلاش جهت منع بازی فوتبال
تلاشهای بیشماری در جهت ممنوع ساختن مسابقه فوتبال بخصوص از نوع خشن و تفرقه افکن آن صورت گرفتهاست. این تلاشها بخصوص در انگلستان و دیگر بخشهای اروپا در دوران قرون وسطی و اوایل عصر مدرن. در بین سالهای ۱۳۲۴ تا ۱۶۶۷ فوتبال بموجب بیش از ۳۰ قانون محلی و سلطنتی در انگلستان ممنوع بود. احتیاج به تکرار مکرر وجود چنین قوانینی نشانه سخت بودن ممنوع نگه داشتن بازیهای مشهور میباشد.
شاه ادوارد دوم آنقدر از بی قانونی فوتبال در لندن آزرده شد که در مورخ ۱۳ آوریل سال ۱۳۱۴ فرمان ممنوعیت آن را صادر نمود: «از آنجائیکه سرو صدای زیاد در شهر بخاطر ضربه زدن به توپهای بزرگ ایجاد میشود و بر اثر آن شیاطین زیادی که خدا آنها را منع کرده برمیخیزند؛ ما به نیابت از شاه، مجازات زندان را برای افرادی که به این بازی مبادرت ورزند، مقدر میسازیم.»
دلایل ممنوعیت از سوی ادوارد سوم در ۱۲ ژوئن سال ۱۳۴۹ کاملاً واضح بودند: فوتبال و دیگر بازیهای سرگرمی باعث عدم توجه عوام الناس به تمرین تیر اندازی که از ملزومات جنگ است، میگردد.
در سال ۱۶۰۸ مقامات محلی شهر منچستر شکایت نمودند که: آنطور که بما گزارش شدهاست، بازی فوتبال...[اینجا] در منچستر باعث بی نظمی فراوان شدهاست و شیشههای پنجرهها شکسته و باعث گرد آمدن اوباش و افراد بی نظم گردیدهاست.......«[۷] در همان سال کلمه فوتبال با حالتی منفی در کلام ویلیام شکسپیر ظاهر شد. در نمایش نامه»شاه لیر«شکسپیر مطلبی به این شرح وجود دارد:»نه ترایپت و نه شما حق بازی فوتبال را ندارید"(پرده اول، صحنه ۴).
شکسپیر همچنین نام این بازی را در نمایش «کمدی اشتباهات» آوردهاست (پرده دوم صحنه ۱):
- «آیا من همان مقدار نسبت به تو کامل هستم که تو نسبت بمن، »
- «آن بمانند فوتبال است. آیا براستی بمن لگد زدی؟»
- «تو واقعا بمن لگد زدی، بنابر این او نیز در اینجا مرا لگد کوب خواهد کرد:»
- «اگر من در این راه تاب آورم، آنگاه باید مرا جامهای از چرم در بر نمائی.»
کلمه «اسپارن» در ادبیات بمعنای «لگد زدن و دور انداختن» است، بنابر این نتیجه گرفته میشود که بازی شامل ضربه زدن بازیکنان به توپ بودهاست.
بهرحال بازی لگد پرانی (جائیکه بازیکنان از یک چوب شیار دار جهت بازی با توپ استفاده میکردهاند) که در ایرلند بازی میشدهاست، آنقدر خشن بهنظر میرسیده که مقامات شهر گالوی ترجیح میدادند که مردم فوتبال بازی کنند. در سال ۱۵۲۷ آنها اظهار داشتند «در هیچ زمان مبادرت به بازی لگد پرانی با توپ کوچک با چوب هاکی یا چوب معمولی وهمچنین مبادرت به بازی هندبال بدون دیوار ممنوع و فقط بازی فوتبال مجاز است.»
بهرحال در "کتاب ورزش هاً اثر شاه جیمز به مسیحیان توصیه میشد که هر یکشنبه بعد از ظهر و بعد از مراسم دعا و نیایش فوتبال بازی کنند [۸]. این کتاب توسط اسقف مورتن و با راهنمائی
شاه در مورخه ۲۴ می۱۶۱۸ در گرینویچ، مورد تصحیح قرار گرفت. در ابتدا دستور آن بود که متن این کتاب صرفاً در کلیساهای حوزه مانکا شایر خوانده شود. هدف کتاب آرامش بخشیدن به سر سختی پروتستانهای ساده کیش انگلستان در محترم داشتن روز تعطیل یکشنبه بود. زیرا این تنها راه منحرف نمودن اذهان مردم بود. [۹]
مدارس عمومی انگلیسی
در حالیکه انواع بازی فوتبال در سراسر بریتانیا بازی میشد، مدارس عمومی (شهریهای) انگلیسی نقش بسیار عمدهای در پیشرفت و خلق فوتبال مدرن (انجمن و فوتبال راگبی) ایفاء نمودند. اولا، شواهد موید آن است که این مدارس در قرن شانزدهم نقش کلیدی در گرفتن خشونت از متن فوتبال داشته و آن را تبدیل به یک ورزش تیمی برنامه ریزی شده نمودند که مناسب بچه مدرسهایها گردید. ثانیا، بسیاری از اشارات (بهعنوان مثال شعر) و متون مربوط به فوتبال توسط افرادی ارائه گشت که در همین مدارس تحصیل نموده و عملاً تمایل به آشکار ساختن شناخت خود نسبت به این ورزش داشتند. و نهایتا، در قرن نوزدهم دانش آموزان / معلمان اولین اشخاصی بودند که به تدوین قواعد رسمی اولین شکل فوتبال مدرن پرداختند تا زمینه انجام این بازی را بین مدارس ایجاد نمایند.
اولین مستندی که نشانگر وجود بازی فوتبال در مدارس انگلیسی مدارس عمومی و امدش؛ و حضور عمده پسران طبقات بالا، متوسط و طبقه متخصص و امدش بود در اثر «عوام الناس» ویلیام هرمن به سال ۱۵۱۹ آورده شده بود. هورمن مدیریت اتون (۶/۱۴۸۵ – ۵/۱۴۹۴) و همچنین وینچستر را بر عهده داشت و کتاب لاتین او شامل یک تست ترجمه با عبارت «ما با یک توپ پر باد بازی میکنیم» میگردید.
ریچارد مالکستر [۱۰]، دانش آموز سابق کالج اتون و مدیر مدرسه مرچنت تیلورز (۱۵۶۱) و مدرسه سنت پل (۱۵۹۶) بهعنوان «بزرگترین هوادار فوتبال در قرن شانزدهم» معرفی گردیدهاست. [۱۱]. سهم یکتای مالکستر تنها در اشاره به «فوتبال» با نام صحیح انگلیسی آن خلاصه نگشته و بلکه بخاطر فراهم آوردن مستندات اولیه تیم برنامه ریزی شده فوتبال میباشد. مالکستر تایید مینماید که بازی مورد نظرش از طریق تمیز دادن آن با بازیهای انجام شده با دیگر قسمتهای بدن مانند هند بال و آرم بال، خیلی شبیه تر به فوتبال مدرن میباشد. او در کتاب شخصی خود به سال ۱۵۸۱ که به زبان انگلیسی نوشت به فواید زیاد «فوتبال» اشاره کرد. عنوان این کتاب عبارت بود از«وضعیت هائی که در آن شرایط ابتدائی لازم جهت آموزش کودکان مورد مطالعه قرار میگیرند»..[۱۲] او اظهار میدارد که فوتبال دارای اثر مثبت تحصیلی بوده و در تقویت سلامتی و قدرت کودکان موثر است. مباحث مالکستر در خصوص فوتبال، اولین مباحثی بود که در آن از تیم («طرف هاً و»پارتی هاً)، وضعیتها («ایستادن»)، منفعت وجود داور (" قضاوت کننده بین پارتی هاً) و مربی (مدیر آموزش) سخن به میان آمد. مالکستر نوعی بازی را توصیف میکند که برای تیمهای کوچک برنامه ریزی شده تحت نظر یک داور بکار میآید (و بطور خیلی واضح اشاره به این مهم دارد که بازی مورد نظر او از بی نظمی و خشونت فوتبال عامیانه بدور بودهاست): با چنین دیدگاهی شمار کمتری به طرفها و پارتیها تقسیم میشوند، برخورد فیزیکی سخت و خشن و جود ندارد همچنین از هل دادن با شانه و انجام حرکات بی هدف و بربر مانند پرهیز و فقط از فوتبال جهت تقویت بدن و ساقهای پا استفاده میشود. در نتیجه این اشتیاق به ورزش و تعاریف صحیح از بازی مدرن، ریچارد مالکستر بهعنوان پدر فوتبال مدرن شناخته میشود.
سر هنری وتون (متولد ۱۵۶۹) که در دورههای کالج وینچستر شرکت نموده و بعدها رئیس اتون گردید، در یکی از اشعار خویش به فوتبال اشاره نمودهاست:
«آنجائیکه، بقصد انجام فوتبالی محکم، جون به باب یا دوقلوها ضربه میزند» [سر هنری وتون، در کنار رودخانه در حال ماهیگیری – شرحی از بهار، ذکر شده در پی. یانگ (۱۹۶۹)، صفحه ۳۲]
شواهدی در دست است که بازیهای پیچیده شبیه به انواع مدرن آنها در اوایل قرن ۱۷ در بریتانیا انجام میشدهاند. در سال ۱۶۳۳ آموزگاری از آبردین بنام دیوید ودربرن، چنین مسابقهای را به این شرح توصیف نمودهاست: بیائید زمین خود را انتخاب کنیم. آنهائی که بیرون زمین هستند به داخل بیایند. با پا ضربه بزن تا بتوانیم بازی را شروع کنیم.."[۱۳] اهمیت این اظهارات آن است که نشان میدهد که بازی ضربه زدن به توپ در قرن ۱۷ محدود به مدارس انگلیس نبودهاست.
تعریف دقیق تری از فوتبال در کتاب ورزشهای فرانسیس ویلوگبای در حدود سال ۱۶۶۰ آورده شدهاست [۱۴], این نظریه خصوصا از این جهت قابل توجهاست که به فوتبال با نام صحیح آن اشاره و برای اولین بار بشرح زیر توضیح ارائه نمودهاست: دروازههای و دیرک خیمه مانند («محوطه بستهای که دو طرف آن باز است. این خروجی را دروازه مینامند») تاکتیکها («قرار دادن بهترین بازیکنان جهت محافظت از دروازه»)، امتیاز بندی («آنهائی که بتوانند برای اولین بار توپ را از دروازه حریف بگذرانند، بهعنوان برنده تلقی میگردند») و روش انتخاب تیمها («بازیکنان از نظر قوای جسمانی و چالاکی بصورت مساوی تقسیم میگردند»). او اولین شخصی بود که قانون فوتبال را توضیح داد: «در اغلب مواقع هنگامی که بازیکنان با هم به توپ رسیده و قصد ضربه زدن به توپ را دارند، احتمال ضربات بی اختیار و شکسته شدن ساق پای آنها متصور است، بنابر این قانونی وجود دارد که بر طبق آن بازکنان مجاز نیستند ضربات را بالاتر از سطح توپ وارد نمایند». نظر او در خصوص خود توپ نیز خیلی آموزندهاست: «آنها یک مثانه محکم خوک را باد کرده و سر آن را با سرعت هر چه تمام تر میبستند. پس آن را در داخل پوست گاو نر انداخته و بسرعت میدوختند». او اضافه میکند: «هرچه ضربه به توپ قوی تر بود، توپ بهتر شوت میشد. آنها گاهی اوقات در داخل آن جیوه قرار میدادند تا از خوابیدن باد آن جلو گیری بعمل آورند». کتاب او همچنین برای اولین بار نقشه یک زمین فوتبال را به تصویر میکشید. دلیل ایجاد ارتباط ویلوگبی بین سیستم مدارس عمومی آن بود که او در مدرسه ساتون کلدفیلد درس خوانده بود و در عین حال دانش آموز دانشگاه کمبریج نیز بود و مکررا به کتابخانه بادلیین دانشگاه آکسفورد نیز رفت و آمد داشتهاست.
اشاره مشخص بعدی به فوتبال در مدارس عمومی را میتوان در اشعار لاتین رابرت ماتیو که فارغ التحصیل وینچستر در طی سالهای ۱۶۴۳ الی ۱۶۴۷ بوده، پیدا نمود. او توصیف میکند که چطور «...ما ممکن است کویتز، یا هندبال، یا بت اند بال، یا فوتبال بازی کنیم؛ این بازیها معصومانه و قانون مند هستند...» [ آر. ماتیو دکالج سو پوتیوزکالجیاتا شولا ویچامیکا وینتوننسی ترانس. در آر کی کوک، در خصوص کالج وینچستر (مک میلان، ۱۹۱۷) صفحه ۲۱] «ناگ اتوننسز» (۱۷۶۶) اثر تی فرانکلند نیز «زمین فوتبال» در اتون متذکر میشود.
در اوایل قرن ۱۹، (قبل از قانون سال ۱۸۵۰ کارخانه، اکثر طبقه کارگر مردم بریتانیا مجبور بودند که بیش از دوازده ساعت در روز و غالبا شش روز در هفته کار کنند. آنها هیچ زمان و تمایلی برای وقت گذاری جهت ورزش و تفریح در اختیار نداشتند. در آن زمان بسیاری از کودکان نیز جزء نیروی کار محسوب میگشتند. روز عید فوتبال در شاهراه عوام مردم در حال افول بود. از این رو شاگردان مدرسهای که از زیر بار کار طاقت فرسا آزاد بودند تبدیل به مبتکران بازیهای فوتبال برنامه ریزی شده بر اساس قواعد رسمی گردیدند. این بازیها بتدریج تبدیل به بازیهای فوتبال مدرن گردیند که ما امروزه آنها را میشناسیم.
بعدها برخی از مدارس ملی فوتبال را به عنوان وسیله ترغیب حس رقابت و سالم نگه داشتن وضعیت جسمانی دانش آموزان مورد استفاده قرار دادند. هر مدرسه به مقتضی اندازه زمین بازی خود، قواعد مخصوص بخود را تدوین مینمود. قوانین بطور گستردهای از مدرسه به مدرسه متفاوت بودند و این تفاوت با ورود دانش آموزان جدید عمیق تر نیز میگردید. بعد از مدت زمان کوتاهی، دو مکتب فکری در خصوص چگونگی انجام بازی فوتبال بوجود آمدند. برخی از مدارس بازی را ترجیح میدادند که در آن توپ را میتوان حمل نمود (مانند راگبی، مارلبرو و چلتنهام)، در حالیکه مدارس دیگر روش ضربه پا و دریبل کردن توپ را میپسندیدند (مانند روش اتون، هارو، وست مینستر و چارتر هاوس). پارهای از اختلافات در این دو گروه ناشی از شرایط انجام بازی میگردید. در چارتر هاوس و وست مینستر، که هر دو مدرسه در منطقه ممنوعه لندن قرار داشتند، پسران محدود به توپ بازی در مکانهای سرپوشیده که انجام بازی و تحرک لازم آن را سخت مینمود، بودند.
نقل است که یکی از شاگردان مدرسه راگبی بنام ویلیام وب الیس، در سال ۱۸۲۳ با برداشتن توپ و دویدن بسمت دروازه حریف «بشدت قوانین فوتبال در زمان خود را نقض نمود». مشهور است که این عمل سر آغاز رشته فوتبال راگبی بودهاست ولی دلیل محکمی بر اثبات این ادعا وجود نداشته و مورخان معتقدند که این داستان جعلی میباشد. با وجود این در سال ۱۸۴۱ (بنا به برخی روایات ۱۸۴۲)، «دویدن» با توپ از زمانی بهعنوان راگبی پذیرفته شد که یک بازیکن توپ را از روی یک جهش گرفت. او در آفساید قرار نداشته و توپ را نیز پاس نداده بود.
شواهد ایجاد فصل فوتبال در مدارس ملی انگلیس در کتاب «گزیده بنتلی» (۱۸۴۴) آورده شدهاست. [۱۵].
در یکی از فصول این کتاب بنام «مناظر اتون و مردان اتون»، گردش فصلی ورزش توضیح داده شدهاست:
«پسران خوب کریکت را در تابستان و هاکی را در زمستان بازی میکنند. ولی نوجوانان در تابستان قایقها را بکار انداخته و در زمستان فوتبال بازی میکنند».
باشگاههای فوتبال (و دیگر ورزشهای) مدارس بخش مرکزی حیات مدارس ملی انگلیس در قرن نوزدهم بحساب میآمدند. در آن زمان، چارلز بریستد نویسنده آمریکائی در کتاب «پنج سال در دانشگاه انگلیس» (۱۸۵۲) به روایت زندگی خود در دانشگاه کمبریج در دهه ۱۸۴۰ پرداخت. هنگام بحث در خصوص کالج اتون و مدرسه راگبی (گرفته شده از مکاتبات دانشجویان قبلی) چنین بیان میدارد: «[یک پسر] به خانهای که به آن تعلق دارد افتخار میکند همانطوریکه یک مرد به کالج خود؛ اگرچه در باشگاههای کریکت و فوتبال، و بطور کلی در مسابقات دویدنی و پریدنی، بازیکن با کل مدرسه رقابت میکند، اما هنوز به باشگاه پاییزی فوتبال تعلق دارد که بیست تا سی پسر را در خانه خود جا دادهاست و بنابر این مسابقات فی مابین این خانهها بمانند مسابقات بین کالجها برگزار میگردد» "[۱۶] از همه مهمتر آنست که این مطلب موید اولین مسابقات برنامه ریزی شده بین تیمهای فوتبال نه در سطح مدارس بلکه بین خود تیم هاست. روشن است که جهت انجام مسابقه بین کالجها نیاز به توافقی روشن بروی اصول و قواعد الزامی بودهاست. این الزام توام با وجود وقت و پول کافی باعث بوجود آمدن و خلق قواعد فوتبال مدرن توسط مردمی شد که دانش آموخته مدارس ملی و دانشگاههای انگلیس گردید. این اظهار همچنین اشاره به ایجاد «فصل فوتبال» در مدارس ملی انگلیس دارد که تا امروز بصورت بلا انقطاع در فصول پاییز ادامه داشتهاست.
شکوفائی حمل و نقل ریلی در بریتانیا در دهه ۱۸۴۰ باعث گردید که مردم قادر شوند که بیشتر و راحتتر از قبل به سفر بپردازند. از این جهت امکان انجام مسابقات ورزشی بین مدارس نیز تسهیل گردید. در حالیکه امکان فهم آسان قواعد محلی ورزشی از طریق بازدید مدارس فراهم بود، امکان بازی فوتبال بین مدارس بدلیل اینکه هر مدرسه از قوانین خود پیروی مینمود، تقریباً غیر ممکن بود.
بنظر میرسد که در طی این مدت، قواعد بازی راگبی مدرسهای لااقل بیش از دیگر بازیهای مدرسهای گسترده گردید. بهعنوان مثال، دو باشگاه که ادعا میشود اولین و / یا قدیمیترین باشگاه فوتبال دنیا هستند، نه از آن جهت که بخشی از مدرسه یا دانشگاه بحساب میآمدند، هر دو در فوتبال راگبی قوی هستند: باشگاه بارنیز که گفته میشود سال تأسیس آن ۱۸۳۹، و باشگاه فوتبال بیمارستان گایز که بر اساس گزارشها در سال ۱۸۴۳ تأسیس گردید. در این رابطه نه تاریخ ونه تنوع بازیهای فوتبال انجام شده سوابق مستندی وجود ندارد، اما به هر حال چنین ادعا هائی اشاره به محبوبیت راگبی قبل از ظهور قواعد مدرن دیگر دارد.
در سال ۱۸۴۵ سه پسر در مدرسه راگبی اقدام به تدوین قانون و سپس اجرای آن در مدرسه نمودند. این قواعد اولین سری قواعد (یا کدهای) مکتوب هر نوع فوتبال بحساب میآیند [۱۷]. این امر در نهایت به گسترش بازی راگبی منجر گردید.

پیشرفتهای دیگر در دهه ۱۸۵۰
توجه روز افزون و پیشرفت انواع بازیهای فوتبال انگلیسی، در سال ۱۸۵۱ زمانیکه ریچارد لیندن و ویلیام گیلبرت که هر دو تولید کننده کفش و چکمه راگبی بودند، در نمایشگاه بزرگ لندن اقدام به نمایش توپهای گرد و بیضی شکل نمودند، نشان داده شد. ریچارد لیندن بخاطر ابتکار تولید «توپ قابل ارتجاع کیسهای» و «پمپ دستی برنجی» به دریافت مدال نائل گردید.
باشگاه فوتبال دانشگاه دوبلین و امدش؛ که در کالج ترینیتی دوبلین در سال ۱۸۵۴ بوجود آمد و بعدها بهعنوان پایگاه بازی مدرسهای راگبی مشهور گردید؛ بطور اختلاف بر انگیز بهعنوان قدیمیترین باشگاه فوتبال جهان در هر نوع قانون و قاعده ورزشی شناخته میشود.
در اواخر دهه ۱۸۵۰، بسیاری از باشگاهها جهت انجام انواع بازی فوتبال در کشورهای انگلیسی زبان شکل گرفتند. (جهت کسب اطلاعات بیشتر بخش قدیمیترین باشگاه /های فوتبال را ببینید.)
باشگاه فوتبال شفیلد که توسط دو نفر از دانش آموزان سابق مدرسه هارو بنامهای ناتانیل کرسویک. ویلیام پرست در سال ۱۸۵۷ بنیان گذاری شد بعدها بهعنوان قدیمی ترین باشگاه انجمن فوتبال (ساکر) معروف گردید. بهرحال، این باشگاه در ابتدا بازی را با قواعد خود یعنی قواعد شفیلد انجام میداد. البته برخی شباهت هائی با قوانین کمبریج بچشم میخورد ولی به بازیکنان اجازه داده میشد که به توپ با دست «ضربه» زده و آن را پرتاب نمایند. همچنین به هیچ عنوان قاعده آفساید نیز وجود نداشته و بنابر این بازیکنان مهاجم مجاز به قرار گرفتن دائم در کنار دروازه حریف بودند. این قانون توسط شماری از باشگاههای منطقه بکار گرفته شده و در سال ۱۸۶۷، باشگاه انجمن شفیلد بوجود آمد تا برنامه ریز کاپ یودان و یا اولین مسابقه تورنمنت فوتبال جهان باشد.
قانون شفیلد تا سال ۱۸۷۷ یعنی پس از افشای مکاتبات شدید استوارت جی اسمیت (کاپیتان انجمن منچستر اف. سی.) دبلیو. اس. بامبریج (کالج مارلبرو) در فیلد وجود داشت. در این سال تصمیم گرفته شد که بازی ضرب پا تحت مقررات واحد انجام داده شود. قوانین اف ای عناصری از بازی شفیلد را بکار میگرفت.
در سال ۱۸۶۲ یک مرد انگلیسی بنام آقای لیندان پس از آنکه خانم لیندان بر اثر باد کردن بیش از اندازه کیسه مثانه خوک به بیماری ریوی دچار گشت، موفق به ساخت اولین توپ لاستیکی قابل ارتجاع شد. ظهور این توپها باعث ایجاد یک شکلی در اندازه توپها شده و از طرفی کیسه لاستیکی باعث محکم و گرد شدن توپ میشد. بهرحال نظر به اینکه سطح خارجی آنها از چرم ساخته شده بود، در هنگام خیس شدن خیلی سنگین میشد. در سال ۱۸۷۲ انجمن انگلیسی فوتبال بطور رسمی در کتاب قانون خود اعلام نمود که توپ میبایست «کروی بوده و محیط آن ۲۷ تا ۲۸ اینچ باشد» (۶/۶۸ تا ۱/۷۱ سانتی متر). این استانداردها هنوز هم توسط فیفا رعایت میگردند.
انجمن فوتبال

در سالهای اولیه دهه ۱۸۶۰، تلاشهای فزایندهای در انگلستان در جهت یکسان سازی و تطبیق انواع بازیهای عمومی مدرسهای صورت گرفت. در سال ۱۸۶۲، جی. سی. ترینگ، یکی از نیروهای پیشرانه قوانین اولیه کمبریج مدیر مدرسه آپینگهام بود. او اقدام به تدوین قواعد مخصوص خود که آن را «سادهترین بازی» میخواند، نمود. (این قوانین همچنین بهعنوان قوانین آپینگهام شناخته میشوند). در ابتدای اکتبر ۱۸۶۳ نسخه بازبینی شده دیگری از قوانین کمبریج توسط هفت نفر از کمیته نمایندگان دانش آموختگان سابق مدارس هارو، شروزبوری، اتون، راگبی، مارلبرو و وست مینستر تدوین گردید.
در شامگاه روز ۲۶ اکتبر سال ۱۸۶۳ نمایندگان چندین باشگاه فوتبال در منطقه بزرگ لندن در ناحیه فری میسون تاورن در خیابان ملکه اعظم با هم ملاقات کردند. این اولین جلسه انجمن فوتبال (اف ای) بود. این اولین سازمان رسمی فوتبال جهان بود. مدرسه چارترهاوس اولین سازمانی بود که دعوت را پذیرفت. نتیجه این جلسه صدور دعوتنامه از نمایندگان مدارس عمومی به جهت شرکت در این انجمن بود. بجز مدرسه ترینگ شهر آپینگهام، بیشتر مدارس از شرکت سرباز زدند. در جمع از اکتبر تا دسامبر ۱۸۶۳ شش جلسه اف ای برگزار گردید. پس از سومین جلسه، یک پیش نویس از قواعد توسط اف ای صادر شد. بهرحال، در آغاز جلسه چهارم، توجه حاضران به قوانین شفیلد و قواعد جدیدالانتشار سال ۱۸۶۳ کمبریج جلب شد. قواعد کمبریج در دو قسمت عمده با پیش نویس اف ای متفاوت بود؛ این دو قسمت عبارت بود از «دویدن (حمل) با توپ» و «ضربه زدن» (لگد زدن به ساق پای حریف). دو قانون مناقشه برانگیز اف ای بشرح زیر است:
«پنج. یک بازیکن توپ را صحیح مهار کرده و یا توپ را در اولین سعی مهار کند، میتواند با توپ بسوی دروازه حریف بدود؛ ولی در صورت امتیاز حریف، اجازه دویدن نخواهد داشت.»
«چهار: اگر هر یک از بازیکنان با توپ بسوی دروازه حریف بدود، بازیکنان طرف مقابل آزاد هستند تا جلوی او را گرفته، او را گرفته، با او بدود و یا به او ضربه بزند، و یا توپ را از او بگیرد، ولی هیچ بازیکنی نباید در یک زمان همدیگر را گرفته و بهم ضربه وارد نمایند.»
در جلسه پنجم حرکتی در جهت حذف این دو قاعده از قوانین اف ای شکل گرفته و پیشنهاد گردید. اکثر نمایندگان موافق بودند ولی شخصی بنام اف. دبلیو. کمپبل از بلاک هیس بشدت مخالفت نمود. او میگفت، «فوتبال حقیقی در ضربه زدن خلاصهٔ گردد». با این حال این حرکت تصویب گردید و ام دش؛ در پایان جلسه و ام دش؛ استفان ویلیز و کمپبل باشگاههای خود را از عضویت اف ای خارج شاختند. پس از برگزاری آخرین جلسه در مورخه ۸ دسامبر کمیته اف ای اقدام به انتشار «قوانین فوتبال» بهعنوان اولین سری قوانین جامع بازی که بعدها بنام انجمن فوتبال شناخته شد، نمود. (بعدها در برخی کشورها بهعنوان ساکر نامیده شد).
این قوانین اولیه اف ای هنوز شامل اجزائی است که دیگر بهعنوان اجزاء انجمن فوتبال بحساب نیامده ولی در بازیهای دیگر قابل رویت هستند: بهعنوان مثال، یک بازیکن میتواند مهار کرده و یک امتیاز طلب نماید که به او اجازه یک ضربه آزاد را خواهد داد، و اگر بازیکن در پشت دروازه حریف با توپ تماس داشته باشد، تیمش اجازه یک ضربه آزاد بسمت دروازه را از ۱۵ یادری جلوی دروازه خواهد یافت.
فوتبال
بازی فوتبال ورزشی است تیمی که در آن دو گروه یازده نفره در مقابل هم بازی میکنند و اغلب آن را پرطرفدارترین ورزش جهان میدانند. این ورزش در زمینی مستطیل شکل با پوشش چمن یا چمن مصنوعی انجام میگیرد که در انتهای عرضی دو ضلع آن دو دروازه قرار داده شدهاست. هدف وارد کردن توپ به دروازهٔ حریف است. دروازهبان تنها کسی است که در این بازی حق دارد از دستها و بازوهای خود برای گرفتن و مهار توپ استفاده کند. دیگر اعضای تیم توپ را اغلب با استفاده از پا و ضربه زدن به آن به گردش درمیآورند، گاه نیز ممکن است از سینه یا سر خود استفاده کنند. هر تیمی که بیشترین گل را به حریف بزند برندهٔ بازی است. اگر بازی در پایان با گلهای برابر پایان پذیرد نتیجه بازی را مساوی اعلام میکنند یا این که بازی به وقت اضافی کشیده میشود و سپس ممکن است ضربات پنالتی تعیینکننده بازی باشد.
قوانین فوتبال مدرن و به شکل امروزی آن در کشور انگلستان وضع شد. نهاد ادارهکننده فوتبال در جهان فیفا نام دارد که اغلب آن را به اختصار فیفا (به انگلیسی: FIFA) مینامند. معتبرترین مسابقه در این رشته ورزشی جام جهانی فوتبال نام دارد که هر چهار سال یک بار برگزار میشود. این رویداد هنگام برگزاری بینندگان زیادی دارد که شمار آن دو برابر بینندگان بازیهای المپیک تابستانی است.
تاریخچه
اگرچه اطلاعاتی در مورد ریشه اصلی و حقیقی این ورزش در دست نیست ولی از مطالب جالب و شخصی در مورد تاریخچه آن اطلاع داریم. فوتبال امروزی به تدریج رشد کردهاست ولی گفته میشود که نوعی از آن قبل از مسیح بازی میشد. در چین نیز نوعی بازی شبیه به فوتبال در ۲۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح وجود داشت. عکسهای مصریان نیز نوعی بازی شبیه به فوتبال را نشان میدهد ولی در یونان یک بازی به نام اسپیشکیروز به طرز جالبی به فوتبال امروزی شبیهاست. فوتبال در برزیل از سال ۱۸۹۴ شروع شد. این ورزش به وسیله چارلز میلر برزیلی که اجداد او بریتانیایی بودند به مردم برزیل معرفی شد. در سال ۱۹۷۰ مسابقهای بین ایتالیا و برزیل برگزار شد و هیچ کس تصور نمیکرد که ۸۰۰ میلیون نفر از مردم جهان ناظر بر اجرای مسابقه باشند. امروزه اکثر مردم جهان به فوتبال بیشتر از سایر ورزشها میپردازند.
فوتبال مدرن از کشور بریتانیا سرچشمه گرفتهاست. در ابتدا اختلافات عقیدهای بسیاری میان علاقمندان راگبی و فوتبال وجود داشت زیرا راگبی با دست و فوتبال با پا اجرا میشد. این مسئله در سال ۱۸۶۳ زمانی که طرفداران فوتبال شروع به اجرای این ورزش توسط پاها کردند اتفاق افتاد. گروه دیگر انجمن راگبی را تأسیس کردند و بالاخره در سال ۱۸۷۱ این دو رشته ورزشی کاملاً از یکدیگر جدا شدند. از آن زمان به بعد هر دو رشته پیشرفتهای شایانی نموده و طرفداران بسیاری پیدا کردند. فدراسیون بینالمللی فوتبال در سال ۱۹۰۴ بنیان گزاری شد. این فدراسیون وظیفه دارد که به نحوه اجرای مسابقات نظارت داشته باشد. قوانین فوتبال بدون موافقت و تصویب سایر کشورهای عضو فدراسیون تغییر نمیکند.
اولین مسابقه بینالمللی فوتبال جهان در سال ۱۸۷۲ بین تیمهای انگلیس و اسکاتلند در شهر گلاسگو انجام شد، که با نتیجه صفر-صفر پایان یافت. در سال ۱۹۲۰ بازیکنان فوتبال در مسابقات المپیک بلژیک شرکت کردند و در سال ۱۹۳۰ اولین جام جهانی فوتبال در کشور اروگوئه برگزار شد.
استادیوم همدن پارک [۱] در شهر گلاسگو رکورددار تعداد تماشاچیان در مسابقات فوتبال اروپا است؛ در سال ۱۹۳۷ جمعیتی معادل ۱۴۹٫۵۴۷ نفر در این استادیوم شاهد بُرد ۳ بر ۱ تیم ملی اسکاتلند در مقابل تیم ملی انگلیس بودند.
شرایط بازی
در این بازی هر تیم دارای ۱۱ بازیکن است که یکی از آنها در دروازه قرار میگیرد و بقیه با توجه به استراتژی بازی در نقاط مختلف زمین قرار میگیرند. در تقسیمبندی دقیق، بازیکنها با توجه به مکان قرارگیریشان در زمین به مدافع، هافبک و مهاجم تقسیم میشوند.
داوری مسابقات فوتبال به عهدهٔ چهار داور است. یکی از داوران که به نام داور وسط معروف است که در زمین فوتبال همراه با بقیهٔ بازیکنان حرکت میکند، دو کمکداور نیز در کنارههای زمین قرار میگیرند و داور چهارم نیز بیرون زمین است.
هر تیم فوتبال دارای حداقل یک سرمربی، یک مربی و یک مربی دروازهبان است. همچنین هر تیم دارای تعدادی بازیکن ذخیرهاست که میتوانند در میان بازی با بازیکنهای درون زمین تعویض شوند. تعداد تعویضهای هر تیم به سه تعویض محدود است.
بازیکن
در فوتبال بازیکن فردی است که بر پایهٔ قوانین فوتبال٫ فوتبال بازی میکند. در یک بازی فوتبال هر تیم ۱۱ بازیکن دارد که یکی از آنها دروازهبان است و بقیه یا پدافندگر یا بازیکن میانه و یا مهاجم هستند.
دروازهبان
در بازی فوتبال به کسی که برای نگهداری و محافظت از دروازه میکوشد و مانع ورود توپ به داخل آن میشود دروازهبان میگویند. دروازهبان تنها بازیکنی است که میتواند از دستانش برای گرفتن توپ استفاده کند.(البته فقط در محوطه مشخص شده یا به اصطلاح محوطه 18 قدم)
مدافع
مدافع بازیکنی است که در پشت هافبکها قرار دارد و اولین هدفش پشتیبانی از دروازهبان است. وظیفهٔ اولیه او جلوگیری از حریف است برای گل زدن.
هافبک/بازیکن میانه
هافبک یا بازیکن میانه بازیکنی است که جایگاهش بین پدافندگر(مدافع) و مهاجم است(در شکل با رنگ آبی نشان دادهشدهاست). وظیفهٔ اصلی آنها بی بهره کردن تیم حریف از توپ است(که معمولا با تکل انجام میشود)٫ تا توپ را به تصرف خود درآورند و برای مهاجمان خودی بفرستند.
فوروارد/مهاجم
فورواردها یا مهاجمان بازیکنانی هستند که در نزدیک ترین ردیف به دروازهٔ حریف بازی میکنند که مسئولیت گل زدن را دارند
مقررات
زمین بازی
یک زمین استاندارد فوتبال بزرگسالان برای مسابقات بینالمللی میبایست تا ۱۱۰ تا ۱۲۰ یارد (قدم) (معادل ۱۰۰ تا ۱۱۰ متر) طول و ۷۰ تا ۸۰ یارد (۶۴ تا ۷۵ متر) عرض داشته باشد.
زمینهای مسابقات غیر بینالمللی میتواند بین ۹۱ تا ۱۲۰ متر طول و ۴۵ تا ۹۱ متر عرض داشته و نباید مربع باشد.
یک دروازه مستطیل شکل در وسط خط عرضی (یا خط گل) گذاشته میشود که فاصله تیرکهای عمودی آن از یکدیگر ۸ یارد (۷٫۳۴ متر) و فاصله تیرک افقی از زمین ۸ فوت (۲٫۴۴ متر) است.
در جلوی هر دروازه و به فاصله ۱۸ یارد (۱۶٫۵ متر) از خط دروازه، محوطه مستطیل شکلی وجود دارد که به محوطه جریمه و محوطه هژده قدم معروف است، در این محوطه دروازهبان قادر است توپ را با دست لمس کرده و بگیرد و خطای بازیکنان حریف با ضربه پنالتی جریمه میشود.
محوطه کوچکتری نیز در جلوی دروازه و با فاصله ۶ یارد (۵٫۵ متر) وجود دارد که میبایست ضربات شروع مجدد بازی در هنگام خروج توپ از خط عرضی از داخل آن زده شود. خطوط و علامتهای دیگری نیز در زمین برای مشخص کردن محل قرار گرفتن بازیکنان و جای زدن ضربات کرنر، پنالتی و شروع بازی وجود دارد.
تاریخچه

اولین سوابق ثبتی آنچه که احتمالاً قدیمی ترین فعالیت شبیه به فوتبال به حساب میآمده را میتوان در دست نوشتههای چینی نظامی در دوره سلسله هان و حدود قرن دوم قبل از میلاد پیدا نمود.
دیگر بازی آسیائی که با ضربه توپ سرو کار داشته و تحت نفوذ «کوجو» بودهاست، بازی «کماری» است. بر طبق سوابق موجود، این بازی در زمین بازی سلطنتی ژاپن در کیوتو از سال ۶۰۰ میلادی انجام میشدهاست. در بازی «کماری» چندین نفر در یک دایره میایستاده و با ضربه پا توپ را به سمت هم دیگر میرانده و سعی میکردند که توپ از زمین خارج نشود (خیلی شبیه کیپی آپپی).
این بازی سالیان زیاد انجام میشد ولی بهنظر میرسد که در حدود نیمه قرن ۱۹ میلادی از بین رفته باشد. در سال ۱۹۰۳ و در یک اقدام سمبلیک در جهت احیای سنتهای باستانی، این بازی مجدداً احیاء گشته و هم اکنون نیز در برخی فستیوالهای توریستی قابل رویت میباشد.
قدمت بازیهای همراه با توپ فرا آمریکائی که با توپهای لاستیکی انجام میشدهاند حتی بسیار قبل از مورد بالا ثبت گردیدهاند و تصور میشود که در مراحل اولیه پیدایش، شباهت زیادی به فوتیال داشتهاند. اما از آنجائی که فرمهای بعدی این بازیها شباهت هائی با بسکتبال و یا والیبال داشتهاند و همچنین بدلیل آنکه نفوذ این گونه بازیها بروی بازی مدرن فوتبال بسیار کم بودهاست، بیشتر آنها بهعنوان فوتبال طبقه بندی نمیگردند.
یونانیان و اهالی رم نیز به داشتن بازیهای همراه با توپ که در آنها از پای خود استفاده میکردهاند، شناخته شدهاند.
نویسنده رومی سیسرو در یکی از نوشتههای خود وضعیتی را توصیف میکند که در آن مردی در مغازه سلمانی و در حال اصلاح بخاطر شوت شدن یک توپ به داخل مغازه کشته میشود. اعتقاد بر این است که بازی رومی هارپستوم از نوعی بازی تیمی بنام «επισκυρος» (اپی اسکایروس) یا فنیدا که اولین بار توسط نمایشنامه نویس یونانی انتیفانس (۳۱۱-۳۸۸ قبل از میلاد) بکار برده شده و بعدا کلمنت الکساندریا نیز به آن اشاره داشتهاست، گرفته شدهاست. بهنظر میرسد این بازی بنوعی نه چندان واضح شبیه به راگبی بودهاست.
البته سوابق غیر مستند دیگری از بازیهای ماقبل تاریخ، باستانی و یا سنتی انجام شده با توپ که توسط مردم بومی در سراسر جهان انجام میشده نیز در دسترس میباشند. بهعنوان مثال، در سال ۱۶۱۰ ویلیام استراچی از منطقه جیمز تاون اولین شخصی بود که یک نوع بازی بنام پاهساهمان را که توسط آمریکائی بومی باز میشده را ثبت نمودهاست. در منطقه ویکتوریا، استرالیا، مردم بومی استرالیا نوعی بازی به نام مارن کروک را انجام میدادند.در کتاب رابرت برو-اسمیت که در سال ۱۸۷۸ بنام «مردم بومی منطقه ویکتوریاً منتشر شد نیز از مردی بنام ریچارد توماس نام برده شده که در سال ۱۸۴۱ شاهد انجام این بازی توسط مردم بومی منطقه بودهاست.» آقای توماس توصیف مینماید که چطور بازیکن جلو توپ ساخته شده از پوست صاریغ را شوت نموده و دیگر بازیکنان برای گرفتن آن به هوا برمیخواستند.«امروزه اعتقاد گستردهای مبنی بر اینکه مارن کروک تأثیر زیادی بر پیشرفت قواعد فوتبال استرالیا داشته، وجود دارد (بخش زیر را ببینید). در سرزمین کانادای شمالی و / یا آلاسکا، اینیوایت (اسکیموها) نوعی بازی بروی یخ بنام»آکاساکتوک" را انجام میدادهاند. هر بازی با حضور دو تیم روبروی هم در دو خط موازی آغاز میشد. سپس دو تیم سعی در ضربه زدن به توپ، هدایت آن به سمت خط دروازه حریف و کاشتن گل داشتند.
قدمت این بازیها و امثال آنها بطور عمیق در روزگاران باستان قرار داشته و در طول قرون متمادی، تأثیر خود را بروی فوتبال داشتهاست. بهرحال، بهنظر میرسد که مسیر حرکت بسوی فوتبال مدرن در اروپای غربی و بخصوص در انگلستان شکل گرفته باشد.
تبیین کدهای مدرن فوتبال
فوتبال استرالیایی
در سال ۱۸۵۸ شخصی بنام تام ویلز در ملبورن اقدام به پیشبرد فوتبال نمود. ویلز تحصیل کرده انگلستان در مدرسه راگبی بوده و در دانشگاه کمبریج کریکت بازی کرده بود. حدود نفوذ مستقیم بازیهای فوتبال انگلیسی و ایرلندی بروی ویلز نامشخص است ولی بهرحال شباهت هائی بین این نوع بازیها و بازی ابتکاری وی موجود بود. همچنین شباهت هائی بین بازی ویلز با فوتبال گیلیک (بنحوی که در سال ۱۸۸۷ قانونمند گشته بود) اعلام گشت. بهنظر میرسد که فوتبال استرالیائی شباهت هائی با بازی «مارن گرووک» مردم بومی استرالیا نیز داشتهاست).
باشگاه فوتبال ملبورن نیز در سال ۱۸۵۸ تأسیس شد که کهن ترین باشگاه زنده فوتبال در استرالیا بحساب میآید، ولی قواعدی که این باشگاه در اولین فصل بازیهای خود مورد استفاده قرار داد نامشخص است. قواعد باشگاه در سال ۱۸۵۹ قدیمی ترین قانون زنده استرالیائی بحساب میآیند. این قوانین در هتل پاراد واقع در شرق ملبورن در مورخ ۱۷ می توسط ویلز، دبلیو. جی. هامرسلی، جی. بی. تامپسون و توماس اسمیت (برخی منابع از شخصی بنام اچ. سی. ای. هریسون نیز نام میبرند). این مردان سوابقی مشابه ویلز داشته و قواعد آنها نیز شباهت هائی با قانون شفیلد داشتند، خصوصا در نبود قاعده «آفساید» (گرچه شباهتها نیز بصورت هم متلاقی بودند). یک ضربه آزاد در قبال «علامت» (گرفتن کامل). بهرحال اگرچه در قوانین ذکر نشده بود، ولی نگه داشتن و دویدن با توپ آزاد بود. توپ مورد استفاده نیز (نظیر آنچه بعدا در راگبی مورد استفاده قرار گرفت) بشکل «بیضی» بود. باشگاه همکاری قوی و دراز مدتی با باشگاه کریکت ملبورن و «کریکت بیضی» داشت که از لحاظ سایز تنوع داشته ولی از زمینهای مورد استفاده در انواع دیگر فوتبال بسیار بزرگتر بودهاند، بهعنوان زمین استاندارد فوتبال برگزیده شد. در سال ۱۸۵۹ قوانین هنوز شامل اجزائی که طی مدتی کوتاه بصورتی مهم در آمدند نمیشدند. مانند الزام «زدن» توپ در حین دویدن.
گاهی اوقات از قواعد استرالیائی بهعنوان اولین شکل قوانین تدوین گشته یاد میگردد. ولیکن – همانگونه که در تمام انواع فوتبال در آن زمان صادق بود، هیچ سازمان رسمی قوانین را پشتیبانی نمینمود- بنابر این در هر باشگاه به نوعی بازی میشد. بهر حال در سال ۱۸۶۶ تعداد باشگاههای بیشتری در ویکتوریا قبول کردند که با قوانین بروز شده ملبورن اف. سی، که بعدا بنام «قوانین ویکتوریاً و / یا قوانین» استرال آسیائی بازی کنند". نام رسمی این قوانین بعدا به قواعد فوتبال استرالیائی (و جدیدا فوتبال استرالیائی) تغییر یافت. در مستعمرات دیگر مانند تاسمانی در دهه ۱۸۶۰ و استرالیای جنوبی در دهه ۱۸۷۰ نیز قوانین مشابهای برای بازیها در نظر گرفته شد. فوتبال استرالیائی خصوصا از دهه ۱۹۹۰ در بسیاری از کشورها حضوری کوچک ولی فزایندهای در سطح آماتوری داشتهاست ولی بیشترین نرخ مشارکت در پاپوآ گینه جدید، نائورو، زلاندنو و آفریقای جنوبی بودهاست.
فوتبال راگبی
در سال ۱۸۷۰ در بریتانیا، ۷۵ باشگاه وجود داشتند که به بازی راگبی مدرسهای میپرداختند. این مدارس عبارت بودند از بلاک هیس (سال تأسیس ۱۸۵۸ که طبق سوابق مناقشهای بهعنوان قدیمی ترین باشگاه غیر دانشگاهی راگبی که هنوز وجود دارد، شناخته میشود). باشگاههای راگبی همچنین در کشورهای ایرلند، استرالیا، کانادا و زلاند نو فعال بودند. بهرحال، تا سال ۱۸۷۱ یعنی زمانیکه ۲۱ باشگاه لندن گرد آمده تا اتحادیه فوتبال راگبی (آر. اف. یو.) را تشکیل دهند، قواعد قابل قبولی برای راگبی وجود نداشت. (بصورت کنایهای، بلاک هیس اقدام به ممنوع ساختن ضربه زدن نمود.) اولین قواعد آر. اف. یو. در ماه ژوئن سال ۱۸۷۱ بکار گرفته شد. بر طبق این قوانین پاس دادن توپ مجاز اعلام شده بود. آنها همچنین تلاش را در جائیکه بسمت دروازه و در بیرون خط با توپ تماس ایجاد شود شامل نمودند، اگر چه گلهای ناشی از امتیاز و بازی عمومی و برگشت پنالتی هنوز در مناقشه بودند.
فوتبال آمریکای شمالی
همانطور که در بریتانیای اوایل قرن ۱۹ متداول بود، مدارس و دانشگاههای آمریکا نیز بازیهای محلی خود را بین تیمهای دانشجوئی برگزار مینمودند. در سالهای دهه ۱۸۲۰، یک بازی بنام بالون که در ابتدا در کالج نیو جرسی (که بعدها بنام دانشگاه پرینستون نامیده شد) و واحد قدیمی فوتبال بازی میشد، در کالج دارتماوس و نیو همپشایر برگزار شد. در سال ۱۸۲۷، یک دانشجوی دانشگاه هاروارد یک شعر حماسی کمدی بنام " نبرد دلتاً سرود که از اولین اشارات فوتبال در دانشگاههای آمریکا محسوب گشت.
اولین مسابقه ثبت شده فوتبال در کانادا یک بازی بین کالج دانشگاه و دانشگاه تورنتو در مورخ ۹ نوامبر سال ۱۸۶۱ میباشد. کمی بعد از این بازی، یک باشگاه فوتبال تشکیل گردید. اگر چه قواعد بازی در این مقطع نامشخص است: یعنی مشخص نیست که آیا آنها یک بازی «ضربه با پاً یا»کار با دست" و یا هر دو را انجام میدادند و اینکه آیا اعضاء بطور عمده در مقابل هم قرار میگرفتند.
اولین «باشگاه فوتبال» در آمریکا که عمر کوتاهی نیز داشت باشگاه فوتبال اونیدا واقع در بوستون، ماساچوست بود که در سال ۱۸۶۲ تأسیس گردید. اغلب گفته میشد که این باشگاه اولین باشگاه در خارج از بریتانیا بود که در آن بازی ساکر انجام میشد. بهرحال قواعد مورد استفاده باشگاه اونیدا نیز ناشناخته بوده ولی قبل از تدوین قواعد اف ای شکل گرفته بود. این باشگاه مبتکر یک نوع بازی با قواعد «دویدن» بنام بازی بوستون بود که در سالهای بعد در ماساچوست بازی میشد.
در سال ۱۸۶۴ در کالج ترینیتی تورنتو، دو نفر بنامهای اف. بارلو کامبرلند و فردریک ای. بتان قوانینی را بر اساس بازی مدرسهای راگبی، تدوین نمودند. بهرحال عقیده عمومی آن است که اولین بازی راگبی کانادا به سال ۱۸۶۵ در شهر مونترال زمانیکه افسران ارتش بریتانیا در مقابل شهروندان محلی قرار گرفتند، انجام پذیرفت. این بازی بتدریج ادامه یافته و باشگاه فوتبال مونترال در سال ۱۸۶۸ بهعنوان اولین باشگاه ثبت شده کانادا تأسیس گردید.
اولین مسابقهای که بعقیده عامه تحت قوانین اف ای انگلیسی (ساکر) در ایالات متحده آمریکا برگزار شد یک بازی بود که بین پرینستن و راتگرز در سال ۱۸۶۹ انجام شد. این بازی همچنین بهعنوان اولین بازی کالج فوتبال ایالات متحده که بین تیم کالجهای مختلف انجام شد، شناخته گردید (اگرچه فرم نهائی فوتبال آمریکا حاصل راگبی و نه ساکر بود).
رشد فوتبال مدرن آمریکا ناشی از انجام یک بازی بین تیمهای دانشگاه مک گیل مونترال و دانشگاه هاروارد در سال ۱۸۷۴ بود. در آن زمان، گفته میشد که دانشجویان هاروارد به «بازی بوستون» و ام دش؛ یک بازی «دویدنی» و ام دش بیش از بازیهای «ضربه با پاًی تحت قوانین اف ای که مورد علاقه دانشجویان ایالات متحده بود، میپرداختند. این امر اتخاذ بازی پایه راگبی را که بین تیم مک گیل و دو تیم جایگزین با سلسله قوانین مورد قبول خود انجام میشد را برای تیم هاروارد تسهیل مینمود. بهر حال طی سالیان بعد، دانشگاه هاروارد هم قواعد راگبی مک گیل را پذیرفت و هم تیمهای دانشگاههای دیگر ایالات متحده را به پذیرش این قواعد ترغیب نمود. در سال ۱۸۷۶، در همایش ماساسوئیت این دانشگاه قبول کردند که بیشتر قواعد اتحادیه فوتبال راگبی را بپذیرند. بهر حال قانون»بردن توپ بسمت دروازه«(که در آن زمان بهعنوان فوتبال راگبی شناخته میشد) فقط در حالتی بهعنوان امتیاز شناخته میشد که هیچ یک از دو تیم ضربهای به»دروازه هاً وارد نسازند. در این همایش تصمیم گرفته شد که، در بازی آمریکائی، چهار حمله امتیاز یک گل را داشته باشد. در صورت امتیاز مساوی، یک گل از تبدیل یک حمله بجای چهار حمله، اولویت مییافت.
تا چند سال بعد، تیمهای پرینستن، راتگرز و دیگران با استفاده از قواعد پایه ساکر به بازی ادامه دادند و این بازیها تا زمان جایگزینی قواعد پایه راگبی دانشگاه هاروارد و رقیبانش ادامه یافت. دانشگاههای ایالات متحده تا اوایل قرن بیستم به بازی ساکر باز نگشتند.
در سال ۱۸۸۰ والتر کمپ مربی یال تغییراتی عمده را در بازی آمریکائی بوجود آورد که اولین آنها کاهش تعداد بازیکنان از ۱۵ نفر به ۱۱ نفر بوده و با کاهش مساحت زمین بازی به تقریباً نصف و معرفی «مبارزه» که در آن بازیکن با پاشنه پا توپ را به عقب زده و بازی را شروع مینمود، ادامه مییافت. این تغییرات در سال ۱۸۸۲ با نوع آوری بعدی کمپ ادامه یافت: اگر تیم نمیتوانست بعد از سه عقب ماندگی امتیاز، پنج یارد را بدست آورد، میباید مالکیت توپ را واگذار مینمود. (تکل موفق).
با گذشت سالها فوتبال کانادا برخی پیشرفتهای فوتبال آمریکا را در خود جذب نمود ولی در عین حال برخی از خصوصیات یکتای خود را نیز حفظ نمود. یکی از این خصوصیات فوتبال کانادا آن بود که برای سالیان متمادی، بطور رسمی از پذیرش تفاوت بین خود و راگبی سر باز زد. بهعنوان مثال، «اتحادیه راگبی کاناداً که در سال ۱۸۸۴ تأسیس گردید، بیش از خود اتحادیه اصلی راگبی، پیشرو برگزاری فوتبال لیگ کانادا بود. ( اتحادیه راگبی کانادا تا سال ۱۹۶۵ تأسیس نگردیده بود.) همچنین فوتبال آمریکائی در دهه ۱۸۸۰ بطور مکرر بهعنوان»راگبی" خوانده میشد.
فوتبال گیلیک
در نیمه قرن ۱۹، بازیهای فوتبال سنتی که بطور کلی با عنوان « کاید» خوانده میشدند در ایرلند و مخصوصا استان کانتی محبوبیت خود را حفظ نمودند. در این دوران، یک ناظر بنام پدر دبلیو. فریس دو فرم اصلی «کاید» به این شرح توصیف مینماید: «بازی زمینی» که در آن هدف گذراندن توپ از دروازههای طاقی شکل که از تنه دو درخت ساخته شده میباشد و شعر حماسی «بازی سطح کشور» که در اکثر ساعات روز یکشنبه که در آن بازی انجام میگردید، زمزمه میشد و برنده تیمی بود که توپ را از خط دروازه میگذرانید. «درگیری فیزیکی»، «نگه داشتن» بازیکنان حریف و بردن توپ به جاهای مجاز از خصوصیات این بازی بود.
در دهه ۱۸۷۰، محبوبیت راگبی و انجمن فوتبال در ایرلند فراگیر گردید. کالج ترینیتی، دوبلین اولین دژ توسعه راگبی بحساب میآمد. قوانین اف ای انگلیسی بصورت گستردهای توسعه یافت. فرمهای سنتی «کاید» تبدیل به «بازی خشن و آشفته» که اجازه خطا میداد، گردیدند.
تا زمان تأسیس انجمن ورزشی گالیک (جی. ای. ای.) در سال ۱۸۸۴، تلاش عمدهای در جهت متحد ساختن و قانونمند کردن انواع فوتبال ایرلندی بعمل نیامده بود. سعی انجمن ورزشی گیلیک در پیشرفت ورزشهای سنتی ایرلندی مانند هارلینگ و حذف بازیهای خارجی مانند راگبی و انجمن فوتبال بود. اولین قواعد فوتبال گیلیک توسط شخصی بنام ماریس داوین تدوین و در مجله «ایرلند متحد» در تاریخ ۷ فوریه سال ۱۸۸۷ به چاپ رسید. قوانین داوین نشانگر نفوذ بازیهائی مانند هارلینگ و تمایل او به فرموله کردن قوانین فوتبال ایرلندی بود. ابتدائی ترین مثال این تفاوتها عدم وجود آفساید بود (رفتاری که طی سالیان بعد از سوی فوتبال استرالیائی با دیگر بازیهای ایرلند مانند پرتاب کردن انجام گردید).
اختلاف در فوتبال راگبی
در سال ۱۸۸۶ هیئت بین المللی فوتبال راگبی (آی. آر. اف. بی.) تأسیس گردید. اما بر سر قوانین اختلاف بوجود آمد. حرفهای شروع به نفوذ در انواع فوتبال نمود.
در انگلستان دهه ۱۸۹۰، اتحادیه فوتبال راگبی ممنوعیتی بلند مدت را برای ورزشکاران «حرفه ای» در نظر گرفت که باعث ایجاد تنشهای محلی در حوزه فوتبال راگبی گردید، زیرا بسیاری از بازیکنان در شمال انگلستان از قشر کارگر بوده و توان برآمدن از پس هزینههای ترن، مسافرت، بازی و جبران هزینههای جراحت بر نمیآمدند. این موضوع خیلی با آنچه که ده سال قبل از آن در ساکر انگلستان شمالی رخ داده بود تفاوت نداشت. ولی مقامات آر اف یو عکس العمل بسیار متفاوتی اتخاذ و سعی در منحرف کردن حمایت طبقه کارگر در شمال انگلستان نمودند. در سال ۱۸۹۵ و بهدنبال مناقشه بر سر پرداختهای نیمه وقت یک بازیکن که بجای حقوق از دست رفته او بر اثر راگبی بوجود آمده بود، نمایندگان باشگاههای شمالی در هادرزفیلد گرد هم آمده تا اتحادیه شمالی فوتبال راگبی (ان.آر.اف.یو) را شکل دهند. سازمان جدید در ابتدا فقط اجازه پرداختهای جایگزین حقوق برای برخی بازیکنان را صادر نمود. ولی پس از گذشت دو سال، بازیکنان ان.آر.اف.یو قابلیت دریافت وجوه را بشرط داشتن شغل اصلی غیر ورزشی را یافتند.
تقاضاها برای لیگ حرفهای، بهبود وضعیت «تماشاچیان» رشته راگبی را دیکته میکرد. در طی چند سال قوانین ان.آر.اف.یو از قوانین آر.اف.یو فاصله گرفتند. یکی از مهم ترین اختلافات لغو «خط کشی» بود که بهدنبال آن جایگزینی «دستکش کلفت» با « بازی-توپ- دستکش کلفت» که بر طبق آن دو بازیکن مجاز به درگیری در نقاط علامت گذاری شده بودند. بر طبق قوانین « چوب مخصوص بازی بمحض گرفتن حامل توپ، متوقف میشدو با یک بازی-توپ- دستکش کلفت تعویض میگردید. در سال ۱۹۰۱ مسابقات جداگانه لانکاشایر و یورکشایر در قالب قوانین ان.آر.اف.یو برگزار و بهدنبال آن»لیگ راگبی شمال" که در ابتدا با نام لیگ راگبی شناخته میشد، بطور رسمی در انگلستان شکل گرفت.
با گذشت زمان، راگبی تحت آر.اف.یو، توسط باشگاه هائی که هنوز عضو فدراسیون ملی وابسته به آی.آر.اف.بی بودند، بازی میشد و بنام اتحادیه راگبی شناخته شد.
جهانی سازی انجمن فوتبال
با گسترده شدن محبوبیت این رشته و در اوایل قرن بیستم، نیاز به یک سازمان واحد که امر نظارت بر انجمن فوتبال را برعهده بگیرد، بیش از پیش احساس گردید. انجمن انگلیسی فوتبال برگزار کننده گفتگوهای زیاد در خصوص ایجاد یک سازمان بین المللی بود ولی پیشرفتی حاصل نگردید. بنابر این موضوع در انجمنهای هفت کشور دیگر اروپائی از جمله فرانسه، بلژیک، دانمارک، هلند، اسپانیا، سوئد، و سوئیس مطرح گردید. «فدراسیون بین المللی انجمنهای فوتبال» (فیفا) در مورخ، ۲۱ می سال، ۱۹۰۴ در شهر، پاریس تأسیس گردید. اولین مدیر این تشکیلات، رابرت گورین بود. نام فرانسوی خلاصه حروف فیفا بعدها حتی در کشورهای غیر فرانسه زبان نیز مورد استفاده قرار گرفت.
بازنگری در فوتبال آمریکائی
هم راگبی و هم فوتبال آمریکائی در زمان خودشان از لحاظ جراحتهای شدید و مرگ تعداد زیادی از بازیکنان مورد توجه بودند. در اوایل قرن بیستم در آمریکا، این امر به مناقشات ملی انجامیده و برخی از کالجها انجام فوتبال آمریکائی را ممنوع اعلام نمودند. متقابلا جلساتی توسط ۱۹ کالج در سالهای ۱۹۰۶ برگزار گردید. گفته میشود که این جلسات بدستور رئیس جمهور تئودور روزولت برگزار میشد. او بهنظر میرسید که در خصوص این بازی خیالباف است ولی او تهدید کرد که این بازی را در صورت عدم اصلاح قوانین و بجهت کاهش شمار قربانیان و معلولین ممنوع اعلام خواهد کرد. این جلسات پایه انجمن ملی ورزش دانشگاهی را بنا نهادند.
یکی از تغییرات پیشنهاد شده بزرگ شدن زمین بازی بود. بهرحال دانشگاه هاروارد بدلیل آنکه قبلا یک استادیوم بتنی بنا کرده بود، با پیشنهاد بزرگ شدن زمین بازی مخالفت نموده و در عوض مسئله قانونی سازی «پاس به جلو» را مطرح کرد. گزارش جلسات حاکی از برقراری بسیاری از محدودیتها بر درگیری بازیکنان و دو تباین دیگر از راگبی بود: منع «بازیهای دارای درگیری زیاد» و پاس به جلو. البته این تغییرات بلافاصله اعمال نشده و تنها در سال ۱۹۰۸ سی و سه فوتبالیست آمریکائی جان خود را از دست دادند. اما بهرحال شمار قربانیان و مجروحان بتدریج کاهش یافت.
تباین بیشتر از دو قاعده راگبی
در سال ۱۹۰۶ و با کاهش تعداد بازیکان هر تیم از ۱۵ نفر به ۱۳ نفر، قوانین لیگ راگبی تفاوت عمدهای از اتحادیه راگبی را تجربه نمود. در سال ۱۹۰۷ یک تیم زبده راگبی از کشور زلاند نو تور کشورهای استرالیا و بریتانیا را برگزار نمود که نتیجه آن تشکیل لیگ جدید راگبی ساوت ولز بود. بهرحال قواعد راگبی حرفهای در هر کشوری متفاوت بوده و نیاز مذاکرات بین سازمانهای ذیربط از کشورهای مختلف، تعیین مقررات واحد برای انجام مسابقات بین المللی بود. این وضعیت تا سال ۱۹۴۸ ادامه داشت. در این زمان با تحریک لیگ فرانسه فدراسیون بین المللی لیگ راگبی (آر.ال.آی.اف.) در یک جلسه در بورادآکس تأسیس گردید.
در طول نیمه دوم قرن ۲۰، قوانین بیشتر تغییر نمود. در سال ۱۹۶۶ مقامات لیگ راگبی ایده « عقب افتادن امتیاز» را از فوتبال آمریکا گرفتند که بر طبق آن: یک تیم میتواند تا چهار تکل مالکیت توپ را در اختیار داشته باشد. حداکثر تعداد حملات بعدها در سال ۱۹۷۱ به شش تکل افزایش یافت. این اصل در راگبی بهعنوان «قانون شش تکل» شناخته شد.
با ظهور بازیکنان حرفه تمام وقت در اوایل دهه ۱۹۹۰ وبالطبع آن افزایش سرعت بازی، فاصله پنج متری آفساید بین دو تیم به ۱۰ متر افزایش یافته و این قانون با قوانین قابل جایگزینی بعدی و تغییرات متعاقب آنها دنبال شد.
همچنین در قرن بیستم قواعد اتحادیه راگبی نیز بنحو چشمگیری متحول گشته و صورتی پیچیده تر و فنی تر بخود گرفت. در جمع، دستکشها و چوبها همسان گشته و در خارج از زمین شروع به بلند کردن هم تیمهای خود بمنظور نشان دادن تقابل با حریفان نمودند. همچنین ماجرای ظهور حرفهایها به پیچیده شدن قوانین کمک نمود.
در سال ۱۹۹۵ اتحادیه راگبی تبدیل به یک بازی «آزاد» گردید که در آن حرفهایهای اعضاء اجازه حضور مییافتند. اگرچه ریشه اصلی مناقشه بین دو قانون و علیرغم این واقعیت که مقامات ای.آر.یو مانند جان اونیل هر از چند گاه این مسئله را متذکر میگشتند، قواعد هر دو قانون و فرهنگهای فوتبال مرتبط با آنها به اندازهای با هم اختلاف داشتند که آیندهای شفاف را برای چنین اتحادیهای رقم نزنند.
فوتبال امروزی
استفاده از کلمه فوتبال در کشورهای انگلیسی زبان
کلمه «فوتبال» در زمانی که برای توصیف یک بازی خاص بکار برده شود، میتواند هر یک از موارد بالا را داشته باشد. به همین دلیل، مناقشات دوستانه زیادی بروی اصطلاح «فوتبال» ایجاد شد. اول بخاطر آنکه در مناطق مختلف جهان انگلیسی زبان این اصطلاح به حالتهای متفاوت مورد استفاده قرار میگرفت. بیشتر اوقات کلمه «فوتبال» جهت اشاره به قانون غالب فوتبال در یک منطقه مشخص مورد استفاده قرار میگیرد.
در اکثر کشورهای انگلیسی زبان، کلمه «فوتبال» معمولاً اشاره به انجمن فوتبال دارد که بنام «ساکر» نیز خوانده میشود (این نام در ابتدا مختصر شده عامیانه کلمه «انجمن» بودهاست). از ۴۵ کشور عضو فیفا که در آن انگلیسی زبان رسمی و ابتدائی است، فقط سه کشور ( کانادا، ساموا و ایالات متحده از کلمه «ساکر» استفاده میکنند و مابقی کلمه فوتبال را بکار میبرند. (اگرچه فدراسیون فوتبال ساموا در واقع از هر دو نام استفاده میکند. در ماه میسال ۲۰۰۶ ساکر زلاند نو نام خود را به فوتبال زلاند نو تغییر داد. [۲] در استرالیا بخش حاکم نام «فوتبال» را بجای «ساکر» جایگزین و استفاده از آن را افزایش داد.(نامی که توسط اکثر استرالیا ئیها مورد استفاده قرار میگیرد) ولی این موضوع مناقشه ساز شد زیرا کلمه «فوتبال» بطور سنتی اشاره به قوانین فوتبال استرالیا و اتحادیه و لیگ راگبی داشت. لازم به توجهاست که اعضای تیم انجمن فوتبال استرالیا هنوز بنام "ساکروس هاً شناخته میشوند.
موضوعات مرتبط با این مطلب : | نسخه قابل چاپ
برچسب ها:
ادسون آرانتس دو ناسیمنتو (به پرتغالی: Edson Arantes do Nascimento) ملقّب به پله (Pelé) (زادهٔ ۲۳ اکتبر ۱۹۴۰ در ترس کوراسائویس) بازیکن سابق تیم ملی فوتبال برزیل است. پله در دوران بازیکنی خود سه جام جهانی را کسب کرد و رکوردهای بسیاری را شکست (از جمله اولین بازیکنی که ۱۰۰۰ گل به ثمر رساند). از القاب دیگر او «او ری» (شاه) و «پرولا نگرا» (مروارید سیاه) بودند. او عموماً به عنوان بزرگترین بازیکن تاریخ جهان شناخته میشود.
او ضمن مهارت بازی به عنوان هافبک یا مهاجم، مهارت کامل بازی با هر دو پا را داشت. تمامکنندهای قهار بود، دریبلزنی بینظیر و پاسوری به یاد ماندنی. او حتی – به عنوان یک فوروارد – تکلزن قهاری نیز بود. سرعت و قدرت شوت او از معروفترین ویژگیهایش هستند.
او در دوران حرفهای خود در چهار جام جهانی بازی کرد و موفق به کسب ۳ جام جهانی (۱۹۶۲،۱۹۵۸ و ۱۹۷۰) شد. در جامجهانی ۱۹۵۸ سوئد او با ۱۷ سال سن جوانترین بازیکن برزیل بود و موفق شد با گلزنی در فینال برزیل را قهرمان جهان کند. در جام جهانی ۱۹۶۲ در دومین بازی برزیل برابر چکسلواکی مصدوم شد و نتوانست برزیل را در دیدارهای بعدی همراهی کند. در جام جهانی ۱۹۶۶ نیز مصدومیت باعث شد تا تنها در دو بازی برای برزیل بازی کند و برزیل این بار در همان مرحلهٔ گروهی حذف شد. ولی در جام جهانی ۱۹۷۰ با قدرت بازگشت و با گلزنی در فینال برابر ایتالیا علاوه بر کسب جام قهرمانی یکی از معدود بازیکنانی شد که در دو فینال جام جهانی گلزنی کردهاند. او موفق شد در چهار دوره پیاپی جام جهانی گلزنی کند. پله در پایان دوران بازیگری خود ۱۲۸۱ گل به ثمر رساند. او تمام دوران فوتبال خود را در باشگاه برزیلی سانتوس بازی کرد و تنها در سالهای آخر به آمریکا رفت تا برای کوسموس بازی کند. بعد از بازنشستگی در ۱۹۷۷ او به عنوان شخصیتی ورزشی فعالیت کردهاست و مدتی وزیر ورزش برزیل بودهاست. و اولین بازیکنی است که از فیفا جایزه افتخاری بهترین بازیکن جهان را دریافت کرده، این اتفاق در سال ۲۰۱۴ میلادی رخ داد که در آن شب کریستیانو رونالدو موفق به کسب جایزه بهترین بازیکن جهان در سال ۲۰۱۳ شد و در همین مراسم به صورت افتخاری یک توپ طلا نیز به پله داده شدادسون آرانتس دوناسیمنتو ملقب به پله (زادهٔ ۲۳ اکتبر ۱۹۴۰) بازیکن سابق تیم ملی فوتبال برزیل است. پله در دوران بازیگری خود سه جام جهانی را کسب کرد و رکوردهای بسیاری را شکست (از جمله اولین بازیکنی که ۱۰۰۰ گل به ثمر رساند). از القاب دیگر او «او ری» (شاه) و «پرولا نگرا» (مروارید سیاه) بودند. او عموما به عنوان بزرگترین بازیکن تاریخ جهان شناخته میشود.
او ضمن مهارت بازی به عنوان هافبک یا مهاجم، مهارت کامل بازی با هر دو پا را داشت. تمامکنندهای قهار بود، دریبلزنی بینظیر و پاسوری به یاد ماندنی. او حتی - به عنوان یک فوروارد - تکلزن قهاری نیز بود. سرعت و قدرت شوت او از معروفترین ویژگیهایش هستند.
او در دوران حرفهای خود سه جام جهانی را کسب کرد و ۱۲۸۱ گل به ثمر رساند. او تمام دوران فوتبال خود را در باشگاه برزیلی سانتوس بازی کرد و تنها سالهای آخر عمر را به آمریکا رفت تا برای کوسموس بازی کند. بعد از بازنشستگی در ۱۹۷۷ او به عنوان شخصیتی ورزشی فعالیت کردهاست و مدتی وزیر وزرش برزیل بودهاست.
پله یا به عبارتی ادسون ارانتس دونا سیمونته ستاره سابق فوتبال جهان متولد 23 اکتبر 1940 میلادی در Três Coraç?es (MG), Brazil میباشد . پله را بسیاری از کارشناسان خبره فوتبال جهان برترین و بزرگترین فوتبالیست تاریخ جهان می نامند . کسی که در 17 سالگی تونست تیم برزیل رو برای اولین بار قهرمان جهان کند . در واقع لقب پله در دنیا "The King of Football" سلطان فوتبال و در جایی دیگر هم به "The King Pelé" یا سلطان پله معروف میباشد . وی همچنین لقب Footballer of the Century یا همون برترین فوتبالیست قرن رو هم از سوی فیفا از ان خودش کرده است . وی همچنین عنوان Athlete of the Century یا همون برترین ورزشکار قرن رو هم از سوی کمیته بین المللی المپیک برای خودش اختصاص داده . پله همچنین یکی از اعضای National Soccer Hall of Fame یا تالار افتخارات فوتبال هم میباشد . وی همچنین تنها فوتبالیستی در جهان میباشد که تونسته در دنیای حرفه ای فوتبال بیش از 1000 گل به ثمر برسونه البته به احتمال فراوان روماریو ستاره دیگری از برزیل هم که الان به مرز 999 گل رسیده بتونه به جمع پله بپیونده . پله در 15 سالگی به تیم Santos Futebol Clube و در 16 الگی وارد تیم ملی برزیل و در 17 سالگی هم با برزیل قهرمان جهان شد . وی با وجود پیشنهادهای بزرگ از سوی تیمهای ثروتمند اروپایی در تیم خود سانتوس باقی ماند و 2 دهه برای این تیم بازی کرد چیزی که الان دیگه بین بازیکنان وجود نداره و یک بازیکن به محض دریافت یک پیشنهاد یه دلار بیشتر تیم خود و طرفدارانی که به عشق او به استادیوم میرفتند رو ترک میکنه و به یه تیم دیگر میره . در واقع پله به هیچ وجه پول رو به هواداران سانتوس ترجیح نداد و از این نظر هم یه نابغه در جهان هست .
پله در نهایت در سال 1975 از دنیای فوتبال خداحافظی کرد البته نه به صورت کامل . از تکنیکهایی که پله در اونها شهرت داشت میشه به دریبل های بدون استپ و پاسهای رویایی و سرعت و شوتهای محکم و ضربات سر استثنایی اون نام برد . پله همچنین برترین گلزن تاریخ فوتبال برزیل هم میباشد . و جالب تر اینکه تنها فوتبالیست در جهان که موفق شده 3 بار قهرمان جهان بشود . پله در نهایت در سال 1977 به صورت کامل از دنیای فوتبال خداحافظی کرد و در حال حاضر هم یکی از سفیران فوتبال در جهان میباشد . پله در خانواده اش به Dico شهرت داشت . در واقع شهرت اصلی او Pele نبوده بلکه به دلیل اینکه وی به دروازه بان تیم واسکوداگاما که نام وی Bilé بوده علاقه خاصی داشته لقب او را هم پله یا Pilé می نامند . پدر پله هم فوتبالیست بود اما به دلیل اسیب دیدگی از ناحیه زانو زود از دنیای فوتبال اون هم با تیم Atletico Mineiro خداحافظی کرد . در سن 15.5 سالگی به تیم جوانان سانتوس و پس از یک سال بازی به تیم بزرگسالان سانتوس پیوست . پله در اولین بازی برای تیمش در برابر کورینتیانس که با برد 7-1 این تیم همراه بود یک گل به ثمر رسوند . در سن 16 سالگی در صدر جدول گلزنان لیگ برزیل قرار گرفت . فقط بعد از 10 ماه از عقد قرارداد حرفه ای با سانتوس به تیم ملی برزیل دعوت شد . بعد از جام جهانی 1962 با تیم برزیل بسیاری از تیمهای ثروتمند اروپایی خواهان وی شدند اما دولت برزیل با اعلام اینکه پله به عنوان گنجینه ملی برزیل میباشد مانع از پیوستن وی به تیمهای اروپایی شد . در 19 نوامبر 1969 پله موفق شد 1000 امین گلش رو به ثمر برساند .
در واقع این گل در استادیوم ماراکانا و در برابر تیم واسکوداگاما و از روی نقطه پنالتی به ثمر نشست . در جایی پله اعام کرد که زیباترین گلی که زده در استادیوم Rua Javari stadium و در لیگ Campeonato Paulista و در برابر رقیب منطقه ای سائوپائولو یعنی Juventus بوده است هر چند تصویر ویدیویی از این گل وجود نداره اما به درخواست پله یک انیمیشن از این صحنه درست شد . البته با ارزشترین گل یا به عبارتی goal worthy of a plaque در برابر فلومیننزه و در استادیوم ماراکانا و در مارس 1961 رخ داد که این گل رو هم زیباترین گل در تاریخ استادیوم ماراکانا شناخته اند . یکی از داستانهای جالب در مورد پله به این صورت هست که در سال 1967 دو گروه از نفاق افکنان در نیجریه که با هم جنگ میکردند 2 روز را اعلام اتش بس میکنند تا بتونن بازی دوستانه پله را در لاگوس مشاهده کنند . در سال 1972 و پس از 17 سال بازی در تیم سانتوس از این تیم خداحافظی کرد و در سال 1974 با تیم امریکایی نیویورک کاسموس برای فصل 1975 قراداد امضا کرد . و در اخرین سال حضورش در این تیم موفق شد این تیم را به مقام قهرمانی لیگ امریکا برساند البته در سال 1977 میلادی . در اول اکتبر 1977 کفشهایش را برای همیشه در برابر خیل عظیمی از مردم در استادیوم Giants Stadium اویزان کرد . در این دیدار دوستانه وی یک نیمه در تیم کاسموس و یک نیمه هم در تیم سابقش سانتوس بازی کرد و در پایان دیدار هم پیراهن شماره 10 تیم سانتوس به افتخار وی برای همیشه بازنشسته شد و به پله تعلق گرفت . اولین بازی ملی پله در 7 جولای 1957 برابر ارژانتین و به شکست 2-1 برزیل منجر شد که در ان بازی پله تنها گل برزیل را به ثمر رساند یعنی 3 ماه قبل از رسیدن به سن 17 سالگی . اولین گلش در جام جهانی هم در برابر ولز و در جام جهانی 1958 سوئد بود که به عنوان جوانترین بازیکن هم معرفی شده بود .
جوانترین بازیکن در تاریخ جامهای جهانی میباشد که موفق شد در برابر تیم فرانسه و در نیمه نهایی جام 58 موفق به زدن 3 گل در یک دیدار یا همان هت تریک شود با سن 17 سال و 239 روز . جوانترین بازیکنی میباشد که موفق شده در فینال جام جهانی حضور داشته است با سن 17 سال 249 روز . در فینال جام 58 هم 2 گل به ثمر رساند که یکی از گلهای وی را جزو برترین گلهای تاریخ جام جهانی به شمار می اورند . تا اینجا رو داشته باشید ... دوستان پله اینقدر افتخارات داره که توی چندین صفحه هم نمیشه کامل به اونها پرداخت و با توجه به اینکه دوستان هم خسته نشوند ادامه مطلب هم در روزهای اینده به سایت اضافی میشه مرسی از اینکه تا اینجای کار همراه ما بودید و به امید دیدار سلام دوباره به همه دوستان در این قسمت به ادامه بررسی زندگی ورزشی پله میپردازیم و قسمت دوم رو اغاز میکنیم که به سال 1962 رسیدیم. در جام جهانی 1962 پله در بازی مقابل چک و اسلواکی وقتی دو بازیکن حریف رو دریبل زد با خطای فاحش مدافع حریف روبرو شد و در نهایت جام جهانی رو هم از دست داد . جالبه بدونید کسی که جانشین پله در ادامه تورنمنت شد کسی نبود بجز گارینشای معروف که اتفاقا هم تونست باعث دومین قهرمانی تیم برزیل در جام جهانی بشه و ستاره مسابقات هم لقب بگیره . در جام جهانی 1966 و در حالی که پله موفق شد برای سومین بار متوالی و در 3 جام جهانی گلزنی کنه برای برزیل و در بازی سوم در برابر پرتغال باز هم بر اثر تکلهای متوالی و خشن تیم پرتغال پله باز هم ناچار به ترک جام جهانی شد به طوری که بعد از پایان مسابقات اعلام کرد که دیگر حاضر نیست در جام جهانی بازی کند جامی که در نهایت برزیل در دور اول اون در عین ناباوری حذف شد .
در جام جهانی 1970 وقتی پله به تیم دعوت شد ابتدا اون رو رد کرد اما به ناچار دعوت به تیم ملی رو قبول کرد و در تیم برزیل که به گواه بسیاری از کارشناسان فوتبال جهان برترین تیم تاریخ فوتبال جهان هم میبود بازی کرد و اتفاقا با اون تیم هم قهرمان شد تیمی که شامل بازیکنانی چون Rivelino, Jairzinho, Gérson, Tostão و Clodoaldo بود . پله در جام جهانی 1970 هم موفق به گلزنی شد و به عبارتی تنها فوتبالیستی هست که تونسته در 4 جام جهانی گلزنی کنه که واقعا خارق العاده است . در فینال جام 70 پله گل ابتدایی بازی رو زد و در 2 گل دیگر هم به عنوان پاسور شریک بود که در نهایت با برتری 4-1 برزیل همراه بود به عبارتی برزیل تمام بازیهای خودش رو با برد به پایان رسوند . با این قهرمانی برزیل برای همیشه Jules Rimet Trophy را از ان خودش کرد .
اخرین بازی پله برای زردپوشان برزیلی در تاریخ 18 جولای 1971 و در برابر تیم یوگسلاوی و در شهر ریودوژانیرو بود . رکورد وی هم در تیم برزیل برابر با 67 برد و 14 تساوی و 11 باخت و 3 قهرمانی در جام جهانی هست که تا به حال کسی به اون دست پیدا نکرده است و یه نکته جالب هم اینکه تیم برزیل در مسابقاتی که پله و گارینشا به طور همزمان در تیم برزیل بازی میکردند رنگ شکست را هرگز به خودش ندید . دوستان در قسمت پایانی وسوم به بررسی افتخارات پله اعم از اینکه چند تا بازی انجام داده یا چند تا گل زده خواهیم پرداخت پس تا دیداری دیگر بدرود . سلام به همه دوستان عزیز در این بخش اخر کلیه افتخاراتی رو که پله کسب کرده را با هم مرور میکنیم پله با تیم سانتوس که تمام فوتبال حرفه ای خود رو با این تیم انجام داد موفق به کسب قهرمانی های فروانی شد . 10 قهرمانی در Campeonato Paulista و 3 قهرمانی در Torneio Rio-São Paulo و یکبار قهرمانی در Torneio Roberto Gomes Pedrosa (Taça de Prata) و 5 قهرمانی در Taça Brasil و 2 قهرمانی در Copa Libertadores و 2 قهرمانی هم در Intercontinental Cup و یک قهرمانی هم در South-American Recopa از افتخارات او با پیراهن تیم سانتوس می باشد . با تیم نیویورک کاسموس هم یکبار در سال 1977 و در مسابقات NASL قهرمان امریکا شد . اما با پیراهن برزیل 3 بار قهرمان World Cup و 2 بار قهرمان Roca Cup و یکبار هم قهرمان Copa O'Higgins و یکبار نیز قهرمان Copa Atlântica شد . سایر رکوردهای شخصی پله هم به قرار زیر میباشد : در سال 1999 به عنوان برترین ورزشکار قرن از سوی کمیته بین المللی المپیک برگزیده شد .
در دسامبر 2000 به عنوان برترین فوتبالیست قرن بیستم معرفی شد . در همان سال پله جایزه مادام العمر Laureus World Sports Awards را که در افریقای جنوبی و توسط رییس جموهر ان کشور یعنی نلسون ماندلا اهدا میشد را از ان خود کرد . در سال 2005 هم پله جایزه BBC Sports Personality of the Year Lifetime Achievement Award رو از شبکه بی بی سی مال خود کرد . اما کمی هم به بازیها و گلهای وی بپردازیم: پله در 1363 بازی توانسته 1281 گل به پمر برساند البته این شامل بازیهایی هم میشه که پله با تیمهای سانتوس و نیویورک در تورهای مختلف انجام داده است و اون بازیها هم برای وی حساب شده است حتی بازیهای که برای تیم نیروهای نظامی با پیراهن برزیل انجام داده است . تعداد گلهای به ثمر رسانده پله در مسابقات لیگ برزیل شامل 589 گل در 605 بازی میباشد . پله در جایگاه سوم برترین گلزنان ملی جهان با 77 گل در 92 بازی . همچنین وی در جایگاه چهارم و پشت سر رونالدو و گرد مولر و ژوست فونتن در لیست برترین گلزنان تاریخ جام های جهانی می باشد با 12 گل . پله در 3 قهرمانی برزیل در جام جهانی سهم داشته اگرچه در فینال 62 به دلیل مصدومیت حاضر نشد . و جزو بازیکنانی میباشد که موفق شده اند در 2 فینال جام جهانی گلزنی کنند به همراه پل برایتنر المانی و زین الدین زیدان فرانسوی و واوای برزیلی . او همچنین جزو یکی از 5 بازیکنی هست که موفق شده از روی یک ضربه ازاد ایستگاهی به طور مستقیم گلزنی کنه در 2 جام متفاوت به همراه Rivelino, Teófilo Cubillas, Bernard Genghiniو David Beckham . او همچنین جزو دو نفری هست که موفق شده اند در 4 جام جهانی گلزنی کنند به همراه اووه زیار المانی البته من در یکی از مطالب بالا به اشتباه فقط ذکر کردم که پله به تنهایی دارای این عنوان هست که الان از همه پوزش میخوام و به نوعی اون رو تکمیل میکنم که هم پله و اووه زیلر در 4 جام متفاوت گلزنی کرده اند . بسیاری بر این باور هستند که اگر گلهای زده شده پله که بسیاری از اونها در مسابقات غیر رسمی زده شده است را حساب نکنیم معادلات طور دیگری خواهد بود بطور نمونه اگر بازیهای دوستانه هم برای گرد مولر المانی محاسبه شود وی دارای رکورد 1455 گل در 1204 بازی خواهد شد . یا در جایی دیگر اگر فقط رقابتهای رسمی محاسبه شود اینبار هم پله در جای دوم خواهد بود پشت سر ژوزف بیسکان . به طوری که وقتی از وی در این مورد که ایا تعداد گلهای تو بیشتر هست یا پله به صورت کنایه امیزی گفت : "who'd have believed me if I said I'd scored five times as many goals as Pelé?" . اما زندگی پله بعد از فوتبال هم جالبه در سال 1992 پله به عنوان سفیر سازمان ملل برای بوم شناسی و محیط یا درست تر اون ecology and the environment برگزیده شد . در سال 1995 هم به خاطر خدمات برجسته به ورزش جایزه Gold Medal رو از سوی رییس جمهور برزیل دریافت کرد . همچنین از سوی رییس جمهور برزیل به عنوان وزیر ورزش فوق العاده برزیل و همچنین سفیر حسن نیت یونسکو هم انتخاب شد . در ال 2001 هم بدلیل درگیری به خاطر اتهام رشوه گیری از سمت خود کناره گیری کرد . در سال 1997 هم مقام شوالیه گری بریتانیا به صورت افتخاری به پله اهدا شد .
پله همچنین چندین زندگی نامه هم نوشته و چندین فیلم درباره زندگی وی هست . وی همچنین در سال 1981 و در فیلم فرار به سوی پیروزی که با حضور ستاره های فوتبال جهان و بازیگر مشهور هالیوود سیلوستره استالونه ساخته شد هم حضور داشت که در ان فیلم نقش زندانی هایی رو انجام دادند که در کمپی از نازیهای المانی زندانی بودند و با برگزاری یک مسابقه فوتبال موفق به فرار شدند . پله همچنین مربی شخصی ستاره حال حاضر جهان یعنی رونالدینهو هم میباشد . وی همچنین در 12 فیلم و مجموعه تلویزیونی ایفای نقش کرده است .
اما زندگی شخصی پله : پله در کل 2 بار ازدواج کرده است که اولین ان در سال 1966 و با روزماری میباشد که 3 فرزند از ان دارد و در سال 1982 هم از وی طلاق گرفت و دومین بار هم در سال 1994 با اسیریا ازدواج کرد که 2 فرزند هم از وی دارد . پله یک دختر دیگر هم داشت که به نام Sandra Regina Arantes do Nascimento بود و در اکتبر 2006 بر اثر بیماری سرطان از دنیا رفت . دوستان این بود زندگی ورزشی پله اسطوره ورزش جهان که علی رغم رنگین پوست بودنش تونست به تمامی این افتخارات برسد و به مروارید سیاه شهرت پیدا کند
![]() |
||
شناسنامه | ||
---|---|---|
نام کامل | رونالدو لوییز نازاریو د لیما | |
زادروز | ۱۸ سپتامبر ۱۹۷۶ (سن:۳۸ سال) | |
زادگاه | ریو دو ژانیرو، ![]() |
|
اطلاعات باشگاهی | ||
باشگاه کنونی | بازنشسته | |
پُست | مهاجم | |
باشگاههای حرفهای | ||
سالها | باشگاهها | بازی (گل) |
۱۹۹۳-۱۹۹۴ ۱۹۹۴-۱۹۹۶ ۱۹۹۶-۱۹۹۷ ۱۹۹۷-۲۰۰۲ ۲۰۰۲-۲۰۰۷ ۲۰۰۷-۲۰۰۸ ۲۰۰۹-۲۰۱۱ |
کروزیرو پیاسوی آیندهوون بارسلونا اینتر میلان رئال مادرید آث میلان کورینتیانس |
۴۷ (۴۴) ۵۷ (۵۴) ۴۹ (۴۷) ۹۹ (۵۹) ۱۷۷ (۱۰۴) ۲۰ (۹) ۶۹ (۳۵) |
تیم ملی | ||
۱۹۹۴-۲۰۰۶ | ![]() |
۹۸ (۶۲) |
رونالدو (متولد ۱۸ سپتامبر ۱۹۷۶ در ریو دو ژانیرو) بازیکن سابق فوتبال اهل برزیل میباشد. بسیاری از کارشناسان وی را یکی از بهترین فوتبالیستهای تاریخ میدانند.
رونالدو قهرمانی دو جام جهانی ۱۹۹۴ و ۲۰۰۲ همراه با تیم ملی فوتبال برزیل را در کارنامه دارد و سه بار در سالهای ۱۹۹۶، ۱۹۹۷ و ۲۰۰۲ جایزه بازیکن سال فوتبال جهان را دریافت کردهاست. رونالدو ، زین الدین زیدان و کریستیانو رونالدو تنها بازیکنانی هستند که سه بار این جایزه را از فیفا دریافت کردهاند؛ و پس ازلیونل مسی که چهار بار این جایزه را دریافت کرده است، در جایگاه دوم قرار دارند.
رونالدو اولین بازی ملی خود را در ۱۷ سالگی برای برزیل انجام دادهاست و در ۱۸ سالگی به مقام برترین بازیکن فوتبال جهان دست یافتهاست. رونالدو در سال ۲۰۰۷ از سوی مجله فرانس فوتبال به عنوان یکی از ۱۱ بازیکن برتر تاریخ فوتبال انتخاب شد و در لیست فیفا ۱۰۰ (بهترین بازیکنان فوتبال تاریخ به انتخاب پله) نیز جای گرفتهاست. وی در مجموع ۹۸ بازی ملی برای تیم ملی فوتبال کشورش انجام داده و ۶۲ گل ملی به ثمر رساند و دومین گلزن تاریخ فوتبال برزیل محسوب میشود. وی همچنین ۱۵ گل در جامهای جهانی به ثمر رسانده و آقای گل جام جهانی ۲۰۰۲ شدهاست. وی سالهای زیادی از عمر فوتبالی اش را به خاطر مصدومیت از تاحیه زانو پای چپ از دست داده بود تا اینکه در ۱۴ فوریه ۲۰۱۱ از دنیای فوتبال خداحافظی کرد.
وی با مُدل برزیلی دانیلا چیکارلی ازدواج کرد که بعدها این ازدواج به جدایی انجامید. وی یکی از مسئولان برگزاری جام جهانی ۲۰۱۴ در کشورش بود.
رونالدو لوئیز نازاریو د لیما در تاریخ 22 سپتامبر سال 1976 در ریودوژانیرو در برزیل به دنیا آمد.
رونالدو فوتبال را در باشگاه تنیس والکوئره که یک تیم فوتسال محلی در منطقه بنتو ریبیرو بود (منطقهای که در آن متولد شده بود)، آغاز کرد. اول قصد داشت دروازهبان شود، اما به دلیل کم بودن زمان حضورش درتیم، به خط حمله روی آورد. در 13 سالگی به باشگاه فوتسال سوسیا راموس بنتو ریبیرو پیوست. دو سال بعد به تیم سائوکریستووائو رفت و از آنجا بود که در زمینهای بزرگ بازی کرد. به دلیل توانایی زیادش در بازی از یک سو پیشنهاد بازی در تیم ملی زیر 17 سال برزیل را دریافت کرد و از سوی دیگر مورد توجه باشگاه کروزیرو از بلو هوریزونته قرار گرفت که در سال 1993 نیز او را به خدمت گرفت.
رونالدو در اولین فصل حضورش در لیگ فوتبال برزیل، 12 گل در 14 بازی به نام خود ثبت کرد. به اینها باید 22 گلی را هم که در لیگ منطقهای میناس گرایس زد، اضافه کرد.
بعد از این که در سال 1994 اولین بازی ملی خود را انجام داد و در جام جهانی آمریکا هم شرکت کرد، مورد توجه و علاقه چندین باشگاه اروپایی قرار گرفت. گرچه دو تیم بزرک ایتالیایی، یوونتوس تورین و آ.ث. میلان هم در بین این تیمها بودند، وی به پیشنهاد روماریو، همتیمیاش در تیم ملی برزیل، به ازای 5/9 میلیون مارک راهی باشگاه هلندی آیندهوون شد. این مبلغ در آن زمان بالاترین مبلغی بود تا آن موقع به یک بازیکن برزیلی پرداخت شده بود.
رونالدو از سال 1994 تا 1996، 57 بازی رسمی برای آیندهوون انجام داد و 54 گل هم زد. وی در سال 1996 به ازای 30 میلیون مارک به بارسلونا پیوست. گرچه فقط یک فصل در این تیم بود، اما در همین مدت بسیار موفق عمل کرد. وی در فینال جام در جام اروپا تک گل پیروزیبخش بارسا را در مقابل پاری سن ژرمن، مدافع عنوان قهرمانی به ثمر رساند و با 34 گل زده، در سال 1997 آقای گل باشگاههای اسپانیا شد. وی در این دوره دوبار نیز در سالهای 1996 و 1997 به عنوان مرد سال فوتبال جهان و یک بار در سال 1997 به عنوان مرد سال فوتبال اروپا انتخاب شد، و هر دو بار به عنوان جوانترین بازیکنی که به این موفقیت دست پیدا میکند.
وی در شروع فصل 1998/1997 به باشگاه ایتالیایی اینتر میلان منتقل شد. نراتزوریها امیدوار بودند که با استخدام وی سلطه یوونتوس و میلان بر سری A را بشکنند و اولین عنوان قهرمانی پس از سال 1989 را کسب کنند. این انتقال 50 میلیون مارک برای اینتر هزینه داشت که در آن زمان رکورد نقل و انتقالات را در دنیا شکست. در آن فصل اینتر نایب قهرمان سری A و نیز قهرمان جام یوفا شد. رونالدو نیز برخلاف آن که در هر لیگی در همان فصل اول آقای گل میشد، در آن فصل بعد از اولیور بیرهوف آلمانی، دومین گلزن برتر ایتالیا شد.
فصل بعدی برای اینتر میلان فاجعهآمیز بود. آنها در لیگ هشتم شدند و به هیچیک از جامهای اروپایی هم راه نیافتند. رونالدو در این فصل برای اولین بار دچار مصدومیتی جزئی شد و فقط در 19 بازی تیمش حضور پیدا کرد و 14 گل نیز زد. فصل بعدی مصدومیتش پیشرفت کرد. در نوامبر سال 1999 زانوی راستش به شدت آسیب دید و پس از چهار ماه، وقتی به میدان برگشت، در همان بازی اول و در دقیقه ششم به علت پارگی دوباره رباط پای راستش مجبور به ترک زمین شد. پس از 17 ماه استراحت در 20 سپتامبر سال 2001 در جام یوفا در مقابل تیم رومانیایی اف.سی. براشو به میدان بازگشت. با درخشش رونالدو در دور برگشت فصل 2002/2001 (7 گل زده در 10 بازی)، اینتر تا هفته آخر لیگ هم شانس قهرمانی داشت. با یک شکست 2 بر 4 مقابل لاتزیورم در روز آخر، صدر جدول به یوونتوس رسید. در مقابل، در جام جهانی 2002 در ژاپن و کره جنوبی، رونالدو بازگشتی موثر در قهرمانی برزیل داشت .
بعد از آن، رونالدو از اینتر میلان جدا شد و با مبلغ 45 میلیون یورو به رئال مادرید پیوست تا پس از لوئیز فیگو و زینالدین زیدان، سومین فوقستاره خارجی این تیم باشد. اولین فصل حضور در رئال بسیار موفقیتآمیز بود. او در همان سال با رئال قهرمان جام باشگاههای جهان شد و به علاوه بازهم به عنوان مرد سال اروپا و جهان انتخاب شد. وی از یک سو مطمئنترین گلزن تیمش بود و از سویی دیگر در این فصل، بیست و نهمین قهرمانیاش در لالیگا را جشن گرفت. در فصل بعدی نیز یک بار دیگر پس از سال 1997 آقای گل باشگاههای اسپانیا شد. اما رئال نه در آن فصل و نه در دو فصل بعدی موفق به کسب هیچ عنوانی نشد، چیزی که برای تیم با آن همه ستاره یک فاجعه واقعی بود به خصوص که همزمان بارسلونا، بزرگترین رقیب رئال، هم در لالیگا و هم در لیگ قهرمانان اروپا توانسته بود به مقام قهرمانی برسد.
از فصل 2007/2006 دیگر رونالدو موقعیت خوبی در تیم نداشت. به طوری که در طول 215 روز هیچ گلی نزد و از سوی سرمربی جدید رئال، فابیو کاپلو، از ترکیب اصلی نیز کنار گذاشته شد، چراکه به مهاجم تازه وارد تیم، رود فان نیستلروی هلندی اعتماد بیشتری داشت. در کنار همه اینها، مصدومیتهای جدید نیز گریبانگیر رونالدو شد. همه اینها سبب شد تا وی در ژانویه سال 2007 به فکر بازگشت به میلان در سری A ایتالیا بیفتد. البته اینبار نه به اینتر میلان، بلکه به تیم رقیبش، آ.ث. میلان. انتقالی که باعث بیاعتباریاش نزد هواداران اینتر شد. در میلان دوباره شروع به گلزنی کرد، اما در لیگ قهرمانان اروپا حق بازی در میلان را نداشت، چراکه در همان فصل با پیراهن رئال در این مسابقات بازی کرده بود. البته در همان فصل، تیم سابق او، رئال موفق شد قهرمانی در لالیگا را کسب کند.
در سال 2007 با چندین مصدومیت مواجه شد، به طوری که در مجموع یک نیمسال در اختیار تیمش نبود متعاقب آن به تیم فنرباغچه استانبول ترکیه و سپس فلامینگو ریودوژانیرو پیوست. در همین زمان به دلیل انجام یک انتقال خون که برای بهبودی سریعتر پای مصدومش انجام شده بود، به دوپینگ متهم شد. با وجود این، در تاریخ 13 ژانویه سال 2000در بازگشت به میادین فوتبال، در دیدار برابر ناپل دو گل زد و یک گل ساخت تا بازهم هنر فوتبالش را به رخ بکشد.
اما این بازگشت فقط یک ماه به طول انجامید، چراکه در 13 فوریه 2008 در دیدار مقابل لیوورنو رباط زانوی چپش به کلی پاره شده و به شدت دچار مصدومیت شد. پزشکان معالجش پیشبینی میکردند که تا اوایل ماه نوامبر بهبود یابد. به موازات این جریان، اتهام دوپینگ برعلیه او و باشگاه سابقش علنی شد و گفته شد که وی زمانی که در آیندهوون هلند بازی میکرده است، برای انبساط ماهیچه داروی آنابولیکا به او تجویز شده و همین معالجه سبب بروز اینهمه آسیبدیدگی شده است.
از همین رو باشگاه میلان قرارداد او را تمدید نکرد، به طوری که وی در اول ژولای سال 2008 بدون باشگاه ماند. وقتی به ریودوژانیرو بازگشت، در دسامبر همان سال قراردادی یک ساله با باشگاه کورینتیانس سائوپائولو امضاء کرد و در همان ابتدا با این تیم قهرمان منطقه سائوپائولو و جام حذفی برزیل شد.
تیم ملی
اولین حضور رونالدو در تیم ملی، در تیم ملی زیر 17 سال برزیل بود. او با این تیم در سال 1993 در کشور کلمبیا قهرمان آمریکای جنوبی شد. اولین بازی او در تیم ملی بزرگسالان در تاریخ 23 مارس 1994 در یک بازی دوستانه مقابل آرژانتین بود. در 4 مه همان سال در دیدار مقابل ایسلند اولین گل ملیاش را زد. در همان سال و تنها در سن 17 سالگی برای حضور در جام جهانی آمریکا به تیم ملی فراخوانده شد. البته در این جام در ترکیب تیم قرار نگرفت و به این ترتیب سهم کوچکی در قهرمانی برزیل در جام جهانی 1994 داشته است. سال بعد از آن هنوز یک بازیکن ذخیره بود که با تیمش در جام آمبرو در انگلیس شرکت کرد و به همراه این تیم قهرمان آن جام شد و در همان سال در جام کوپا آمهریکا فقط در یک بازی حضور پیدا کرد. او در سال 1996 اولین موفقیت بینالمللیاش را جشن گرفت و توانست در مسابقات المپیک 1996 مدال برنز را بر گردن بیاویزد و خودش نیز پس از زوج خط حملهاش، ببتو و هرنان کرسپوی آرژانتینی، سومین گلزن برتر این مسابقات شد.
پس از آن، وی بازیکن ثابت تیم ملی شد. در سال 1997 در جامهای تورنوا دو فرانس، کوپا آمهریکا و کنفدراسیونها شرکت کرد که در دوتای آخری به همراه تیم ملی برزیل قهرمان شد. در آن زمان رونالدو به همراه روماریو زوج موفقی در خط حمله ساخته بود. اما در سال بعد از آن و زمانی که ماریو زاگالو، سرمربی تیم ملی از روماریو برای حضور در جام جهانی 1998 فرانسه دعوت نکرد، این زوج منحل شد. برزیل در آن جام یکی از شانسهای اول قهرمانی بود، اما در فینال در مقابل تیم میزبان شکست خورد. رونالدو که دوباره در خط حمله در کنار ببتو قرار گرفته بود، در آن جام چهار گل به ثمر رساند. او در دیدار فینال نمایش ضعیفی داشت، و این در حالی بود که وی یک روز قبل از بازی فینال، بر اثر تشنجی که دلیل آن هنوز توضیح داده نشده، به بیمارستان منتقل شد. به دنبال آن، خیلی از بازیکنان و کارشناسان، وضعیت رونالدو را که سبب عدم تمرکز شدید تیم شده بود، دلیل شکست برزیل در فینال اعلام کردند. به علاوه شایعات زیادی قوت گرفت مبنی بر این که اصولا رونالدو نباید بازی میکرده است و فقط به دلیل فشار حامی مالیاش در ترکیب قرار گرفته بود. البته بازیکنان و مقامات رسمی تا امروز درباره این موضوع جنجالبرانگیز سکوت کردهاند. با این حال، رونالدو از سوی نمایندگان مطبوعات به عنوان ارزشمندترین بازیکن جام انتخاب شده و توپ طلایی را دریافت کرد.
بعد از آن به مدت یک سال از تیم ملی دور بود و سپس در کوپا آمهریکا در
سال 1999 حضور یافت و به همراه ریوالدو، برزیل را به قهرمانی این جام
رساند. چند ماه بعد از آن، مصدومیت زانویش طوری شدت گرفت که بازی مقابل
هلند در تاریخ 9 اکتبر 1999 آخرین بازی ملیاش تقریبا تا دوسال نیم دیگر
شد. در 27 مارس 2002 به تیم ملی بازگشت و با وجود دوری طولانیمدت از این
تیم، بلافاصله با تیم ملی راهی جام جهانی 2002 ژاپن - کره جنوبی شد. وی در
این جام نمایشی فوقالعاده داشت و با هشت گل زده در هفت بازی، آقای گل جام جهانی شد و در بازی فینال در برابر آلمان، با زدن دو گل، برزیل را به قهرمانی رساند.
وی
پس از آن جام از حضور در تورنمنتهای بزرگ صرفنظر کرده و از جمله در کوپا
آمهریکا در سال 2004 و جام کنفدراسیونها در سالهای 2003 و 2005 شرکت
نکرد. بدین ترتیب آخرین تورنمنت مهم او، جام جهانی 2006 آلمان بود که
البته برای برزیل بسیار ناامیدکننده بود. این تیم در دور یک چهارم نهایی با
شکست برابر فرانسه
از مسابقات حذف شد. به خصوص رونالدو به دلیل وضعیت جسمانیاش (چاق و کند
بودن) به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. با وجود این، وی در چهار بازی سه گل
زد و بدین ترتیب به تنهایی رکورددار گلزنی در تمام جامهای جهانی شد.
موفقیتها:
به عنوان بازیکن ملی
شرکت در جام جهانی:
1994 (بدون انجام بازی)- قهرمان
1998 (7 بازی، 4 گل)- مقام دوم
2002 (7 بازی، 8 گل) - قهرمان
2006 (4 بازی، 3 گل)
شرکت در کوپا آمهریکا:
1995 (1 بازی، بدون گل) - مقام دوم
1997 (6 بازی، 5 گل)- قهرمان
1999 (6 بازی، 5 گل) - قهرمان
شرکت در جام کنفدراسیونها:
1997 (5 بازی، 4 گل) - قهرمان
شرکت در المپیک:
1996 (6 بازی، 5 گل)- مقام سوم
به عنوان بازیکن باشگاهی
قهرمان جام در جام اروپا: 1997
قهرمان جام یوفا: 1998
قهرمان جام باشگاههای جهان:2002 و 2007
قهرمان سوپرجام اروپا: 2002، 2007
قهرمان باشگاههای اسپانیا: 2003، 2007
قهرمان جام حذفی اسپانیا: 1997
قهرمان سوپرجام اسپانیا: 1996، 2003
قهرمان جام حذفی هلند: 1996
قهرمان جام حذفی برزیل: 1993، 2009
قهرمان منطقه میناس گرایس: 1994
قهرمان منطقه سائوپائولو: 2009
افتخارات شخصی:
مرد سال فوتبال جهان: 1996، 1997، 2002
مرد سال فوتبال اروپا: 1997، 2002
برنده توپ طلا: 1998
عنوان آقای گلی:
1996 در هلند
1999 در کوپا آمهریکا
1997 و 2004 در اسپانیا
1997 در اروپا
1997 در جهان
2002 در جام جهانی
رکورددار گلزنی در جام جهانی فوتبال (15 گل در 19 بازی در سه دوره جام جهانی)
![]() |
||
شناسنامه | ||
---|---|---|
نام کامل | رونالدو ده آسیس موریرا | |
زادروز | ۲۱ مارس ۱۹۸۰ (۳۴ سال) | |
زادگاه | پورتو الگره، برزیل | |
قد | ۱٫۸۳ متر | |
اطلاعات باشگاهی | ||
باشگاه کنونی | کوئرتارو | |
شمارهٔ پیراهن | ۴۹ | |
پُست | هافبک هجومی و فوروارد | |
باشگاههای جوانان | ||
۱۹۸۷–۱۹۹۸ | گرمیو | |
باشگاههای حرفهای | ||
سالها | باشگاهها | بازی (گل) |
۱۹۹۸–۲۰۰۱ ۲۰۰۱–۲۰۰۳ ۲۰۰۳–۲۰۰۸ ۲۰۰۸–۲۰۱۰ ۲۰۱۱–۲۰۱۲ ۲۰۱۲-۲۰۱۴ ۲۰۱۴- |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
۵۲ (۲۱) ۵۵ (۱۷) ۱۴۵ (۷۰) ۷۶ (۲۰) ۳۳ (۱۵) ۴۷ (۱۷) ۶ (۳) |
تیم ملی | ||
۱۹۹۹– | برزیل | ۹۷ (۳۳) |
رونالدو ده آسیس موریرا (زادهٔ ۲۱ مارس ۱۹۸۰ در پورتو الگره، برزیل)
فوتبالیست مشهور برزیلی است که بیشتر با نام رونالدینیو گائوچو یا تنها
«رونالدینیو» شناخته میشود. رونالدینیو در زبان پرتغالی به معنی «رونالدوی
کوچک» است و جهت تمیز دادن او از رونالدو استفاده میشود.
رونالدینیو در حال حاضر در کوئرتارو مکزیک بازی میکند و با تیم بارسلونای اسپانیا به قهرمانی لیگ اسپانیا (۲ بار) و جام قهرمانان اروپا رسیدهاست. او تا بحال دو بار از سوی فیفا به عنوان بهترین بازیکن سال جهان برگزیده شدهاست. او از موفقترین بازیکنان تیم ملی برزیل است و با این تیم به قهرمانی جام جهانی ۲۰۰۲ رسیدهاست.
تیم ملی برزیل
رونالدینیو در تیم زیر ۱۷ سال برزیل شرکت داشت و در جام جهانی زیر ۱۷ سال مصر ۱۹۹۷ برای برزیل به میدان آمد و درخشید. رونالدینیو اولین بار در ۱۹ سالگی و در ۱۹۹۹ به تیم ملی بزرگسالان برزیل دعوت شد و در ۲۶ ژوئن آن سال برای اولین بار مقابل لاتویا به میدان آمد. اولین تورنمنتی که او در آن شرکت داشت کوپا آمریکا ۱۹۹۹ بود که او در اولین بازی خود در این مسابقات (در مقابل ونزوئلا) گلی را به ثمر رساند و در پیروزی برزیل نقش داشت.
رونالدینیو در فتح جام جهانی ۲۰۰۲ توسط برزیل نیز نقش داشت و مشخصا در مرحلهٔ یک چهارم نهایی از روی ضربهٔ آزاد و از فاصله۳۱ متری دروازهٔ انگلستان را گشود. او در همان بازی به علت خطا روی دنی میلز اخراج شد و نیمه نهایی را از دست داد اما مجدداً در فینال به میدان آمد و در پیروزی دو بر صفر مقابل آلمان و فتح جام شرکت داشت.
در ۹ ژوئن ۲۰۰۵ او به عنوان کاپیتان تیم ملی برزیل در مسابقات جام کنفدراسیونها شرکت کرد و به همراه برزیل فاتح آن مسابفات شد. فینال آن بازیها بین آرژانتین و برزیل بود که به پیروزی ۴-۱ برزیلیها انجامید و رونالدینیو بهترین بازیکن این دیدار شناخته شد.
رونالدینیو در تیم برزیل برای جام جهانی ۲۰۰۶ حضور داشت ولی به سبب نمایشی ضعیف مورد انتقاد شدید قرار گرفت.
باشگاهی
گرمیو
رونالدینیو فوتبال حرفهای را از تیم جوانان گرمیو (در شهر پورتو آلگره) شروع کرد. اولین مربی او لوئیس فیلیپ اسکولاری بود که بعدها در فتح جام جهانی ۲۰۰۲ نیز مربی او شد. او برای اولین بار در جام باشگاههای آمریکای جنوبی در تیم بزرگسالان به دنیا آمد و سبک بازی، شم گلزنی، و قدرت کنترل توپ توسط او به شهرتش انجامید و نهایتاً در ۱۹۹۹ در سن ۱۹ سالگی به تیم ملی برزیل دعوت شد.
او در سال ۲۰۰۱ درصدد جدایی از گرمیو بود و از بسیاری از باشگاهها بخصوص باشگاههای انگلیسی پیشنهاد داشت. علیرغم تمام این پیشنهادها (و برای مثال پیشنهاد باشگاه لیدز با رقمی نجومی) او به لیگ فرانسه رفت و با پاری سن ژرمن قراردادی پنج ساله بست.
پاری سن ژرمن
درتابستان ۲۰۰۱ رونالدینیو از گرمیو جدا شد و به پاری سن ژرمن پیوست. او در پاری سن ژرمن با مربی، لوئیس فرناندز، مشکلاتی داشت و مربی مدعی بود که او بیش از حد درگیر ذرق و برق پاریس و مسائل حاشیهای است.
پس از جام جهانی ۲۰۰۲ و درخشش ویژهٔ او رونالدینیو مورد پیشنهادها بسیار قرار گرفت و بالاخره در تابستان۲۰۰۳ قصد جدایی خود را اعلام کرد. نتیجتاً باشگاههای بزرگ جهان همگی شروع به ارائهٔ پیشنهادهای خود کردند. منچستر یونایتد و رئال مادریدɵ̃ و بارسلونا مهمترین پیشنهاددهندهها بودند.
بارسلونا
در ۱۹ ژوئیه ۲۰۰۳ رونالدینیو با مبلغ ۱۸ میلیون پاوند به بارسلونا پیوست. خوان لاپورتا، رئیس وقت بارسلونا، ابتدا قول آوردن دیوید بکهام را به هواداران داده بود اما پیوستن بکهام به رئال مادرید او را بر آن داشت که به دنبال رونالدینیو برود و نهایتاً از سد رقبایی چون منچستر یونایتد گذاشت و رونالدینیو را جذب کرد. بدین ترتیب رونالدینیو در میان بازار شایعات به باشگاهی پیوست که قبلاً برزیلیهای بسیاری را در پرورش داده بود: اواریستو، روماریو، رونالدو و ریوالدو.
رونالدینیو از همان ابتدا هنر خود را در بارسلونا نیز نشان داد. او در بازی تدارکاتی مقابل آث میلان گلی به ثمر رساند و از پایههای پیروزی ۲ بر صفر تیمش بود. این اولین گل او برای بارسلونا بود.
او در اولین فصل حضورش در لالیگا به همراه بارسلونا به نایب قهرمانی آن رسید. در ۲۰ دسامبر ۲۰۰۴ رونالدینیو از سوی فیفا به عنوان بازیکن برگزیدهٔ سال انتخاب شد و در این راه تیری آنری و آندری شوچنکو را مغلوب کرد.
در ۱۹ نوامبر ۲۰۰۵ هنرنمایی رونالدینیو و به ثمر رساندن دو گل از سمت او بود که باعث پیروزی سه بر صفر بارسلونا مقابل رئال مادرید شد. رونالدینیو در سال ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ به خوبی برای تیمش به میدان رفت و به عنوان بهترین بازیکن اروپا و بهترین مهاجم لیگ قهرمانان اروپا انتخاب شد. رونالدینیو سومین فوتبالیست برزیلی تاریخ است که عنوان بهترین بازیکن سال اروپا را به دست میآورد. او در ۱۹ دسامبر ۲۰۰۵ دوباره به عنوان بهترین بازیکن سال انتخاب شد و این عنوان را از فرانک لمپارد و ساموئل اتوو ربود. رونالدینیو در سال ۲۰۰۶ نیز در جام قهرمانان اروپا برای بارسلونا به میدان آمد. در ۷ مارس ۲۰۰۶ او در بازی برگشت مقابل چلسی در نیوکمپ، انتقام سال گذشته را با به ثمر رساندن یک گل در تساوی یک بر یک مقابل چلسی گرفت. این تساوی باعث صعود بارسلونا به یک چهارم نهایی بازیها شد. جلوهٔ دیگر رونالدینیو در ۱۸ آوریل ۲۰۰۶ و بازی رفت نیمهنهایی مقابل آث میلان بود که رونالدینیو با پاس خود، پایهگذار تک گل بازی توسط لودویک ژولی شد. بازی برگشت نیز بدون گل تمام شد تا رونالدینیو به همراه بارسلونا به فینال بازیها راه پیدا کند. در این میان در ۳ مه ۲۰۰۶ بارسلونا با شکست دادن یک بر صفر سلتاویگو قهرمان لیگ اسپانیا شد و رونالدینیو نیز این افتخار را به کارنامهاش افزود. تنها چند هفته بعد، در ۱۷ می۲۰۰۶، بارسلونا به فینال جام باشگاههای اروپا رفت و آنجا آرسنال را ۲ بر یک مغلوب کرد. رونالدینیو این فصل را با مجموع ۲۵ گل تمام کرد که تابحال بهترین رکورد او است.
آ. ث. میلان
در ۱۷ ژوئیه ۲۰۰۸ با امضای قراردادی ۳ساله به ارزش ۲۱ میلیون یورو از جمع بازیکنان بارسلونا خارج شد و به عضویت آ. ث. میلان ایتالیا درآمد.[۱]
فلامینگو
درسال ۲۰۱۱ رونالدینیو بار دیگر به لیگ برتر برزیل بازگشت اما او این بار به باشگاه فلامینگو پیوست. شماره ۱۰ و بازوبند کاپیتانی را تصاحب کرد. رونالدینیو در ۳۳ بازی که برای فلامینگو به میدان رفت ۱۵ گل را به ثمر رساند.
اتلتیکو مینیرو
رونالدینیو پس از جدایی از باشگاه فلامینگو در سال ۲۰۱۲ به باشگاه فوتبال اتلتیکو مینیرو پیوست. او در این تیم شماره ۴۹ را در اشاره به سال تولد مادرش انتخاب نمود. اتلتیکو با کاپیتانی رونالدینهو در سال ۲۰۱۳ قهرمان جام لیبرتادورس شد.
کوئرتارو
وی در سال ۲۰۱۴ نیز به تیمی در مکزیک به نام کوئرتارو (به انگلیسی: Querétaro) پیوست و در این تیم نیز شماره ۴۹ را به تن کرد.
زندگی شخصی
مادر رونالدینیو، میگوئلینا، سابقاً فروشندهٔ خانهبهخانه بودهاست و اکنون پرستار است. پدر او، ژائو، کارگر کشتی بود و در ضمن فوتبالیست آماتوری برای تیم کروزیرو. ژائو هنگام هشت سالگی رونالدینیو هنگام شنا در استخر خانوادگی دچار حملهٔ قلبی شد و درگذشت. برادر بزرگ رونالدینیو، روبرتو، در سطح حرفهای و برای باشگاه گرمیو بازی میکرد اما مصدومیت باعث شد فوتبال را کنار بگذارد. او در حال حاضر مدیر برنامههای رونالدینیو است. رونالدینیو با خاناینا ناتیل ویانا مندس، رقاصهای که سابقهٔ شرکت در برنامهٔ تلویزیونی «دومینگائو ده فائوستائو» را داشت، ازدواج کرد و در ۲۵ فوریه ۲۰۰۵ صاحب اولین فرزند خود از خاناینا شد و او را به یاد پدرش ژائو نامگذاری کرد. معروف است که او از کودکی به فوتسال و فوتبال ساحلی علاقه داشت و استعدادش به همانجا برمیگردد. رونالدینیو از طرفداران پر و پا قرص موسیقی برزیلی است و با دوستانش طبل مینوازد و آواز میخواند.
![]() |
||
شناسنامه | ||
---|---|---|
نام کامل | روبرتو کارلوس دا سیلوا روکا | |
زادروز | ۱۰ آوریل ۱۹۷۳ (۴۱ سال) | |
زادگاه | سائوپائولو، ![]() |
|
قد | ۱٫۶۸ متر | |
اطلاعات باشگاهی | ||
باشگاه کنونی | بازنشسته | |
شمارهٔ پیراهن | ۶ | |
پُست | مدافع چپ | |
باشگاههای حرفهای | ||
سالها | باشگاهها | بازی (گل) |
۱۹۹۳–۱۹۹۵ ۱۹۹۵–۱۹۹۶ ۱۹۹۶–۲۰۰۷ ۲۰۰۷–۲۰۰۹ ۲۰۱۰–۲۰۱۱ ۲۰۱۱-۲۰۱۲ |
پالمیراس اینتر میلان رئال مادرید فنرباغچه کورینتیانس آنژی ماخاچکالا |
۴۴ (۳) ۳۰ (۵) ۳۷۰ (۴۶) ۶۶ (۶) ۳۵ (۱) ۲۹ (۴) |
تیم ملی | ||
۱۹۹۲–۲۰۰۶ | برزیل | ۱۲۵ (۱۱) |
دوران مربیگری | ||
۲۰۱۱-۲۰۱۲ ۲۰۱۲-۲۰۱۳ ۲۰۱۳- |
آنژی ماخاچکالا (بازیکن-مربی) آنژی ماخاچکالا (دستیار) سیواس اسپور |
روبرتو کارلوس دا سیلوا روکا (به پرتغالی: Roberto carlos da silva rocha) (زاده ۱۰ آوریل ۱۹۷۳)، فوتبالیست بازنشسته برزیلی است که بیشتر با نام روبرتو کارلوس شناخته میشود. وی فوتبال را با بازی در پست مهاجم آغاز کرد اما بیشتر از وی در پست دفاع چپ استفاده میشد. کارلوس از سال ۱۹۹۲ به تیم ملی برزیل دعوت شد و کمک شایانی به برزیل در جامهای جهانی ۱۹۹۸ و ۲۰۰۲ داشت که نتیجه آن یک نایب قهرمانی و یک قهرمانی جهان بوده است.
از باشگاههای معروف او میتوان به رئال مادرید، اینتر میلان و فنر باغچه اشاره کرد. به گفته بسیاری از کارشناسان او بهترین مدافع چپ تاریخ است. بیشتر معروفیت او بخاطر گل زیبایش در بازی برزیل و فرانسه که یک ضربه آزاد از فاصله ۳۵ متری بودهاست. روبرتوکارلوس معروف به پادشاه شوتها میباشد. در ۱۲ فوریه ۲۰۱۱ روبرتو کارلوس با امضای قرار دادی به ارزش ۱۰ میلیون یورو به مدت دو سال و نیم به تیم آنژی ماخاچکالا در داغستان روسیه پیوست و در آگوست ۲۰۱۲ از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. کارلوس هم اکنون سرمربی تیم سیواس اسپور در لیگ ترکیه میباشدروبرتو کارلوس دا سیلوا روچا نام کامل بهترین مدافع چپ دنیا در تاریخ فوتبال است که در حال حاضر در تیم فنرباغچه ترکیه بازی می کند.
این بازیکن یکی از ۶ بازیکنی است که بیش از ۱۰۰ بازی در جام لیگ قهرمانان اروپا انجام داده اند و در سال ۱۹۹۷ بعد از رونالدو به عنوان بهترین بازیکن دنیا در رتبه دوم قرار گرفت و در سال ۲۰۰۴ به عنوان یکی از ۱۲۵ بازیکن برتر دنیا که در قید حیات هستند نام برده شد .
اغاز دوران بازیگری
روبرتو در ۱۰ اوریل ۱۹۷۳ در شهر سائوپائولو به دنیا امد او فوتبال خود را در تیم پالمیراس اغاز کرد وی بعد از ان در سن ۲۲ سالگی به تیم اینترمیلان ایتالیا رفت ولی فقط ۱ سال در ان تیم بازی کرد ( مربی ان زمان اینترمیلان روی هادسون بود که از روبرتو می خواست در پست بال چپ بازی کند ولی خود این بازیکن تمایل داشت به عنوان مدافع چپ بازی کند ) و سال بعد با رفتن به رئال مادرید اسپانیا دوران طلایی خود را اغاز کرد.
کارلوس موفق شد ۱۱ سال در باشگاه مادریدی بازی کند و در مجموع برای این تیم ۵۱۲ بازی انجام دهد و در این بین موفق شد ۶۵ بار گلزنی کند.
از ۵۱۲ بازی کارلوس برای رئال مادرید ۳۷۰ تای انها متعلق به بازیهای لالیگا بود که در این تعداد بازی ۴۶ گل به ثمر رساند.
در ۲ اگوست ۲۰۰۵ این بازیکن پاسپورت اروپایی گرفت که این موضوع برای رئال مادرید خیلی مهم بود چون از ان زمان به بعد دیگر روبرتو بازیکنی از اتحادیه اروپا محسوب می شد و از لیست بازیکنان خارجی باشگاه بیرون می امد.
در ژانویه ۲۰۰۶ این بازیکن به افتخاری دیگر رسید در ان ماه او به عنوان بازیکنی غیر اسپانیایی معرفی شد که بیشترین بازی در رئال مادرید کرده است با انجام ۳۳۰ بازی.
پیش از این رکورد در دست الفردو دی استفانو اسطوره و رئیس افتخاری رئال مادرید بود که به عنوان یک ارژانتینی ۳۲۹ بازی برای رئال مادرید در لالیگا انجام داده بود.
یکی از تلخترین روزهای کارلوس بر می گردد به ان بازی ای که رئال مادرید در الیانس اره نا میهمان بایرن مونیخ بود این بازی در چارچوب لیگ قهرمانان اروپا بود و این دو تیم در حالی پای به میدان گذاشتند که بازی رفت را رئال در برنابئو ۳ --- ۲ از تیم المانی برده بود.
با سوت اغاز بازی توپ به روبرتو کارلوس رسید که او با اشتباه خود باعث شد توپ به روی ماکای برسد و این هلندی نیز با زدن گل سریعترین گل تاریخ لیگ قهرمانان را به نام خود ثبت کرد.
در ۹ مارس ۲۰۰۷ او اعلام کرد که دیگر حاضر نیست قراردادش را با رئال مادرید تمدید کند .
رئال مادرید
اخرین گل روبرتو کارلوس برای رئال مادرید برمی گردد به بازی فصل پیش رئال مادرید و رکرتیوو که در ان بازی رئال ابتدا با ۲ گل از میزبان خود جلو افتاد ولی بعد از ان در ۱۵ دقیقه پایانی با دریافت ۲ گل بازی به تساوی کشیده شد.
اگر همین نتیجه باقی می ماند به طور حتم رئال قهرمانی را از دست می داد اما در اخرین لحظان بازی بود که روبرتو کارلوس در یک حرکت انفجاری به سوی دروازه حریف حرکت کرد و در محوطه جریمه با پاس زیبای گاگو توپ به این برزیلی رسید و او نیز جواب خوبی به این پاس داد و با به ثمر رساندن اخرین گل خود رئال را به قهرمانی نزدیکتر کرد.
فنرباغچه
روبرتو در ۱۹ ژوئن ۲۰۰۷ قراردادی ۲ ساله با تیم ترکیه ای فنرباغچه بست وی در اولین بازی خود برای تیم فنرباغچه موفق شد به قهرمانی سوپرکاپ ترکیه برسد.
در ان بازی که روبرتو کارلوس به طور اختیاری بازی کرد توانست با زدن ۲ گل فنرباغچه را در مقابل بشیکتاش به پیروزی برساند و تیمش را قهرمان سوپرکاپ ترکیه کند.
اولین گل این بازیکن برای تیم فنرباغچه در لیگ ترکیه در تاریخ ۲۵ اگوست ۲۰۰۷ بود که در برابر سیوا اسپور به ثمر رساند.
تیم ملی برزیل
کارلوس موفق شد ۱۲۵ بار برای تیم ملی برزیل بازی کند و در همین حین ۱۹ بار برای این تیم گلزنی کرد.
در جام جهانی ۱۹۹۸ روبرتو کارلوس توانست در ۷ بازی جام برای تیم ملی بازی کند.
در مسابقات مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ در قاره امریکای جنوبی تیم ملی برزیل با تیم پاراگوئه بازی داشت که در ان بازی دروازه بان معروف تیم پاراگوئه چیلاورت خطای شدیدی روی کارلوس انجام داد که به حکم فیفا چیلاورت از ۳ بازی اینده تیمش و اولین بازی در جام جهانی محروم شد.
این برزیلی در جام جهانی ۲۰۰۲ نیز در ۷ بازی برزیل شرکت داشت و توانست در برابر تیم ملی چین از روی یک ضربه ازاد گلی زیبا به ثمر برساند ان بازی را برزیل ۴ --- ۰ برد.
اخرین بازی او در تیم برزیل برمی گردد به بازی در برابر تیم ملی فرانسه در جام جهانی ۲۰۰۶ که در ان بازی فرانسه موفق شد با تک گل تیری هانری که از روی سانتر زیبای زیدان به ثمر رسید برزیل را از جام حذف کند بعد از ان بازی کارلوس بازنشتگی خود از تیم ملی را اعلام کرد.
اطلاعات شخصی
نام کامل : روبرتو کارلوس دا سیلوا روچا
تاریخ تولد : ۱۰ اوریل ۱۹۷۳ ( ۳۴ سال )
محل تولد : سائوپائولو - برزیل
قد : ۱.۶۸ متر
پست بازی : مدافع چپ
باشگاه فعلی : فنرباغچه ترکیه
شماره : ۳
بازیهای باشگاهی
۱۹۹۳ تا ۱۹۹۵ - پالمیراس - ۶۸ بازی - ۵ گل
۱۹۹۵ تا ۱۹۹۶ - اینترمیلان - ۳۴ بازی - ۷ گل
۱۹۹۶ تا ۲۰۰۷ - رئال مادرید - ۵۱۲ بازی - ۶۵ گل
۲۰۰۷ تا ؟؟؟؟ - فنرباغچه - ۲۱ بازی - ۲ گل
بازیهای ملی
۱۹۹۲ تا ۲۰۰۶ - برزیل - ۱۲۵ بازی - ۱۹ گل
افتخارات باشگاهی
پالمیراس
قهرمانی لیگ برزیل در سالهای ۹۳ و ۹۴
قهرمانی در تورنمنت ریو - سائو در سال ۹۳
قهرمانی در جام سائوپائولو در سالهای ۹۳ و ۹۴
رئال مادرید
قهرمانی در لالیگا در سالهای ۹۷ و ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ و ۲۰۰۷
قهرمانی در سوپرکاپ اسپانیا در سالهای ۹۷ و ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳
قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا در سالهای ۹۸ و ۲۰۰۰ و ۲۰۰۲
قهرمانی در سوپرکاپ اروپا در سال ۲۰۰۲
قهرمانی در جام باشگاههای جهان در سال ۹۸ و ۲۰۰۲
فنرباغچه
قهرمانی در سوپرکاپ ترکیه در سال ۲۰۰۷
تیم ملی برزیل
کوپا امریکا در سالهای ۹۷ و ۹۹
قهرمانی در جام جهانی در سال ۲۰۰۲
1972-)![]() |
ریوالدو ویتور بوربا فریرا در تاریخ 19 آوریل سال 1972 در پائولیستای برزیل به دنیا آمد.
ریوالدو در بین سالهای 1997 تا 2002 كه در تیم ملی برزیل بازی میكرد، یكی از بهترین و گلزنترین هافبكهای دنیا به شمار میرفت. نقطه اوج دوران فعالیتش نیز انتخابش به عنوان مرد سال اروپا و مرد سال فوتبال جهان در سال 1999 بود.
یكی از بزرگترین افتخارات ورزشی وی نیز قهرمانی در سوپر جام اروپا و قهرمانی در جام جهانی در سال 2002 بود. البته یك بار نیز یك حركت كاملا غیرورزشی انجام داد و آن این كه در جام جهانی 2002 در دیدار مقابل تركیه وانمود كرد كه از ناحیه سر مصدم شده است و با این كار داور را مجاب به اخراج هاكان اونسال، بازیكن تیم ملی تركیه از زمین كرد.
او در طول مدت فعالیتش به عنوان بازیكن در این تیمها بازی كرده است:
پائولیستا پرنامبوكو (1992 – 1990)
اف. سی. سانتاكروز (1993/1 – 1992/1)
موجی- میریم (1993 – 1993/1)
كورینتیانس سائوپائولو (1994 – 1993)
پالمیراس سائوپائولو (1996 – 1994)
دپورتیوو لاكرونیا (1997 – 1996)
اف.ث. بارسلونا (2002 – 1997)
آ.ث. میلان (نوامبر 2003 – 2002)
كروزیرو بلو هوریزونته (فوریه 2004 – ژانویه)
ریوالدو از فصل 05/2004 در باشگاه یونانی المپیاكوس پیروس بازی كرد. در 12 مه 2007 اعلام كرد از آنجایی كه این باشگاه قرارداد جدیدی با مبلغی كمتر به وی پیشنهاد داده است، قراردادش را با آنها فسخ خواهد كرد.
از ماه مه سال 2007 برای آ.ا. آتن به میدان رفت و در ماه آگوست سال 2008 به تیم بنیادكار تاشكند ازبكستان پیوست.
عناوین و موفقیتها
به عنوان بازیكن ملی:
مدال برنز فوتبال المپیك: 1996
قهرمان جام كنفدراسیونها: 1997
نایب قهرمان جهان: 1998
قهرمان كوپا آمهریكا: 1999
قهرمان جهان: 2002
به عنوان بازیكن باشگاهی:
قهرمان لیگ برازیلیرو دو فوتبال: 1994
قهرمان لیگ منطقه پائولیستا: 1994، 1996
قهرمان جام یورو آمهریكا: 1996
قهرمان باشگاههای اسپانیا: 1998، 1999
قهرمان جام حذفی اسپانیا: 1998
قهرمان سوپر جام اروپا: 1998، 2003
قهرمان لیگ قهرمانان اروپا: 2003
قهرمان جام حذفی ایتالیا: 2003
قهرمان جام گمپر: 1997، 1998، 1999، 2000، 2001
قهرمان جام حذفی یونان: 2005، 2006
قهرمان باشگاههای یونان: 2005، 2006، 2007
قهرمان باشگاههای ازبكستان: 2008
قهرمان جام حذفی ازبكستان: 2008
افتخارات شخصی
مرد سال فوتبال برزیل: 1993، 1994مرد سال فوتبال جهان: 1999
مرد سال فوتبال اروپا: 1999
بهترین بازیكن و آقای گل در كوپا آمهریكا: 1999
آقای گل لیگ قهرمانان اروپا: 2000
انتخاب در تیم ستارگان جامهای جهانی 1998 و 2002
انتخاب در فیفا
ادامه مطلب...
موضوعات مرتبط با این مطلب : | نسخه قابل چاپ
برچسب ها:

یوگا ورزشی جسمی و روانی (فکری) میباشد که در شبه قارهٔ هند و توسط هندوها به وجود آمدهاست.[نیازمند منبع] ریشه یابی دقیق این ورزش که توسط چه شخصی و دقیقآ چگونه بوجود آمده کمابیش ناممکن است. چرا که تاریخ شکل گیری یوگا به سالهای بسیار دور برمی گردد.
پیرامون واژه
واژه Yoga در اصل از واژهٔ «یوج»(Yuj) در زبان سانسکریت که به معنی یکپارچه سازی و یگانگی آمدهاست. واژهٔ «یوج» با واژگان «یک» و «یگانه» در فارسی خویشاوند است. برخی نیز باور دارند که Yoga از واژهٔ پارسی «یوغ» گرفته شدهاست.آنان(آیایی ها) برای شخم زدن گاوها را به یوغ (اوستایی: یَوگ، (به هم بستن)، سنسکریت: یوگا) میبستند.
رژيم غذايي در يوگا
رژيم غذايی در سلامت انسان بسيار اهميت دارد. در يوگا سه نوع رژيم غذايی وجود دارد كه عبارتند از: راجاسی، تاماسی و ساتويك
رژيم غذايي راجاسي شامل غذاهاي غير گياهي و پر انرژي مي باشد. رژيم غذايي تاماسي تركيبي از راجاسي و ساتويك مي باشد. به معني غذاهاي غير گياهي و گياهي و البته پر ادويه. اين رژيم غذايي افراد را كم حوصله و پرخاشگر مي كند. اما رژيم غذايي ساتويك گياهي ا ست و براي چاشني آن از كمي ادويه هم استفاده مي شود. اين رژيم غذايي مورد توصيه يوگي ها مي باشد. اين رژيم غذايي گوارشي آسان را به ارمغان مي آورد. احساس سبكي و تعادل به وجود مي آيد و تعادل هورموني بدن در حد مطلوب نگه داشته مي شود.
شناسه و تعریف
یوگا از طرفی به معنای «کنترل کردن» آمدهاست و در آن صورت یوگا را میتوان علم کنترل امواج فکر و علم مهار قوای ذهن به منظور تسلطی همه جانبه بر توان بالقوة خود دانست. در این صورت به این دانش «روش» که همانا کنترل قوای تن و فکر است تأکید میشود. با توجه به چنین درکی، یوگا، در کتاب شاندیلیوپانیشاد (Shandilyopanishad)، این گونه تعریف شدهاست: «یوگا عبارت است از کنترل امواج ذهنی.» از طرف دیگر میتوان یوگا را به معنای نظاره کردن و دیدن، در نظر گرفت که در نتیجه یوگا علم نظارة خود و خودشناسی است. بدین ترتیب غایت این دانش آشکار میشود. یعنی واقع شدن در طبیعت اصیل خویش و شکافتن تمامی حجابهای نفسانی. بر همین اساس در باگاواد گیتا (Bhagavad gita) اوج یوگا، رویت ذات درونی از طریق ذهن پاک و خالص شده توصیف شدهاست، و سرانجام یوگا را به معنی «وصل و یکی شدن» نیز ترجمه کردهاند که در آن صورت غرض از انجام تمرینات یوگا آشکار و هویدا میشود. به این معنا، یوگا عبارت است از عملکرد هماهنگ قوای فردی و اتحاد قوای ذهنی (Chitta shakti) با قوای حیاتی تن و حواس (Prana shakti) که منجر به تلخیص انرژی، توسعة آگاهی و در نهایت اتحاد با آگاهی متعال خواهد شد. بنابر این تصور، در رودرایا مالاتانترا (Rudrayamatantra) گفته شده : «یک یوگی، فقط در اتحاد با آگاهی متعال، به تجربة یوگا نایل میگردد.» بدین ترتیب هر کدام از معانی واژة یوگا، قسمتی از این معرفت عمیق باطنی را آشکار میسازد و اختلاف ذاتی در میان آنها دیده نمیشود.
چیستی
یوگا دارای ابعاد فلسفی و در عین حال کاربردی میباشد. به گفته کارشناسان این ورزش، فلسفه یوگا با روح درونی انسان، گیتی و چگونگی ارتباط و پیوستگی این دو سروکار دارد. تمرینات یوگا میتواند روح انسان را تقویت کند و آن را به آفریننده جهان هستی نزدیکتر کند، تا بدین صورت انسان از لحاظ روحی، درک بیشتری به خود و خدای خود داشته باشد.
یوگا شناختی مستقیم و بی واسطه از ژرفای هستی خویش و هماهنگی با قوانین طبیعت است. این معرفت شهودی در پی سلوکی پی گیر و عشقی صادقانه حاصل میشود. در پی این سلوک، فرد تسلطی همه جانبه بر قوای تن، احساسات و افکار خود پیدا میکند. و در نهایت میتواند خود را از حیطه تغییرات احساسی و نگرانیهای فکری فراتر برده، در عمق قلب خود قرار یابد، جایی که تلاطمات فکری و محیط خارجی قادر نیست تاثیری بر آن داشته باشد. در مورد واژه «یوگاً اختلافاتی دیده میشود، و آن را به معانی :»اتحاد و وصال«، »رؤیت و نظاره«و»کنترل و به زیر یوغ آوردن" به کار بردهاند. نه تنها در مورد ریشة واژة یوگا اختلافاتی دیده میشود، بلکه در تعاریف و توضیحات مشروحی که دربارة یوگا در متون گوناگون آمده نیز تفاوتهایی وجود دارد. این در حالی است که متون کهن و مختلف یوگا، تعاریف متنوع یکدیگر را تأیید کردهاند. ولی در واقع هیچ تعریف مشترکی پیرامون این تجربة عمیق ارائه نشدهاست. ظاهراً در اکثر موارد، زاویة دید اساتیدی که یوگا را تعریف کردهاند با یکدیگر متفاوت بودهاست.
یوگا تعریفی از یک گروه محدودی از تمرینات یا حالت معینی نیست، بلکه بیشتر اشاره به مجموعهای از فنون، از ساده تا بسیار پیشرفته، و احوال باطنی مختلف و در واقع یک سیر و سلوک کامل دارد.
روشن بینان و دانایان بسیاری، بویژه در هند، در پس سالها تزکیه نفس و مراقبههای ژرف، حالاتی متفاوت از آگاهی را کشف و تجربه کردند. مجموعة این حالات و فنون و تعالیمی که برای درک و وصول به این احوال توسط آن مردان خردمند طراحی و دریافت شد "یوگاً خوانده میشود.
هر کدام از این خردمندان، جنبههایی خاص از این معرفت گسترده را مورد توجه قرار داده، براساس آن تعریفی ارائة کردهاند. البته این تعاریف از هم بیگانه نیستند. آنها تماماً در حول خودشناسی و بالا بردن توان فردی و توسعة آگاهی متمرکز میباشند. ولی برخی روش این علم و بعضی غرض از اجرای این فنون و گروهی نیز غایت این تعالیم را توصیف و تشریح کردهاند. بنابر این برای درک بهتر از این معرفت گسترده و نه چندان روشن، مطلوبتر آن است که این تعابیر مختلف را در کنار هم گذاشته و از همة آنها بهره بریم.
پیشینه
به لحاظ تاریخی میتوان سیر تحولات یوگا را در پنج مرحله بررسی کرد:
- عصر ودایی (Vedic Yoga)
- دوران پیش از کلاسیک (Preclassical Yoga)
- دوران کلاسیک (Classical Yoga)
- دوران بعد از کلاسیک (Post Classical Yoga)
- دوران مدرن (Modern Yoga)
دوران ودایی (۴۰۰۰ تا ۲۰۰۰ پ.م.)
هر چند در این دوران مستقیماً از واژة یوگا نشانی نمییابیم، ولی پندارههای قابل استنادی در متون ودایی یافت میشود. منظور از متون ودایی چهار جنگ کهن به نامهای زیر است:
- ریگودا Rig veda
- ساما ودا Sama V.
- یاجور ودا Vajur V.
- آتاروا ودا Atharva V.
در واقع کهنترین متون مکتوب و ادبیات بشری همین کتابها هستند. طی تحقیقات باستان شناختی در دو دهة اخیر سرآغاز تمدن در هند از هفت هزار سال پیش از میلاد از ناحیهای نزدیک به دهکدة مهرگر (Mehrgarh) آغاز شدهاست و در هزارة سوم پیش از میلاد منجر به ساخته شدن شهرهای بزرگ و مهمی مثل موهنجو دارو(Mohenjo daro) هاراپا (Harappa) و دلاویرا(Dholavira) شد. این تمدن از شرق گنگ به طرف افغانستان و از ایران به سوی بمبئی توسعه یافت. این تمدن کهن را عموماً به نام تمدن ساراسواتی (Sarasvati) میشناسند. طبق نگرشهای ودایی شعور ناب و وجود متعال که خالق هستی از روی عشق و مهر بودهاست «وداها» را به نوع بشر آموخت تا چگونگی زیستن در همسویی با قوانین «دارماً حفظ شود. به این معنا»وداها«در قلب خود مفهوم»یوگاً را در بر دارند هر چند که تنها از طریق واژگانی چون "تاپاً (Tapah) در این دوران به یوگای اصطلاحی نزدیک میشویم.
برای درک بهتر و کامل «وداها» «ریشیهاً، ودانگا (Vedanga) را بمنظور فهم و استفاده از وداها ارائه کردند.»آنگاً(Anga) به معنای شاخه و بخش است پس ودانگا یعنی اجزاء و شاخههای ودا که شامل موارد زیر میشود.
- Kalpa
- Shiksha
- Vyakarana
- Nirukta
- Jyotisha
- Chandas
از طرفی زمینة دیگری از آموزشهای ودایی به نام اوپاودا (Upaveda) نیز به منظور استفادة کاربردی از وداها شکل گرفت که شامل موارد زیر بود.
- Ayurveda (طب ودایی)
- Dhanur Veda (ورزش رزمی ودایی)
- Sthapatya Veda (معماری ودایی)
- Gandharva Veda (موسیقی ودایی)
دوران پیش از کلاسیک (۲۰۰۰ تا ۳۰۰ پ.م.)
متون اوپانیشاد (Upanishad) و نهایتاً باگاواد گیتا (Bhagavad Gita) از دستاوردهای والای این دوران است. در این دوران به صراحت واژة یوگا و ابعاد عملی یوگا قابل بررسی است. مهمترین پیام این دوران شناسایی آتما (Atma) و برهما (Brahma) و طریق همسویی بین آن دو از طریق سلوک و معرفت است. از دیگر دستاوردهای مهم این دوران طبقه بندی سه گانة آگاهی بشری و امکان استقرار و یگانگی در آگاهی(Chatur Avasthanam) یکپارچهاست.
دوران کلاسیک (۳۰۰ پ.م. تا ۱۰۰۰ میلادی)
در این دوران خلاصه و زبدة تمام آموزههای یوگایی تا آن زمان در متنی به نام یوگا سوترا Yoga) Sutra) توسط حکیم و یوگی نامدار هند، پاتانجلی، گردآوری و تدوین شد. به همین دلیل این دوران را به نام دورة پاتانجلی یا دورة یوگای هشت مرحلهای نیز میشناسند. یکی از مهمترین دستاوردهای این دوران طبقه بندی راه عملی یوگا به هشت مرحلهاست:
۱. یاما (Yama)
۲. نیاما (Nyama)
۳. آسانا (Asana )
۴. پرانایاما (Pranayama)
۵. پراتیاهارا (Pratyahara)
۶. دارانا (Dharana)
۷. دیانا (Dhyana)
۸. سامادی (Samadhi)
دوران بعد از کلاسیک (۱۰۰۰ تا ۱۷۵۰ میلادی)
در این دوران یوگیها سعی در ارتباط بیشتر با مردم دارند و در نتیجه آموزههای خود را نیز قابل فهمتر ارائه کردهاند. از مهمترین متون در این دوران میتوان به هاتا یوگا پرادی پیکا(Hatha Yoga Pradipika)، گراند سامهیتا(Ghrand Samhita)، شیوا سامهیتا(Shiva Samhita) اشاره کرد. در این عصر تعالیم عملی تر و قابل فهم تر ی مثل «هاتا یوگا» گسترش یافت و به موازات آن گروهها و سنتهای گوناگون آموزش این روشها مانند سنت نات (Nath) نیز مورد توجه قرار گرفتند.
دوران جدید (از ۱۷۵۰ میلادی تا کنون)
در اینجا اشاره به دورة حکومت بریتانیای کبیر بر شبه قاره هند ضروری به نظر میرسد. چرا که انگلیسیها بویژه کمپانی هند شرقی مایل به توسعهٔ آموزشهای سنتی معلمین و گوروهای هندی نبود. ولی سرانجام در سال ۱۸۹۳ با سخنرانی سوامی ویوکاناندا (Sw. Vive Kananda) و متعاقب آن ورود سوامی یوگاناندا (Sw. Yogananda) در سال ۱۹۲۰ به آمریکا، یوگا وارد مرحلهٔ امروزین خود شد، یعنی گسترش بیش از حد به کمک وسایل ارتباط جمعی، یافتن مبانی علمی برای تمرینات یوگا، استفادة قاعدهمند از فنون یوگا براساس نگرشهای علمی و سرانجام عوام زدگی و فراموش کردن پیام و اهداف اصلی دانش یوگا.
فواید و ویژگیها
یوگا فواید و ویژگیهای گستردهای دارد. توجه کنید که اگر این ورزش به طور مرتب و از سنین پایین (کودکی) شروع و پیگیری شود، فواید آن چند برابر خواهد شد. از فواید یوگا میتوان به نکات زیر اشاره کرد:
- تقویت در دقت و تمرکز
- تقویت تفکر و روشن بینی و امیدواری
- تقویت قدرت تخیل و خلاقیت
- تقویت اعتماد به نفس و مثبت گرایی
- تقویت قابلیت هماهنگی ذهنی با فیزیکی بدن (کنترل بهتر بدنی)
- تقویت اعتقاد (اعتقاد به خالق هستی با برانگیختن قدرت اندیشه و آرامش)
رژيم غذايي در يوگا
رژيم غذايي در سلامت انسان بسيار اهميت دارد
در يوگا سه نوع رژيم غذايي وجود دارد كه عبارتند از :
راجاسي، تاماسي و ساتويك
رژيم غذايي راجاسي شامل غذاهاي غير گياهي و پر انرژي مي باشد
رژيم غذايي تاماسي تركيبي از راجاسي و ساتويك مي باشد
به معني غذاهاي غير گياهي و گياهي و البته پر ادويه
اين رژيم غذايي افراد را كم حوصله و پرخاشگر مي كند
اما رژيم غذايي ساتويك گياهي ا ست و براي چاشني آن از كمي اوديه هم استفاده مي شود
اين رژيم غذايي مورد توصيه يوگي ها مي باشد
اين رژيم غذايي گوارشي آسان را به ارمغان مي آورد
احساس سبكي و تعادل به وجود مي آيد و تعادل هورموني بدن در حد مطلوب نگه داشته مي شود [۱]
حرکات و حالتها
تمرینات اصلی (وضعیتهای) یوگا که به آنها آسانا نیز گفته میشود، تمرینات کششی بی خطری هستند که به غیر از انعطاف پذیری و تمرکز فکری، خسته گی را از بدن شما دور میکنند.
|
در اینجا شما با چند وضعیت یوگا آشنا میشوید:
وضیعت کماندار
این تمرین که به آن تمرین تیرانداز هم گفته میشود، باعث به حرکت در آمدن تقریبا تمامی مفاصل دست و پا میگردد، که این عمل سبب انعطاف پذیری بیشتر این مفاصل میشود. تمرین کماندار به بهبود تعادل فیزیکی و هماهنگی حرکات بدنی کمک فراوان میکند.
برای انجام این وضعیت، برروی زمین بنشینید و پاهایتان را به صورت کشیده به جلو دراز کنید. سپس دستهایتان را آرام آرام دراز کرده و شصت پاها را بگیرید. در حین اینکار، تنفس آرام را نیز فراموش نکنید. هنگامیکه شست پای چپ خود را گرفتهاید و آنرا محکم روی زمین نگه داشتهاید، زانوی راست خود را خم کنید و انگشتان پای راست را به آرامی به سمت گوش راست خود نزدیک کنید. فرض کنید که یک کماندار هستید و پای چپتان یک کمان است، که آنرا ثابت نگه داشتید و با دست راست میخواهید شلیک کنید. در همین حالت بمانید (تا زمانی که خسته شدید) و سعی کنید تمرکز و تنفس آرام را حفظ کنید.
سپس آرام آرام به وضیعت اول باز گردید و چند لحظهای استراحت کنید. بعد اینکار را دومرتبه، اما با پای دیگر تکرار کنید.
وضعیت کمان
این وضعیت به شما کمک میکند تا عضلات پشت بدن خود را تقویت کنید. همچنین این تمرین باعث میشود تا ستون مهرههای شما انعطاف پذیر شوند. از مزایای دیگر تمرین کمان میتوان به باز شدن قفسه سینه و کمک به تنفس بهتر اشاره کرد.
برای تمرین این وضعیت، ابتدا برروی زمین (روی شکم) دراز بکشید. پاها را کمی از هم باز کنید و دستهایتان را دو طرف بدن قرار دهید. تنفس آرام را حفظ کنید. زانوها را خم کنید تا کف پاهایتان به پشت نزدیک شوند. بعد دست هایتان را آرام به عقب ببرید و پاهایتان را از مچ بگیرید.
سپس با دستها، پاهایتان را به عقب بکشید و آرام تنفس کنید. در این حین سعی کنید تمرکز کنید و اصلا عجله نکنید. تا جایی که احساس خستگی نکردهاید در این وضعیت بمانید. بعد چند لحظه استراحت کنید و دوباره به تمرین این وضعیت ادامه دهید
موضوعات مرتبط با این مطلب : | نسخه قابل چاپ
برچسب ها:
![]() |
|
سالهای فعالیت | سدهٔ ۶ میلادی ـ تاکنون |
سبک(ها) | بازی تختهای بازی استراتژیک |
تعداد بازیکنان | ۲ |
مدت راهاندازی | حدود ۱ دقیقه |
مدت بازی | معمولاً ۱۰ تا ۶۰ دقیقه گاهی اوقات ۶ ساعت یا بیشتر |
احتمال آسیبدیدگی | هیچ |
مهارت(های) موردنیاز | استراتژی، تاکتیکها |
شطرنج یک بازی دونفره است که بر روی صفحهٔ ۸×۸ شطرنج و با استفاده از مهرههای شطرنج (شاه، وزیر، رخ، فیل، اسب و سرباز) انجام میگیرد. هر یک از مهرههای شطرنج به شکل مخصوصی حرکت میکنند و قادر به زدن مهرههای حریف نیز هستند. هدف این بازی شهمات کردن (شاهمات کردن یا مات کردنِ) حریف است؛ یعنی ایجاد وضعیتی که شاه حریف هیچ راهی برای فرار نداشتهباشد. همچنین بازی درصورت تسلیم اختیاریِ یکی از بازیکنان نیز به پایان میرسد؛ این اتفاق معمولاً وقتی میافتد که شکست اجتنابناپذیر بهنظر برسد. بازی شطرنج همچنین در چندین حالت ممکن است با تساوی ختم شود. بازی شطرنج به سه بخشِ شروع بازی یا گشایش، وسط بازی و آخر بازی تقسیم میشود که در هر یک از این مراحل، تاکتیکها و سبکهای متفاوتی بهکار بسته میشوند. مهرههای شطرنج دارای ارزش متفاوتی هستند و برای ثبتِ حرکات، با نمادهای ویژهای نوشته میشوند. شطرنج دارای تاکتیکهایی ازجمله چنگال و آچمز و دارای جنبشها و حرکات ویژهای مانند حرکت قلعه، آنپاسان و ترفیع پیاده است.
قدمت این بازی به سدهٔ ششم میلادی در شرق هندوستان بازمیگردد. نوع اولیهٔ شطرنج با نام سانسکریتِ چاتورانگا در امپراتوری گوپتا ابداع شد و در زمان حکومت خسرو انوشیروان ساسانی به ایران معرفی شد. شطرنج در ایران، با کمی تغییر در قوانین بازی، نام چَترَنگ را بر خود گرفت و با فتح قلمرو امپراتوری ساسانیان، توسط عربها در سراسر جهان اسلام رایج شد و «شطرنج» نام گرفت. ایرانیان و اعراب از قرن نهم میلادی، اروپا و روسیه را با شطرنج آشنا کردند؛ به همین دلیل در اغلب زبانهای اروپایی نام این بازی برگرفته از واژهٔ «شطرنج» یا «شاه» (مهرهٔ اصلی بازی) و نام بیشتر مهرهها هم برگرفته از نامهای فارسی و عربی آنهاست. در اروپا، رفتهرفته شطرنج دستخوش تغییراتی شد و با تغییر شکل حرکت برخی مهرهها پویایی و سرعت بازی افزایش یافت.
در اواخر قرن نوزدهم، رقابت قهرمانی شطرنج جهان بنیادگذاریشد. نخستین قهرمان رسمی شطرنج جهان ویلهلم اشتاینیتس، شطرنجباز یهودی اهل بوهم بود که در سال ۱۸۸۶ با غلبه بر یوهانس سوکرتورت ِانگلیسی این عنوان را بهدستآورد. ماگنوس کارلسن ِ نروژی قهرمان فعلی شطرنج جهان است که با غلبه بر ویسوآناتان آناند در سال ۲۰۱۳ صاحب این عنوان شد. در سال ۱۹۲۴، سازمان بینالمللی شطرنج جهان (فیده) بنیادگذاری شد و بهتدریج مسابقات و عناوین تازهای بهوجود آمدند. رقابتهای بینالمللی شطرنج در طول جنگ جهانی دوم متوقف شد و پس از جنگ جهانی دوم، فیده مسئولیت برگزاری رقابت قهرمانی شطرنج جهان را بر عهده گرفت. تاکنون ۱۷۰ فدراسیون ملی عضو فیده شدهاند و این سازمان را به یکی از بزرگترین نهادهای ورزشی جهان تبدیل کردهاند. فیده تلاش فراوانی برای افزودن شطرنج به بازیهای المپیک داشته، اما این اتفاق هرگز نیفتاده و بهجای آن از سال ۱۹۲۷ المپیاد شطرنج بین تیمهای ملی شطرنج کشورهای مختلف دنیا برگزار میشود. فیده همچنین درجههایی چون استاد فیده، استاد بینالمللی و استادبزرگ را به بهترین شطرنجبازان دنیا اهدا میکند. استاد بزرگ، پس از قهرمان جهان، معتبرترین عنوانی است که یک بازیکن شطرنج میتواند بهدست آورَد و گفته میشود که نخستین بار نیکلای دوم، تزار روسیه، در سال ۱۹۱۴ گروهی از بهترین شطرنجبازان دنیا را استاد بزرگ نامید.
شطرنجبازان اهل اتحاد شوروی در دوران پس از جنگ جهانی دوم به قدرت بیرقیب شطرنج جهان تبدیل شدند، بهطوریکه تا سال ۱۹۷۲ تمامی رقابتهای قهرمانی جهان بین شطرنجبازان کشور شوراها برگزار شدهبود. در این سال بابی فیشر آمریکایی (اصالتاً ایسلندی) که بسیاری او را بهترین شطرنجباز تاریخ میدانند، عنوان قهرمانی را از شوروی خارج ساخت. پس از فیشر نیز این عنوان دوباره به شوروی بازگشت و بهترتیب، آناتولی کارپف، گری کاسپارف و ولادیمیر کرامنیک صاحب این عنوان شدند و تا زمانی که در سال ۲۰۰۷ ویسواناتان آناند ِهندی به مقام قهرمانی رسید، این عنوان در شوروی و روسیه باقی ماندهبود.
هم زنان و هم مردان امکان کسب عنوان قهرمانی شطرنج جهان و دریافت درجات استادی را دارند و تورنمنتهای شطرنج اغلب بدون محدودیت جنسیتی و سنّی برگزار میشوند، اما درجات و عناوین مخصوصی هم برای شطرنجبازان زن در نظر گرفته شده که دریافت آنها، نسبت به نشانها مردان، شرایط آسانتری دارد و مسابقهٔ قهرمانی شطرنج زنان جهان هم برای تعیین بهترین بانوی شطرنجباز دنیا برگزار میشود. فیده همچنین مسابقات قهرمانی جهان را برای ردههای سنّی مختلف و بهطور جداگانه برای دختران و پسران برگزار میکند و درجات استادبزرگی مخصوصی را هم به بهترین طراحان و حلکنندگان مسائل شطرنج اهدا میکند.
شطرنج رابطهٔ نزدیکی با ریاضیات و رایانه دارد. در سال ۱۹۹۷، دیپ بلو، ساختهٔ شرکت آیبیام، توانست برای نخستین بار گری کاسپارف، قهرمان وقت شطرنج جهان، را شکست دهد. مسابقات شطرنج گاهی با محدودیت زمانی برگزار میشوند و عنوان شطرنجِ سریع و برقآسا برای مسابقاتی که زمان کوتاهی دارند استفاده میشود. در کنار شطرنج کلاسیک، انواع دیگری از این بازی، مانند شطرنج سیامی و شطرنج ۹۶۰ هم علاقهمندان زیادی دارند.
آغاز بازی
نخستین گام برای آغاز بازی شطرنج، چیدن درست مهرهها در صفحهٔ شطرنج است. صفحهٔ شطرنج ۸×۸ است و هر خانه دارای یک عدد و یک حرف است. اعداد از پایین به بالا از ۱ تا ۸ هستند و حروف طبق الفبای انگلیسی از چپ به راست از a تا h هستند.[۱] همیشه رخها در آغاز بازی در گوشهٔ زمین قرار میگیرند.[۲] محل قرارگیری اسبها کنار رخها است.[۳] فیلها نیز کنار اسبها قرار میگیرند.[۴] پس از قرارگیری این مهرهها کنار یکدیگر، تنها دو خانه در ردیف پایانی باقی میمانند. وزیر در یکی از این دو خانه و در خانهٔ همرنگ خود قرار میگیرد. وزیر سفید بر خانهٔ سفید و وزیر سیاه بر خانهٔ سیاه قرار میگیرد.[۵] شاهها نیز که بلندترین مهرههای شطرنج هستند و دارای صلیبی بر روی سر خود هستند، در کنار وزیر قرار میگیرند. شاه باید در خانهٔ غیر همرنگ خود قرار گیرد. شاه سفید بر روی خانهٔ سیاه و شاه سیاه بر روی خانهٔ سفید قرار میگیرد.[۶] سربازان نیز که کوتاهترین و متعددترین مهرهها در شطرنج هستند، جلوی مهرههای دیگر قرار میگیرند. هر بازیکن باید ۸ سرباز داشتهباشد.[۷]
بازی توسط یک مهرهٔ سفید آغاز میگردد و پس از آن، یک مهرهٔ سیاه حرکت میکند. بازی همینگونه و طبق همین روند ادامه پیدا میکند و بازیکنان به ترتیب مهرههای سفید و سیاه (روشن و تیره) خود را حرکت میدهند.[۸]
زمان بازی
نخستین ساعت مکانیکی شطرنج توسط «توماس برایت ویلسون» (۱۸۴۳–۱۹۱۵) اختراعشد و در مسابقات شطرنج لندن در سال ۱۸۸۳ مورد استفاده قرار گرفت.[۹][۱۰]
یک ساعت شطرنج متشکل از دو ساعت است که با یکدیگر ارتباط دارند و وقتی یکی از آنها متوقف میشود، دیگری وقت را آغاز میکند. ساعتهای امروزی آنالوگ و دیجیتال و دارای ویژگی پرچم هستند.[۱۱][۱۲][۱۳]
پایان بازی
بازیهای شطرنج معمولاً با پیروزی یکی از بازیکنان به پایان میرسد. بازیکن بهمنظور پیروزی باید شاه حریف را کیش کند و همهٔ خانههایی را که شاه میتواند به آن حرکت کند، تحت پوشش قرار دهد. بازیکن میتواند در هر جای بازی که خواست، بازی را واگذار کند و این رخداد زمانی روی میدهد که بازیکن یک مهرهٔ مهم خود را از دست دادهباشد و امیدی به پیروزی نداشتهباشد.[۱۴][۱۵]
تساوی در شطرنج یکی دیگر از راههای پایان بخشیدن به بازی است. پنج حالت وجود دارد که در آن تساوی در شطرنج رخ میدهد:
- توافق دوطرفه: انجام این حالت در هر مرحله از بازی امکانپذیر است و فقط باید دو طرفِ بازی تساوی را بپذیرند.
- پات: زمانی رخ میدهد که هیج مهرهای نتواند حرکتی در صفحهٔ بازی انجام دهد و شاه در حالتِ کیش نباشد و درضمن نتواند هیچ حرکتی انجامدهد.
- تکرار سهگانه: اگر مهرهها سه بار پشتسرهم یک حرکت را انجام دهند و در همان موقعیتهای دفعات پیشین قرار بگیرند، بازی مساوی میشود.
- قانون پنجاه حرکت: اگر هر بازیکن حداقل پنجاه حرکت انجام دهد و سربازانش جابهجا شوند، اما این سربازان هیچ مهرهای را نزنند، بازی مساوی میشود.
- نداشتن نیروی کافی برای مات کردن شاه: اگر کیش مات کردن شاه امکانپذیر نباشد، بازی مساوی میشود. این حالت زمانی رخ میدهد که مهرههای کافی برای کیش مات کردن شاه در صفحهٔ بازی وجود نداشتهباشد. برای مثال، یک شاه و یک فیل در مقابل یک شاه باشند.[۱۶][۱۷]
- کیش دائم: اگر یکی از بازیکنان شاه حریف را در معرض کیش دائمی قرار دهد. یعنی شاه راهی برای خروج از کیش در حرکتهای بعدی نداشتهباشد.[۱۸]
پیشینه
پیشینیان (۶۰۰–۱۰۰۰ میلادی)
مهرههای چاتورانگا | |
---|---|
راجا (شاه) | |
مانتری یا سیناپاتی (وزیر) | |
راتا (رخ) | |
گاجا (فیل) | |
اَسوا (اسب) | |
پاداتی یا باتا (سرباز) |
شطرنج در سدهٔ چهارم[۱۹] یا ششم میلادی از شمالغربی هند سرچشمه گرفتهاست. در آن زمان، امپراتوری گوپتا بر هند فرمان میراند.[۲۰] شاهان هند بر این باور بودند که یادگیری جنگ موجب یادگیری ارزشهای دلاوری، تصمیمگیری، شکیبایی و شجاعت میشود؛ بنابراین، تصمیم گرفتند که جنگ را مدلسازی کنند. رایجترین داستان درمورد اختراع شطرنج این است که شطرنج اختراع یک قدّیس هندی بودهاست. شاه هند که "بالهات" نام داشت، از قمار و اعتیاد به بازیهای شانسی خشمگین شدهبود. او از این قدّیس هندی که "سیساً نامداشت، درخواست کرد بازیای ایجاد کند که در آن بتوان دوراندیشی و استدلال کرد و چیزی بهعنوان شانش در آن وجود نداشتهباشد. مدتی بعد، سیسا با صفحهای متشکل از ۶۴=۸×۸ خانه نزد شاه آمد. دو ارتش متشکل از ۳۲ مرد با دو رنگ مختلف، صفحه را پُر کردهبودند و آرمانِ هر ارتش، دستگیری و کشتن شاه ارتش حریف بود. این بازی "چاتورانگا" نام گرفت. صفحهٔ شطرنج "آشتاپاداً نامداشت.[۲۱][۲۲]
واژهٔ چاتورانگا از زبان سانسکریت سرچشمه گرفته و بهمعنی «چهار عضو» است که به ۴ عضو نظامی ارتش هند یعنی ارابهها، فیلها، سوارهنظام و پیادهنظام اشاره دارد.[۲۳] پیروزی بازیکنان در چاتورانگا به سرنوشت یکی از مهرهها (شاه کنونیِ شطرنج) بستگی داشت. تعداد خانههای موجود در صفحهٔ این بازی ممکن است ۱۰۰ خانه یا حتی بیشتر از آن باشد.[۲۴]
در کارنامه اردشیر بابکان نوشته شدهاست که این بازی یکی از دستاوردهای فرهنگیِ اردشیر بابکان (بنیادگذار امپراتوری ساسانیان) بودهاست.[۲۵] اما در حدود سال ۶۰۰ میلادی، ۳ متن به زبان پارسی میانه (زبان پهلوی) نوشته شد که در آن ادعا شدهاست که بازی "چَترَنگ" را هند به دربار ایران معرفی کرد و اصیلان ایرانی باید این بازی را یاد میگرفتند. برخی از زبانشناسان ثابت کردهاند که واژهٔ چترنگ در زبان پارسی میانه از واژهٔ چاتورانگا در زبان سانسکریت ریشه گرفتهاست.[۲۶] هندیان سفیری را نزد خسرو انوشیروان (فرمانروایی در ۵۳۱–۵۷۹ میلادی)، که یکی از امپراتورهای ساسانی و فرمانروایان ایران بود، فرستادند. در آن زمان، ساسانیان بر ایران کنونی، عراق، افغانستان و آسیای مرکزی فرمان میراندند.[۲۶] سفیر هندی پیشکشهایی را بههمراه شطرنج به خسرو ارائه داد. با ازدواج خسروپرویز و دختر امپراتور موریس (امپراتور بیزانس)، شطرنج به روم شرقی رسید. شطرنج در همان سالها به یونان نیز رسید.[۲۷] در سال ۶۴۴، ارتشهای اسلام امپراتوری ساسانی را برچیدند و ایران را تصرف کردند و واژهٔ "شطرنج" جایگزین واژهٔ "چترنگ" شد. ازآنپس، شطرنج وارد اسلام شد.[۲۶]
ریشههای بازی امروزی (۱۰۰۰–۱۸۵۰)


شطرنج توسط معاملهگران ایرانی به اروپا رسید.[۲۸] در حدود سال ۱۰۰۰ میلادی، شطرنج به اروپا و روسیه رسید و به زودی در ژاپن و چین گسترشیافت.[۲۰] در حدود سال ۱۲۰۰ میلادی، شطرنج به اروپای جنوبی رسید و در اواخر سدهٔ پانزدهم تغییراتی در این بازی پدید آمد.[۲۹] مهرهٔ "فِرز" که در زبان پارسی به معنای مشاور مرد شاه (وزیر) است. اما هنگامی که شطرنج وارد اروپا شد، اروپاییان آن را به "ملکه" (Queen) تغییر دادند. در آن زمان، وزیر ضعیفترین مهرهٔ بازی بود و فیل نیز از مهرههای ضعیف بود و این باعث میشد که سرعت بازی بسیار کندتر از سرعت امروزی بازی باشد.[۲۸] این قانون که سرباز در نخستین حرکت خود میتواند دو خانه به جلو حرکتکند نیز در اروپا ساختهشد.[۲۹]
نخستین کتاب شطرنج توسط فردی به نام "ویسِنت" نوشته شد و در سال ۱۴۹۵ در والنسیا منتشر شد که تقریباً همهٔ موارد شطرنج امروزی را در بر میگرفت. این کتاب تاکنون از بین رفتهاست. قدیمیترین کتاب بهجا مانده دربارهٔ شطرنج امروزی، جریان بازی و قوانین حرکات به نام[۳۰] تکرار عشق و هنر بازی شطرنج[۳۱] توسط "لوئیس رامیرز د لوسنا" نوشتهشد و در سال ۱۶۴۶ یا ۱۴۹۷ در سالامانکا منتشر شد.[۳۰] پس از لوسنا، نویسندگانی ازجمله "پدرو دامینو"، "جیووانی لئوناردو دی بونا"، "گیولیو چزاره پلریو"، "جیاچینو گرکو" و "روی لوپس د سگورا" اشاره کرد.[۳۲]
در سدهٔ هجدهم، فرانسه قدرت شطرنج جهان را به دست گرفت. در آن زمان، "فرانسوا-آندره دانیکن فیلیدور" بهترین بازیکن شطرنج جهان اهل فرانسه بود.[۳۳] فرانسوا آندره ابتدا یک هنرمند برجستهٔ موسیقی بود که موسیقی را به طور کامل آموزش دیدهبود، اما در هجده سالگی به شطرنج روی آورد.[۳۴] او نوشتههای مهمی دربارهٔ قدرت سرباز و ارزش مهرهها دارد.[۳۳] در آن زمانها، قهوهخانههای پاریس و لندن محل فعالیت بازیکنان شطرنج بود.[۳۵] سلطهٔ فرانسه بر شطرنج در اواسط سدهٔ نوزدهم به پایان رسید.[۳۳]
در اواسط سدهٔ نوزدهم، لندن سلطهٔ خود را بر شطرنج آغاز کرد. این بازی به بازیای برای همهٔ مردم تبدیل شد. باشگاههای شطرنج بنیادگذاری شدند؛ کتابهای مقدماتی دربارهٔ شطرنج منتشر شدند و مجلات و مطبوعات، بخشهای مهمی از نشریهٔ خود را به این بازی اختصاص دادند و بر محبوبیت شطرنج افزوده شد. مردم کشورهایی ازجمله آلمان و مجارستان به این بازی علاقهمند شدند، و باشگاه شطرنج لندن در سال ۱۸۰۷ بنیادگذاری شد. مسابقاتی میان بازیکنان انگلستان و فرانسه و همچنین مسابقات مختلفی میان شهرها انجام شد. برای نمونه، باشگاه شطرنج لندن و باشگاه شطرنج ادینبرو برابر هم بازی کردند.[۳۶]
زایش ورزشی (۱۸۵۰–۱۹۴۵)

نخستین مسابقات بینالمللی شطرنج توسط هوارد استانتون که خود یک بازیکن شطرنج انگلیسی بود، در سال ۱۸۵۱ برگزار شد.[۳۷] آدولف اندرسن قهرمان این مسابقات شد و در سال ۱۸۵۸، این افتخار را در بازی با پل مورفی از دست داد.[۳۸] او همچنین در بازی جاویدان مقابل لیونل کیِسِریتسکی[۳۹] و در بازی همیشه سبز مقابل جین دافرِسنه[۴۰] بازیکرد.[۴۱]
پل مورفی آمریکایی، نابغهای در شطرنج و قویترین بازیکن شطرنج وقت خود بود. مورفی با دیدن بازیهای انجامشده در خانوادهاش شطرنج را آموخت.[۴۲][۴۳] ویلهلم اشتاینیتس زادهٔ پراگ، بوهم (اکنون جمهوری چک) نخستین قهرمان رسمی شطرنج جهان بود. او بهعنوان بازیکن پیشروِ شطرنج شناخته میشود و از سال ۱۸۸۶ تا ۱۸۹۴ قهرمان جهان بود.[۴۴][۴۵]
در پایان سدهٔ نوزدهم، شماری از مسابقات استاد و مسابقات سالانه برگزار شد.[۴۶] ادعا میشود که عنوان "استادبزرگ" شطرنج به سال ۱۹۱۴ باز میگردد. در این سال، تزار نیکلای دوم روسیه این عنوان را به پنج فینالیست سن پترزبورگ (لاسکر، کاپابلانکا، آلخین، تاراش و مارشال) اعطا کرد. البته این یک ادعا و موضوعی بحث برانگیز است.[۴۷] سرانجام، "فیده" در ۲۰ ژوئیهٔ ۱۹۲۴ در پاریس بنیادگذاری شد.[۴۸] مسابقات قهرمانی شطرنج جهان زنان در سال ۱۹۲۷ بنیادگذاریشد و در نخستین دورهٔ آن، ورا منشیک اهل انگلستان–چکسلواکی–روسیه قهرمان شد.[۴۹][۵۰] خوزه رائول کاپابلانکا اهل کوبا قهرمان شطرنج جهان از سال ۱۹۲۱ تا ۱۹۲۷ بود.[۵۱][۵۲] الکساندر آلخین زادهٔ مسکو، روسیه جانشین کاپابلانکا شد و از سال ۱۹۲۷ تا ۱۹۴۶ چهار عنوان قهرمانی جهان به دست آورد. او همچنین در مسابقات گوناگون عنوانهای مهمی بهدست آوردهاست.[۵۳][۵۴]
در طول جنگ جهانی دوم، زندانیان آلمانی بیشتر وقت خود را صرف شطرنج میکردند. زندانیان در اردوگاههای آلمان شطرنج را از شمع و چوب میساختند. در طول جنگ جهانی، ستاد مرکزی فیده به آرژانتین منتقلشد. در آن زمان، «آگوستو دِ مورو» (رئیس فدراسیون شطرنج آرژانتین)، رئیس فیده شد.[۵۵]
پس از جنگ جهانی دوم (۱۹۴۵) – تاکنون
پس از مرگ آلخین در سال ۱۹۴۶، شطرنج جهانی دچار هرجومرج شد.[۵۶][۵۷] در سال ۱۹۴۸، فیده رقابت شطرنج جهان را میان پنج نفر برگزار کرد که سرانجام میخائیل بوتوینیک اهل اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی قهرمان این جام شد.[۵۸][۵۹] باتوینیک قهرمانی جهان خود را در قهرمانیهای سالهای ۱۹۵۱ و ۱۹۵۴ حفظ کرد و آن را در سال ۱۹۵۷ در بازی مقابل واسیلی اسمیسلوف از دست داد؛ اما این عنوان را دوباره در مسابقهٔ برگشت در سال ۱۹۵۸ بهدستآورد. او این عنوان را در سال ۱۹۶۰ در بازی مقابل میخائیل تال از دست داد و در سال ۱۹۶۱ در بازی برگشت تال را شکست داد و دوباره عنوان را بهدستآورد. او در سال ۱۹۶۳ این عنوان را در بازی مقابل تیگران پتروسیان از دست داد و فیده مسابقهٔ برگشت را ازآنپس حذف کرد.[۵۸][۶۰]
پتروسیان از سال ۱۹۶۳ تا ۱۹۶۹ قهرمان جهان بود.[۶۱][۶۲] بوریس اسپاسکی این عنوان را در سال ۱۹۶۹ از چنگ او درآورد.[۶۱][۶۳] بابی فیشر اهل ایالات متحده آمریکا در سال ۱۹۷۲ عنوان قهرمان جهان را از چنگ اسپاسکی درآورد و تبدیل به نخستین بازیکن شطرنج غیر روسی شد که به عنوان قهرمان جهان دستیافت.[۶۴][۶۵]
آناتولی کارپف اهل شوروی، عنوان قهرمان جهان را در سال ۱۹۷۵ از دست فیشر درآورد.[۶۶][۶۷] سرانجام، گری کاسپارف اهل شوروی، که در باکو، آذربایجان زاده شد، عنوان قهرمان جهان را در سال ۱۹۸۵ در ۲۲سالگی از چنگ کارپف درآورد. کاسپاروف سازمان رقیب فیده، شطرنج حرفهای را بنیادگذاری کرد و در سال ۱۹۹۳ قهرمانی جهان را برگزار کرد که در آن نایجل شورت را شکست داد. در همان زمان، فیده مسابقات قهرمانی جهان خود را برگزار کرد که کارپف قهرمان شد. کاسپارف و کارپف هر دو ادعا کردند که قهرمان جهان هستند.[۶۸][۶۹] ولادیمیر کرامنیک روسی در سال ۲۰۰۰ عنوان قهرمانی جهان را از چنگ کاسپاروف درآورد و آن را تا سال ۲۰۰۷ حفظ کرد.[۷۰][۷۱] از سال ۲۰۰۷ تاکنون عنوان قهرمان جهان دست ویسواناتان آناند اهل هند است.[۷۲][۷۳]
مهرهها
مهرههای شطرنج | ||
---|---|---|
![]() |
شاه | ![]() |
![]() |
وزیر | ![]() |
![]() |
رخ | ![]() |
![]() |
فیل | ![]() |
![]() |
اسب | ![]() |
![]() |
پیاده | ![]() |
ویژگیهای مهرهها
سرباز (پیاده)
سرباز یا پیاده، مهرهای بسیار مهم برای مبارزه در شطرنج است. این مهره در حالی که جابهجایی محدودی دارد و مهرهای کمارزش شمرده میشود، پتانسیل زیادی دارد و میدان نبرد شطرنج را تشکیل میدهد.[۷۴]
در آغاز بازی، هر بازیکن ۸ سرباز دارد که به صورت ردیفی جلوی همهٔ مهرههای دیگر میایستند.[۷۵] این مهره ضعیفترین مهرهٔ شطرنج است و در هر حرکت یک خانه به جلو حرکت میکند. در حرکت نخست نیز این توانایی را دارد که دو خانه به سمت جلو حرکتکند. این مهره میتواند مهرههای حریف را در جهت مورب بزند.[۷۶] یکی از شرایط ویژهای که سرباز حریف را میتوان بهصورت دیگری گرفت، آنپاسان نام دارد. سرباز نمیتواند به عقب بازگردد و هنگامی که مهرهای دیگر جلوی مسیر حرکت آن قرارگیرد، راه آن را مسدود میکند. هنگامی که سرباز به واپسین خانهٔ صفحهٔ شطرنج میرسد، هر مهرهٔ دلخواه بهجز شاه میتواند جایگزین آن شود. این عمل را در اصطلاح «ترفیع» مینامند. در چنین شرایطی، معمولاً وزیر را جایگزین سرباز میکنند. اما هر سوار دیگری را هم میتوان جایگزین سرباز کرد.[۷۷]
اسب (اسپ)
اَسب یا اَسپ، یکی از مهرههای شطرنج است که به صورت L در هر جهت جابهجا میشود و همچنین این قابلیّت را دارد که بِپرد یعنی هرگز این مهره در مسیر حرکت خود مسدود نمیشود. برای نمونه، اسب در یک حرکت میتواند دو خانه به سمت پایین و یک خانه به سمت راست یا چپ حرکتکند. اسب با هر حرکت رنگ خانهٔ خود در صفحهٔ شطرنج را نیز تغییر میدهد. به طور کلی حرکت اسب را میتوان به دو دسته تقسیمکرد: نخست این که دو خانهٔ افقی و یک خانهٔ عمودی حرکت میکند، دوم این که دو خانهٔ عمودی و یک خانهٔ افقی حرکت میکند.[۷۸][۷۹][۸۰]
در آغاز بازی، هر بازیکن ۲ اسب دارد که هر دو بین رخ و فیل قرار دارند.[۸۱][۸۲] با استفاده از این مهره میتوان به تضعیف دفاع حریف، بهویژه سربازان، پرداخت و مهرههای حریف را بهطور مخفیانه گرفت. البته میتوان با این مهره کیشهای مخفیانه هم داد که این امر بهدلیل خاصیت پَرِشِ این مهره است. همچنین اسب بهترین مهره برای چنگال است.[۸۳]
فیل (پیل)
فیل یا پیل، یکی از مهرههای شطرنج است که میتواند به صورت مورب تا هر خانهای که بخواهد، حرکتکند. هیچگاه رنگ خانههایی که فیل بر آنها قرار میگیرد، تغییر نمیکند. برای نمونه، اگر این مهره از آغاز بازی بر خانهٔ تیره قرار گرفتهباشد، هیچگاه نمیتواند بر خانهای روشن قرارگیرد.[۸۴] امکان مسدودشدن مسیر فیل توسط مهرههای دیگر وجوددارد. مسیر این مهره مانند مهرههای دیگر با گرفتن مهرههای حریف مسدود میشود.[۸۵]
در آغاز بازی، هر بازیکن دارای ۲ فیل است که یکی بر خانهٔ روشن و دیگری بر خانهٔ تیره قرار دارد. فیل از اسب باارزشتر است و همکاری دو فیل و کنترل خوب آنها، تهدید بزرگی برای مهرههای حریف محسوب میشود.[۸۶] ارزش نسبی این مهره بهمیزان ارزش نسبی اسب است و ارزش آن از شاه، وزیر و رخ کمتر است. به فیلی که سربازی در جهت حرکت آن قرار گرفته و راه آن را مسدود کردهباشد، «فیل بد» میگویند.[۸۷]
رخ (قلعه)
رُخ یا قَلعه، مهرهای است که میتواند به بالا، پایین، راست و چپ و به طور کلی در یک خط راست تا هر خانه که بخواهد، حرکتکند.[۸۸] هر بازیکن در آغاز بازی ۲ رخ دارد که هر دو در گوشهٔ صفحهٔ شطرنج قراردارند.[۸۹] شکل ظاهری این مهره مانند قلعه است و در برخی از نقاط جهان با نام «قلعه» شناخته میشود.[۹۰]
واژهٔ انگلیسی "Rook" بهمعنای رخ، ترکیب شده از دو واژهٔ زبان فارسی "Rokh" و زبان سانسکریت "Rath" است.[۹۱][۹۲] با این مهره و شاه میتوان عمل کیش مات را به انجامرساند. کیش مات کردن با این دو مهره از کیش مات کردن با وزیر و شاه دشوارتر است، زیرا شاه حریف میتواند رخ را بزند. در این روش باید شاه حریف را به گوشهٔ صفحهٔ شطرنج کشاند.[۹۳]
وزیر (فرزین)
وزیر یا فرزین، یک مهرهٔ حملهور نیرومند است که معمولاً برای کیش مات استفاده میشود. این مهره بسیاری از ماتهای نخست را انجام میدهد و با پشتیبانی مهرهای کوچک، کیش مات را نیز عملی میسازد.[۹۴] این مهره میتواند هرچند خانه که بخواهد در همهٔ جهات (بالا، پایین، راست، چپ و جهات مورب) حرکتکند. با این حال، مسیر این مهرهٔ نیرومند را میتوان با همهٔ مهرههای دیگر مسدودکرد.[۹۵]
در آغاز بازی، هر بازیکن یک وزیر دارد که مجاور شاه قراردارد و وزیر در خانهٔ همرنگ خود و شاه در خانهٔ غیر همرنگ خود قراردارد.[۹۶][۹۷]
شاه
شاه مهمترین و یکی از ضعیفترین مهرههای شطرنج است و فقط میتواند یک خانه به همهٔ جهات (بالا، پایین، راست، چپ و جهات مورب) حرکتکند.[۹۸] اگر به شاه کیش دادهشود، شاه بلافاصله باید به خانهای امن در صفحهٔ شطرنج برود و اگر این کار امکانپذیر نباشد، شاه بازی را باختهاست. شاه نمیتواند به خانههایی که مهرههای حریف میتوانند به آن حملهورشوند، جابهجاشود. این مهره قابلیت گرفتن مهرههای حریف را نیز دارد. اگر شاه با گرفتن مهرهای موردحملهٔ مهرهای دیگر قراربگیرد، اجازهٔ گرفتن آن مهره را ندارد.[۹۹]
اگر شاه مورد حملهٔ یکی از مهرههای حریف قرار گیرد، اصطلاحاً میگوییم که شاه کیش شدهاست. این مهره برای خارج شدن از منطقهٔ کیش سه راه دارد: نخست این که به خانهای امن در صفحه حرکت کند. دوم اینکه مهرهای خودی جلوِ منطقهٔ کیش قرار گیرد و از کیش حریف جلوگیری کند. سوم اینکه مهرهای خودی، مهرهٔ حملهور شده به شاه را بزند. اگر شاه نتواند از موقعیت کیش خارج شود، اصطلاحاً میگویند که شاه کیش مات شدهاست و بازی را باختهاست.[۱۰۰]
حرکات مهرهها
xها خانههایی هستند که سرباز میتواند مهرههای حریف را بزند. ●ها خانههایی هستند که مهرهها میتوانند به آن خانهها حرکت کنند.
ارزش مهرهها
ارزش مهرههای شطرنج به شرح زیر است:[۱۰۱]
- ارزش وزیر: ۹ امتیاز (بهاندازهٔ ۹ سرباز میارزد)
- ارزش رخ: ۵ امتیاز (بهاندازهٔ ۵ سرباز میارزد)
- ارزش فیل: ۳ امتیاز (بهاندازهٔ ۳ سرباز میارزد)
- ارزش اسب: ۳ امتیاز (بهاندازهٔ ۳ سرباز میارزد)
- ارزش سرباز: ۱ امتیاز
نمادها و شکل نوشتاری مهرهها
برای نگارش بازی شطرنج، مهرهها را با حروف ویژهای نشان میدهند و یا درصورت امکان از تصویر مهره استفاده میکنند. حروف مهرهها به شکل زیر است و اگر حرکتی بدون نماد یک مهره نوشته شود این حرکت متعلق به پیاده بودهاست:
- سرباز (Pawn) با نماد P (معمولاً نوشته نمیشود)
- اسب (kNight) با نماد N
- فیل (Bishop) با نماد B
- رخ (Rook) با نماد R
- وزیر (Queen) با نماد Q
- شاه (King) با نماد K
نمونههایی از حرکات سادهٔ مهرهها (بدون کیش کردن و گرفتن مهرهها):
- Nf6 (اسب به خانهٔ f6 حرکت میکند)
- Bb5 (فیل به خانهٔ b5 حرکت میکند)
نمادهای ویژه:
- ۰-۰ (قلعهٔ شاه و رخ سمت شاه)
- ۰-۰-۰ (قلعهٔ شاه و رخ سمت وزیر)
- x (گرفتن مهرهها) ← اگر BxB را یک حرکت فرضی در نظر بگیریم، B سمت چپ مهرهای است که میزند و B سمت راست مهرهای است که میخورد.
- + (کیش) ← این علامت همیشه در پایانِ حرکت میآید. برای نمونه: +RxR
- ++ (کیش مات) ← این علامت نیز مانند کیش در پایان حرکت میآید. برای نمونه: ++QxP[۱۰۲]
تاکتیکهای پایه
ان پرایز
آموزشهای تاکتیکهای پایهٔ شطرنج برای بهبود وضع بازیکن ضروری است و درک تاکتیکها موجب جلوگیری از هرگونه اشتباه میشود. در اغلب موارد، درک این تاکتیکهای ساده به مبتدیان شطرنج کمک میکند. یکی از اساسیترین تاکتیکها، گرفتن یک مهرهٔ بیدفاع حریف است که این عمل را در اصطلاح ان پرایز مینامند.[۱۰۳]
چنگال
گاهی اوقات یک مهره میتواند به دو مهرهٔ حریف حملهور شود. در چنین حالتی، اصطلاحاً چنگال ایجاد میشود. اسبها برای عمل چنگال در شطرنج مشهور هستند. برای نمونه، اگر اسب در موقعیت حمله به شاه و وزیر قرارگیرد، شاه وادار است به خانهای امن حرکتکند و اسب میتواند وزیر را بزند.[۱۰۴][۱۰۵]
آچمز
آچمَزیک تاکتیک بسیار رایج برای محدودکردن جابهجایی مهرههای حریف است. در این تاکتیک یکی از مهرهها که "مهرهٔ آچمزکننده" نامیده میشود، یکی از مهرههای حریف را که در پشت آن مهره یا خانهٔ ارزشمندی قرار دارد، زیر ضرب خود قرار میدهد و بهاینترتیب آن مهره را مجبور میکند که در جای خود میخکوب بماند. آچمز کردن یکی از راههای ایجاد محدودیت برای حرکت سوارهای حریف است. آچمز به دو نوع "نسبی" و "مطلق" تقسیم میشود. اگر مهرهای برای دفاع از وزیر یا سوار و خانه مهم دیگری آچمز شود، "آچمز نسبی" اتفاق افتادهاست، اما مهرهای که آچمزِ شاه شدهباشد حق حرکت کردن ندارد و این حالت "آچمز مطلق" نامیده میشود.[۱۰۵][۱۰۶] برای ایجاد آچمزی باید هر سه مهرهٔ دخیل در یک ردیف یا ستون قرار داشتهباشند؛ در نتیجه وزیر، فیل و رخ تنها مهرههایی هستند که توانایی آچمز کردن را دارند.
سیخ
تاکتیک سیخ بسیار مشابه آچمز است، اما در جهت معکوس آن عمل میکند. در این تاکتیک، با حملهور شدن یک مهرهٔ خودی به یک مهرهٔ ارزشمند حریف، مهرهٔ حریف مجبور میشود که جابهجا شود و مهرهٔ خودی میتواند مهرهٔ پشتی مهرهٔ حریف را بزند. برای نمونه، اگر یک رخ به شاه حریف کیش بدهد و پشت آن وزیر حریف باشد، شاه مجبور میشود که جابهجا شود و رخ میتواند وزیر حریف را بزند.[۱۰۵][۱۰۷]
حرکات ویژه
قلعه
حرکت قلعه یک مانور دفاعی است که در سده شانزدهم میلادی بهمنظور سرعت بخشیدن به بازی و کمک به دفاع وارد شطرنج شد. این حرکت میان شاه و رخ انجام میگیرد.[۱۰۸][۱۰۹]
طی این حرکت، شاه و رخ همزمان حرکت میکنند. شاه دو خانه بهسمت رخ حرکت میکند و رخ به خانهٔ آن سویِ شاه میآید. مواقعی نیز وجود دارند که انجام این حرکت غیرممکن است:[۱۱۰]
- پیش از انجام حرکت، شاه جابهجا شدهباشد.
- پیش از انجام حرکت، رخ جابهجا شدهباشد.
- مهرههایی میان شاه و رخ در صفحهٔ شطرنج وجود داشتهباشند.
- شاه در وضعیت کیش باشد.
- یکی از خانههای بین شاه و رخ، زیر ضرب مهرههای حریف باشد؛ یعنی شاه، همزمان با قلعه رفتن، کیش شود.
آنپاسان
آنپاسان حرکت ویژهای در شطرنج است که سرباز تحت قوانین ویژهای میتوان سرباز حریف را بزند. اگر سربازی خودی از ردیف دوم به ردیف چهارم حرکت کند و سرباز حریف نیز کنار آن در همان ردیف باشد، سرباز حریف میتواند سرباز خودی را بزند. در این حرکت، سرباز حریف پس از گرفتن سرباز خودی، پشت سرباز خودی قرار میگیرد.[۱۱۱]
اختراع این حرکت در شطرنج به پیش از سده پانزدهم میلادی باز میگردد که قوانین آن زمان به گونهای بود که سرباز در نخستین حرکت خود نمیتوانست دو خانه به سمت جلو حرکت کند. با افزودن این قانون که سرباز در حرکت نخست خود میتواند دو خانه به سمت جلو حرکتکند، آنپاسان نیز به قوانین شطرنج افزودهگردید.[۱۱۲] آن پاسان یک حرکت انتخابی به دلخواه شطرنج باز است اما در صورتی که تنها حرکت یک شطرنجباز آنپاسان باشد شطرنج باز نمیتواند از آن پاسان خودداری کرده و به استناد نداشتن حرکت اعلام پات کند بلکه حتماً باید این حرکت را انجام دهد.
ترفیع
سرباز ضعیفترین مهرهٔ شطرنج است، اما میتواند به مهرهای قویتر تبدیلشود. اگر سرباز به آخرین ردیف صفحه شطرنج برسد، به یک سوار به انتخاب شطرنجباز (هر مهرهای به جز خود پیاده و شاه) تبدیل میشود. این حرکت را ترفیع پیاده مینامند. بیشتر بازیکنان شطرنج ترجیح میدهند که سرباز خود را به وزیر تبدیلکنند، اما در برخی وضعیتهای خاص ممکن است رخ، فیل یا اسب بهتر از وزیر باشند. مهرهٔ تازه در همان خانه جایگزین سرباز میشود. ترفیع پیاده یک وضعیت اجباری است یعنی شطرنج باز نمیتواند از ترفیع پیاده صرفنظر کند و «حرکت» هم محسوب نمیشود یعنی لازم نیست شطرنجباز منتظر نوبت حرکت بعدی خود برای جابجایی باشد و لازم هم نیست جابجایی به صورت فیزیکی انجام شود و در صورت نبود مهره دیدکی میتوان همان پیاده را به عنوان سواری که شطرنجباز اعلام کرده در نظر گرفت.[۱۱۳]
فدراسیون شطرنج
سازمان بینالمللی شطرنج (به فرانسوی: Fédération Internationale des Échecs) با نام اختصاری فیده (FIDE) در تاریخ ۲۰ ژوئیهٔ ۱۹۲۴ در پاریس، فرانسه بنیادگذاریشد. تاکنون ۱۷۰ فدراسیون عضو فیده هستند و این سازمان یکی از بزرگترین سازمانهای ورزشی جهان است. این سازمان بیش از چهل رقابت قهرمانی برای جوانان، مردان، بانوان و سالمندان برگزار میکند. فیده یکی از اعضای وابسته به کمیتهٔ المپیک است. این سازمان بر این باور است که شطرنج باید در همهٔ ملتها گنجاندهشود.[۴۸] رئیس کنونی فیده کیرسان ایلیومژینوف است.[۱۱۴] هماکنون دفتر مرکزی فیده در لوزان، سوئیس قرار دارد.[۱۱۵]
فیده همهٔ قارههای جهان را تحت پوشش قرار میدهد و کشورهایی از قارههای آسیا (آسیا و اقیانوسیه)، اروپا، آمریکا (آمریکای شمالی و جنوبی) و آفریقا عضو این سازمان هستند.[۱۱۶] از آسیا کشورهایی از جمله ایران، چین، هند، ازبکستان و ویتنام،[۱۱۷] از اروپا کشورهایی از جمله روسیه، اوکراین، فرانسه و مجارستان،[۱۱۸] از آمریکا کشورهایی از جمله ایالات متحده آمریکا، کوبا، برزیل و آرژانتین[۱۱۹] و از آفریقا کشورهایی از جمله مصر، آفریقای جنوبی، الجزیره و تونس[۱۲۰] عضو فیده هستند.
مسابقات، عناوین و رتبهبندی
قهرمانی شطرنج جهان مسابقاتی است که فیده تقریباً هر سه سال یکبار برگزار میکرد.[۱۲۱] قهرمان کنونی قهرمانی شطرنج جهان، ماگنوس کارلسن اهل نروژ است.[۱۲۲][۱۲۳] قهرمان کنونی قهرمانی شطرنج جهان زنان، آنا آشنینا اهل اوکراین است.[۱۲۴] از دیگر مسابقات شطرنج میتوان به قهرمانی شطرنج جوانان جهان،[۱۲۵] قهرمانی شطرنج انفرادی اروپا[۱۲۶] و قهرمانی شطرنج تیمی اروپا[۱۲۷] اشارهنمود.
فیده قصد داشت که شطرنج به بازیهای المپیک بپیوندد. اما این قصد هرگز حقیقینشد و رخنداد، زیرا بسیاری از بازیکنان شطرنج حرفهای بودند و کمیتهٔ المپیک به ورزشهایی اجازهٔ ورود به المپیک را میداد که فعالیت بدنی و فیزیکی داشتند. اما به جای المپیک، المپیاد شطرنج به صورت جداگانه هر دو سال یکبار برگزار میشود.[۱۲۸] علاوه بر این مسابقات، فیده و فدراسیونهای قارههای مختلف مسابقات گوناگونی را برگزار میکنند.[۱۲۹]
برخی از عناوین مهمی که فیده به برترین بازیکنان شطرنج مرد و زن اعطا میکند، عبارتند از:[۱۳۰]
- استادبزرگ: عنوانی است که فیده به بازیکنان بسیار قوی شطرنج اعطا میکند. به غیر از قهرمانی جهان، استادبزرگ بالاترین عنوانی است که یک بازیکن شطرنج میتواند به آن برسد. این عنوان را با نام کوتاه GM یا IGM نیز میخوانند.[۱۳۱] این سختترین عنوانی است که یک بازیکن شطرنج میتواند بهدستآورد و برای بهدست آوردن آن باید در رتبهبندی فیده حداقل به ۲۵۰۰ امتیاز برسد.[۱۳۰]
- استاد بینالمللی: عنوانی است که به بازیکنانی که در رتبهبندی فیده به ریتینگ ۲۴۰۰ میرسند، و در مسابقات خاصی موفق به کسب امتیاز مورد نظر میشوند اهدا میشود. این عنوان با نام کوتاه IM نیز خوانده میشود.[۱۳۰]
- استاد: عنوانی است که به بازیکنانی که در رتبهبندی فیده به ریتینگ ۲۳۰۰ میرسند، اهدا میشود. این عنوان را با نام کوتاه FM نیز خوانده میشود.[۱۳۰]
- نامزد استادی: عنوانی است که به بازیکنانی که در رتبهبندی فیده به ۲۲۰۰ امتیاز میرسند، اهدا میشود.[۱۳۰]
بازیکنان بر پایهٔ ریتینگ خود رتبهبندی میشوند. تا سال ۲۰۱۳ بالاترین ریتینگ را در بین بازیکنان شطرنج جهان ماگنوس کارلسن اهل نروژ دارد.[۱۳۲] بالاترین زیتینگ در بین بازیکن زن کنونی شطرنج جهان هم متعلق به جودیت پولگار اهل مجارستان است.[۱۳۳] بهترین ریتینگ در بین بازیکنان پسر زیر ۲۰ سال کنونی شطرنج جهان متعلق به آنیش گیری اهل هلند[۱۳۴] و بهترین ریتینگ در بین بازیکنان دختر زیر ۲۰ سال از آن هو ییفان اهل چین است.[۱۳۵] رتبهبندی کشورها در شطرنج توسط فیده انجام میگیرد. این سازمان رتبهٔ کشورها را بر پایهٔ میانگین ریتینگ ۱۰ بازیکن برتر هر کشور تعیین میکند. هماکنون در سال ۲۰۱۳، کشورهای روسیه، اوکراین، چین و فرانسه در شطرنج مردان بر جایگاههای نخست تا چهارم جای دارند.[۱۳۶] در شطرنج زنان نیز به ترتیب کشورهای چین، روسیه، گرجستان و اوکراین بر جایگاههای نخست تا چهارم جای دارند.[۱۳۷]
شطرنج، ریاضیات و رایانه
a | b | c | d | e | f | g | h | ||
8 | 8 | ||||||||
7 | 7 | ||||||||
6 | 6 | ||||||||
5 | 5 | ||||||||
4 | 4 | ||||||||
3 | 3 | ||||||||
2 | 2 | ||||||||
1 | 1 | ||||||||
a | b | c | d | e | f | g | h |
تخمین زده میشود که شطرنج دارای ۱۰۴۳ موقعیت قانونی باشد.[۱۳۸] کلود شانون مهندس برق، ریاضیدان و «پدر تئوری اطلاعات» برای نخستینبار پیچیدگی درخت-بازی شطرنج را محاسبه کرد و به عدد ۱۰۱۲۰ رسید. یعنی در هر بازی شطرنج بهطور متوسط ۱۰۱۲۰ بازی با توجه به حرکات بازیکنان انجام میگیرد. این عدد به شمارهٔ شانون معروف است.[۱۳۹]
شطرنجباز ترک ماشینی بود که میتوانست بهطور خودکار شطرنج بازیکند و در سال ۱۷۶۹ اختراعشد. این ماشین دارای سه در جلوی خود بود و هنگام بازی، دو در را باز میگذاشتند تا به مردم ثابتکنند که کسی درون ماشین نیست. اما راز ماشین این بود که انسانی درون آن بود و به تنها در بسته تکیه میداد و مخاطبان او را نمیدیدند.[۱۴۰][۱۴۱]
مسئلهٔ دانههای گندم یکی از مسائل ریاضی مربوط به شطرنج است. روزی خواجهای در مسابقهای برندهشد و شاهزادهٔ جوان که به تازگی شاه شدهبود، گفت که هرچه خواجه بخواهد به او میدهد. خواجه گفت که یک دانهٔ گندم و یک صفحهٔ شطرنج میخواهد. فقط شاه باید هر روز دو برابر دانههای بیشتر به او بدهد تا ۶۴ روز (تعداد خانههای شطرنج) به پایان برسد. یعنی در روز نخست یکدانه، در روز دوم دو دانه، در روز سوم چهار دانه و به همین ترتیب تا ۶۴ روز به پایان برسد و در پایان تعداد دانهها دوباره دو برابر میشد. اما این بازی ذهن بود و در روز ۶۴اُم، تعداد دانههای گندم به شمار ۱۸٬۴۴۶٬۷۴۴٬۰۷۳٬۷۰۹٬۵۵۱٬۶۱۵ رسید که اصلاً این تعداد دانهٔ گندم در زمین وجود نداشت.[۱۴۲]
در سال ۱۹۵۰، نخستین برنامهٔ شطرنج رایانه توسط آلن تورینگ انگلیسی نوشته شد، اما برنامهٔ او برای رقابت با بازیکنان شطرنج بسیار ضعیف بود. با این حال، این برنامه نشانداد که رایانه میتواند در بازی شطرنج با انسان رقابت کند. در همان سال، کلود شانون طرح خوبی برای اقدام رایانه به بازی شطرنج کشید. در سال ۱۹۵۸، برنامهٔ شطرنج برای نخستین بار یک انسان را شکست داد.[۱۴۳] در سال ۱۹۷۰، نخستین مسابقات قهرمانی بزرگ شطرنج رایانه به نام قهرمانی شطرنج رایانه آمریکای شمالی توسط انجمن ماشینهای محاسب برگزار شد. شطرنج دانشگاه نورثوسترن قهرمان این جام شد.[۱۴۴][۱۴۵] در ۱۱ مه ۱۹۹۷،[۱۴۶] دیپ بلو که رایانهای ساختهٔ شرکت آیبیام بود، توانست در ۶ بازی قهرمان جهان، گری کاسپاروف[۱۴۷][۱۴۸] را شکستدهد. دو برد سهم دیپ بلو و یک برد سهم کاسپاروف بود و سه بازی دیگر مساوی شد. این نخستین باری بود که قهرمان شطرنج جهان از یک رایانه شکستخورد.[۱۴۹]
انواع شطرنج

شطرنج انواع مختلفی دارد که از آنها میتوان به شطرنج استاندارد، شطرنج سرعتی (برقآسا یا بلیتس) و شطرنج سیامی (تبادل) اشارهنمود.[۱۵۰]
در شطرنج سرعتی همهٔ حرکتها باید در زمان معینی انجامشوند که معمولاً هر بازیکن برای همهٔ حرکات خود پنج دقیقه وقت دارند.[۱۵۱][۱۵۲] این بازی توسط «جو مچیو» در سال ۱۹۹۱ اختراع شد. صفحهٔ شطرنج سرعتی ۵×۶ است و در مجموع دارای ۳۰ خانه است و هر بازیکن دارای یک رخ، فیل، وزیر، شاه، اسب و ۶ سرباز جلوی آنها است. این بازی قوانینی متفاوت با شطرنج استاندارد دارد. سرباز در نخستین حرکت خود فقط یک خانه میتواند به جلو حرکت کند؛ حرکات ان پاسان و قلعه در بازی وجود ندارند و اگر ۲۰ حرکت در بازی بدون زدن مهرهها و پیشرفت سرباز انجام شود، بازی تمام خواهد شد و بازیکنی برنده است که طبق امتیازات مهرهها، امتیازات مهرههای درون زمینش بیشتر باشد.[۱۵۳] شطرنج سیامی یکی از محبوبترین انواع شطرنج در جهان است. این بازی با دو تیم اجرا میشود که معمولاً هر تیم دارای دو بازیکن است. یکی از بازیکنان تیم با مهرههای سفید بازی میکند و بازیکن دیگر تیم با مهرههای سیاه در صفحهای دیگر بازی میکند. زمان این بازی نیز مانند شطرنج سرعتی است و هر بازیکن باید در کمتر از پنج دقیقه همهٔ حرکات خود را انجامدهد.[۱۵۴]
موضوعات مرتبط با این مطلب : | نسخه قابل چاپ
برچسب ها:
بولینگ ورزشی است که بازیکنان در آن برای به دست آوردن امتیاز باید توپ بولینگ را روی سطح صافی بغلتانند تا اشیایی به نام میله را بزنند. این ورزش نخستین بار در مصر باستان انجام میشدهاست. در ایران حدود ۵۰ سال پیش سالن بولینگ تاسیس گردید که غیر اتوماتیک بود. در حال حاضر تهران، شیراز، کرج، مشهد، قزوین، اصفهان، اهواز، اراک، کیش و رشت دارای سالن بولینگ میباشند. در این ورزش توپهایی با وزن متفاوت وجود دارد، وزن توپها بین ۶ تا ۱۶ پوند میباشد. (هر پوند ۴۵۲ گرم است)
امتیازدهی
در هر بازی هر بازیکن ده فریم را بازی می کند وهر فریم دو ضربه دارد(به جز فریم 10 که در حالتی خاص سه ضربه دارد) و بازیکن سعی می کند که در هر ضربه همه پین ها را با توپ بزند. نحوه قرار گیری پین ها و شماره آنها: از نگاه بالا پین ها به شکل یک مثلث قرار داده می شوند و شماره پین ها مانند شکل زیر است:
10 9 8 7 6 5 4 3 2 1
ضربه اول و امتیاز Strike
دستگاه مکانیکی قرار دهنده پین ها (Pinsetter) در ضربه اول هر فریم ده پین را در محل های خود قرار می دهد، اگر بازیکن بتواند در پرتاب اول توپ خود، همه ده پین را بیندازد فریم کامل می شود و امتیاز دو ضربه بعدی با این ضربه که خود 10 امتیاز دارم جمع می شود و در سیستم های امتیاز دهی یا بر روی کاغذ این ضربه با علامت X نشان داده می شودو به این ضربه استراک [۱] گفته می شود. به صورت مثال اگر بازیکن در ضربه اول خود Strike کرده و سپس در ضربه اول فریم بعدی 4 پین و در ضربه بعدی 3 پین را بیندازد امتیاز او به شکل زیر می شود:
3 | 4 | X | |
24 | 17 |
جدول 1 - مثال امتیاز Strike همان طور که در جدول بالا مشاهده می کنید امتیاز فریم اول 10+4+3 = 17 است و امتیاز فریم دوم 7 است که حاصل جمع آن با فریم قبلی در این فریم نوشته شده است:17+7=24 و تا آخر به همین صورت ادامه پیدا می کند. پس اگر بازیکنی بتواند همه پین ها را در همه ضربات خود (12ضربه) Strike کند جمع کل امتیازات او 300 می شود.
ضربه دوم و امتیاز Spare
ولی اگر بازیکن نتواند در ضربه اول همه پین ها را بزند، دستگاه پین های موجود را از روی خط بلند می کند و سپس گارد دستگاه پین های افتاده را جمع کرده و سپس دستگاه پین ها را دوباره روی خط قرار می دهد و بازیکن سعی می کند با پرتاب دوم توپ خود پین های موجود را بزند،اگر بتواند در این ضربه همه پین ها را بیندازد، فقط امتیاز ضربه بعدی او با این فریم که خود 10 امتیاز دارد جمع می شود و در سیستم های امتیاز دهی یا بر روی کاغذ این ضربه با علامت / نشان داده می شود و به این ضربه اسپیر [۲] می گویند. به صورت مثال اگر بازیکن در فریم اول خود و در ضربه اول 9 پین و درضربه دوم 1 پین باقیمانده را بزند وSpare کند و سپس در ضربه اول فریم بعدی 4 پین و در ضربه بعدی 3 پین را بیندازد امتیاز او به شکل زیر می شود:
3 | 4 | / | 9 |
20 | 13 |
جدول 2 - مثال امتیاز Spare همان طور که در جدول بالا مشاهده می کنید امتیاز فریم اول 10+3 = 13 است و امتیاز فریم دوم 7 است که حاصل جمع آن با فریم قبلی در این فریم نوشته شده است:13+7=20 و تا آخر به همین صورت ادامه پیدا می کند.
ضربه Miss
اگر بازیکن نتواند در ضربه خود هیچ پینی را بیندازد ضربه او ازدست رفته یا Miss است که در سیستم های امتیاز دهی یا روی کاغذ این ضربه با علامت – نشان داده می شود.
فریم 10
فریم 10 می تواند 3 ضربه ای باشد به دلیل این که اگر بازیکن در ضربه اول خود Strike کند دو ضربه بعدی دیگر نیز وجود داشته باشد که با آن جمع شود و امتیازات محاسبه شود و همچنین اگر بازیکن در ضربه دوم خود Spare کند ضربه بعدی وجود داشته باشد که با آن جمع شود پس بازیکن در این فریم فقط در صورتی می تواند سه ضربه داشته باشد که یا در ضربه اول خود Strike کند یا در ضربه دوم خود Spare کند در غیر این صورت این فریم مانند همه فریم ها دو ضربه بیشتر نخواهد داشت.
ضربه Split
اگر بازیکن در ضربه اول خود پین هارا طوری بیندازد که بین پین های باقیمانده فضایی ایجاد بشود که توپ بدون برخورد با آنها از میان آنها بگذرد حالت Split ایجاد می شود و انداختن همه پین های در ضربه دوم بسیار سخت شده و نیاز به تمرین زیادی دارد. البته انداختن پین ها در حالت Split هیچ امتیاز یا جایزه ویژه ای ندارد.
حال فرض کنید بازیکن در ضربه اول خود پین های 1،2،3،4،5،8،9 را انداخته است و پین های 6،7و10 باقیمانده اند مانند شکل زیر:
10 7 6
در این حالت بازیکن باید توپ را چنان در روی خط پرتاب کند که به پین 6 برخورد کرده و سپس توپ بعد از تغییر مسیر کوچک به پین 10 بر خورد کند و پین 6 چنان پرتاب شود که به پین 7 برخورد کند که آن را بیندازد و ضربه Spare شود.
سیستم های اتوماتیک امتیازدهی
دو نوع کلی از این دستگاههای مکانیکی وجود دارند که یک نوع آن دارای میکرو سوئیچ هستند و امتیازها توسط آن سوئیچها محاسبه میشود و به سیستم امتیاز دهی ارسال میگردد مانند دستگاههای شرکت Brunswick [۳] ولی در نوع دیگر از این دستگاههای مکانیکی امتیازدهی به کمک دوربین و توسط نرمافزار انجام میشود مانند دستگاه های شرکت AMF و VIA بدین صورت که حدود ۳ ثانیه پس از عبور توپ از جلوی سنسور توپ و بعد از پایین آمدن گارد محافظ، عکسی توسط دوربین گرفته میشود و به کمک تکنیکهای پردازش تصویر تعداد پینهای ریخته شده شمارش میشود، سپس توسط نرمافزار عملیات محاسبه امتیاز طبق توضیحات بالا صورت میگیرد.
سیستم ایرانی امتیاز دهی بولینگ
تا قبل از سال ۱۳۹۳ تمامی سیستمهای امتیاز دهی این ورزش در خارج از
کشور تولید و توسط شرکتهای خارجی نصب و راهاندازی میشد ولی در این سال
با ساخت اولین سیستم ایرانی و نصب و راهاندازی موفقیت آمیز آن در داخل
ایران به صورت کامل این دستگاهها بومی سازی شد و این سیستمها نه تنها از
سیستمهای خارجی مشابه کمبودی ندارند بلکه در پارهای از موارد برتری نیز
دارند.
ورزش دارت را باید یکی از شاخههای ورزشها و حتی آمادگیهای نظامی دانست که به نوعی آن را یک هنر میدانند: هنر پرتاب دارت.
تاریخچه
تاریخ نویسان تخمین میزنند که احتمالاً نخستین بار این ورزش که در زمان خود نوعی تفریح هم محسوب میشد، در سدههای میانه در انگلیس آغاز شدهاست، چرا که شواهد و اسناد دقیقی از آن در دسترس نیست و به طور تقریبی به سرنخهایی رسیدهاند که نشان میدهد عدهای این ورزش را به دانش آموزان دوره متوسطه آموزش میدادند که بتوانند با قویتر ساختن عضلههای بازو و ساعد خود نشانهگیری دقیقتری داشته باشند که بعدها حتی در جنگها برای پرتاب کمان و نیزه نیز بسیار مفید بود.
اما حقیقت این است که در دورههای جنگ در قرن ۱۸، بطریهای خالی مشروبات الکلی و نشانهگیری برای انداختن چوب کبریت از فاصله دور به داخل این بطریها یکی از جالبترین و سرگرم کنندهترین تفریحات این سربازها بود که بعدها این فکر به ذهنشان خطور کرد که میتوانند به شکل بهتر و سرگرم کنندهتری تفریح کنند و حتی از این بازی پول دربیاورند که پس از مدتی بطریها تبدیل به یک تخته مسطح شد و با تکه چوبهای تراشیده شده به قطعات کوچک و نوک تیز بدل گشتند.
صفحه چوبی و مسطح که «بورد» نامیده میشود از تعدادی حلقههای رنگین که به فاصلههایی معین نقاشی شده تشکیل میگردد که هر پرتاب در داخل یکی از حلقههای رنگین امتیاز مخصوص به خود را دارد. از آنجایی که قرنها پیش هر وسیله سرگرمی و وقت گذرانی از دید قشر مرفه و سطح بالای جوامع دور نمیماند، دارت و پرتاب دارت نیز به سرعت مورد توجه شاهزادگان و ثروتمندان اروپایی قرار گرفت و در مدت زمان کوتاهی تا حدی در میان آنها شایع شد که گاهی ساعتها در شبانه روز را به انجام این بازی اختصاص میدادند و بر سر پرتاب دارت با هم شرطبندی هم میکردند.
در این میان هنری هشتم یکی از آن دسته شاهانی بود که لذت زیادی از این بازی میبرد و حتی به یکی از نجارهای معروف و به نام زمان خود دستور داد تا یک ست کامل از بورد دارت و نیزههای کوچک چوبی را با آرم سلطنتی بسازد تا به معشوقه زیبای خود (آنه بولین) هدیه کند. وی همچنین در میان شاهزادگان خوشگذران انگلیسی مسابقاتی را با جوایزی در خور توجه ترتیب داد.
پرتاب دارت در آمریکا
اما این ورزش در آمریکا مثل تمام ورزشهای دیگر تاریخچه خاص خود را دارد و مردمان این سرزمین شیوه مخصوص خود را برای انجام هر ورزشی دارند. پرتاب دارت هم مثل سایر رشتههای ورزشی توسط مهاجرینی که به این قاره نقل مکان کرده بودند راه یافت. دارت در آمریکا و در میان مردمان انگلوساکسون تا زمان ملکه ویکتوریا به شیوهای بسیار تفننی انجام میشد و خب طبیعیست که در بریتانیا بیش از هر جای دیگری پیشرفت کرد و از آنجایی که تا همین امروز هم به نظر میآید خورشید حکومت سلطنتی در بریتانیا هرگز غروب نمیکند، تمایل شاهزادگان انگلیسی به پرتاب دارت هم در طول این سالها نسل به نسل منتقل شدهاست.
اما امروزه دارت از یک بازی تفننی پا را فراتر گذاشته و هماینک چیزی حدود ۱۹۰۰ قانون در خصوص این ورزش تبیین شدهاست. اندازه بورد به شکل استانداردی تعیین شده و حتی سایز دارتها هم ثابت است. تیمهای دارت کشورهای اروپایی در لیگهای ورزشی به رقابت میپردازند.
نحوه صحیح پرتاب دارت
برای پرتاب دارت اگر با دست راست پرتاب میکنید پای راست را جلو بگذارید و اگر با دست چپ، پای چب جلو قرار میگیرد. هیچگونه احتیاجی به قدرت یا سرعت ندارید اما در عوض دقت لازم است. در بین بازیکنان حرفهای هر کس به طرز دلخواه و هر طوری که راحت تر است دارت را میگیرد، ولی متداول آن را در متن زیر میبینید: ۱- با بند اول انگشت اشاره تعادل دارت را پیدا کنید. ۲- با شکم انگشت شصت دارت را مهار کنید. ۳- با انگشت وسط انگشتهای دیگر را پشتیبانی کنید.
قاعده بازی مشترک در تمام بازیها
۱-هر بازیکن در یک نوبت گردشی با انداختن سه دارت در هر نوبت (راند) بازی میکند. ۲-هر بازیکن یک دارت را در شروع بازی برای مشخص شدن نفر آغاز کننده بازی پرتاب میکند. ۳-امتیازات بدست آمده بر مبنای امتیازی است که برای هر ناحیه در نظر گرفته شدهاست، نه بر مبنای رنگ آن. ۴-در صورت افتادن دارت از تخته دارت (اگرچه به نمره خورده باشد) امتیازی برای آن پرتاب در نظر گرفته نمیشود.
اسنوکر یک بازی با چوب است که بروی میز بزرگی که با مادهای از جنس فلانل[۱] پوشیده شده و داری شش سوراخ است بازی میشود. این سوراخها در چهارگوشه میز و دو سوراخ در وسط کنارهٔ میز است قرار دارند. روی میز که سبز رنگ است به یاد دورانی که بازی بر روی چمن انجام میشده است رنگ آمیزی گشته که در آن زمان ضربهها با عصا زده میشده و بعدها بر روی میزهای کنونی و با چوبهای حرفهایتر بازی انجام گرفته است.
میز اسنوکر
این بازی برروی میزی با اندازه فوت (معادل ۳٫۷ در ۱٫۸ متر) انجام میشود. البته میزهای این بازی در اندازههای مختلفی تولید میشود. معمولاً درازای میز دوبرابر پهنای آن است.[۱]
توپها
این بازی شامل ۲۱ توپ است. ۱۵ توپ قرمز رنگ، یک توپ مشکی، یک توپ صورتی، یک توپ آبی، یک توپ قهوهای، یک توپ سبز و یک توپ زرد.
هرتوپ قرمز یک امتیاز دارد. سایر توپها بترتیب: توپ مشکی = ۷، توپ صورتی = ۶، توپ آبی = ۵، توپ قهوهای = ۴، توپ سبز = ۳ و توپ زرد = ۲ امتیاز است.
در ایران به توپها یا گویهای این بازی شار اطلاق میشود.
داور در ابتدای بازی توپها را میچیند.
در قوانین نسخهٔ انگلیسی این بازی هر بازیکن بس از زدن هر توپ قرمز مجاز به زدن یک رنگی خواهد بود و حداکثر امتیازی که یک بازیکن قادر به گرفتن آن است ۱۴۷ امتیاز است.
خطاها
خطاها برای توپهای زرد، سبز و قهوهای چهار واحد، آبی ۵، صورتی ۶ و مشکی ۷ واحد است. این خطاها در صورتی که بازیکن به اشتباه به آنها ضربه بزند (توسط توپ سفید، دست، چوب، رست) و همچنین بروز خطاهای دیگر در هنگام و در طول ضزبه زدن به توپهای اعلام شده است.
اگر توپ سفید هنگام وارد شدن ضربه به هیچ یک از توپها برخورد نکند فولد محسوب شده و ۴ امتیاز برای حریف محسوب خواهد شد
تاچ یا لمس
حالتی که توپ سفید با یک توپ دیگر به هم چسبیده باشند تاچ گفته میشود و در تاچ با توپ قرمز بازیکنی که نوبت ضربهاش است میتواند توپ را به هر سمتی که میخواهد بزند چراکه در ابتدا ضربهای برای او محاسبه خواهد شد.[نیازمند منبع]
برخی از تجهیزات مورد استفاده در بازی
- گچ: به نوک چوب بیلیارد زده میشود تا تماس مناسبی بین چوب و شار سفید برقرار شود.
- چوب: از جنس چوب یا فایبرگلاس بوده و از سر آن برای ضربهزدن به شار سفید استفاده میشود.
- رست: از نظر ظاهری مانند چوب عادی با سر X مانند میباشد و هنگامی استفاده میشود که شار سفید در دسترس نباشد.
- مثلث: برای چیدن شارهای قرمز در شروع بازی از آن استفاده میشود.
- رست و چوب بلند: برای زدن شار (توپ) سفید هنگامی که توسط چوب ورست عادی قابل دسترسی نباشد استفاده میشود.
- اکستنشن: یا همان ته چوب که جدیدا به جای چوب بلند استفاده میشود.
تیلهبازی (که در افغانستان گولّه بازی گفته میشود) یا تشیره یک بازی تفریحی با گویهای شیشهای است که باید با غلتاندن و زدن گویهای شیشهای (تیله) به هم و حرکت دادنشان آنها را از محدوده خاصی خارج کرد. این بازی که معمولاً بصورت دو نفره انجام میشود همانند بازی پاسور دارای بازیهای مختلفی است؛ ولی اصلیترین بازی آن که مردم بیشتر آن را میشناسند «کل» است. البته این هم نامی است که در نقاط مختلف تفاوت دارد بازی به گونهای است که برای شروع باید دو چاله کوچک به اندازه ۱۰ سانتیمتر قطر و ۵ سانتیمتر عمق داشته باد. دو نفر بصورت ایستاده بازی را شروع میکنند و انتخاب فرد آغاز کننده به شکلهای مختلف از جمله سنگ-کاغذ-قیچی و یا تعیین قراری از قبل انجام میشود. البته در جاهایی این بازی به صورت چند نفره و یا حتی به صورت تیمی اجرا میشد.
به زبان و گویش لری به آن گٌولو بازی میگویند و قدیم که شیشهای آن نبود؛ با سنگهای تراشیده شد و گرد به قطرهای حدوداً (ا تا ۲٫۵ سانت) انجام میشد. بعدها که شیشهای آن در دسترس عموم قرار گرفت به دلیل ارزشی مادی که داشت با ردوبدل شد بصورت تهاتری آن توسط بازیکنان بدین صورت که بازیکن برنده میتوانست تیلههای مورد استفاده حریف را در بازی به نفع خود تصاحب کند. از بازی ای سرگرمکننده به نوعی قمار تبدیل شد.
این بازی شکلهای مختلفی در ایران انجام میگیرد.
۱. صحرایی (به دو روش) ۲. بیخ دیواری ۳. کندن حفره «مات» یا «خان» ۴. کاشتنی
صحرایی
روش اول
در این بازی معمولاً در محیط روباز و خاکی دو نفر بازی را شروع میکردند و هدف پرتاب تیله به وسیله دست و زدن تیله حریف که روی زمین قرار داشت بود. این بازی تا زمانی که تیله حریف را نزدید ادامه داشت. برنده بازی کسی بود که بیشنرین ضربه را به تیله حریف وارد میکرد و با تفاضل تعداد زدهها و خوردهها از حریف تیله جایزه میگرفت.
روش دوم
تیلهای مشخص (گوی هدف) و توافق شده بین بازیکنان مشخص میشد. با قرعه کشی اولین پرتابگر مشخص میشد و گوی هدف را ابتدا پرتاب میکرد به فاصلهای دلخواه که معمولاً بیشتر از ۲ متر بود سپس تیله (دوم) خود را سعی میکرد در نزدیکترین فاصله به آن پرتاب کند. سپس نفرات بعدی در تلاش بودند که تیله خودرا به سمت تیله هدف پرتاب کنند. فقط حق پرتاب یک تیله را داشتند. نفر دوم به بعد میتوانستند با زدن تیله حریف در صورتی که نزدیک گوی هدف قرار داشت آنرا زده واز هدف دورکنند؛ و گوی خودرا به گوی هدف نزدیکتر کنند بازی کنی برنده بود که در پایان پرتابها تیله اش نزدیکتر به گوی هدف بود سه حالت داشت با مماس و چسبیده به گوی هدف بود در اینصورت از دیگر بازیکنان سه تیله جایزه دریافت میکرد یا با وجب خود اندازه میگرفت اگر یک وجب مماس و یا کمتر از یک وجب با تیله خود و گوی هدف بود دو تیله بعنوان پاداش از دیگر بازیکنان دریافت مینمود و اگر صرفاً نزدیکتر از بقیه بود یک تیله دریافت مینمود. این نسبت ۳ ۲ ۱ توافقی بود؛ و اول بازی شرط میشد. این بازی به دو روش پایان میافت یا برنده تمام تیلههای رقیبان را برده بود و یا توافقی بو و بازنده اعلان میکرد دیگر بازی نمیکند.
بیخ دیواری
در این روش نیز معمولاً دو نفر بازیکن داشت و در محیطهای خاکی و یا در خیابانهای کاشی شده و یا آسفالت شده بازی میشد. همانطور که از اسمش پیداست بایستی در نزدیکی دیوار با فاصلهای حداقل ۲ متری صورت میگرفت و بدین شکل بود که بازیکنان با پرتاب تیله خود به سمت دیوار سعی بر این داشتند تا آن را در نزدیکتریتن فاصله به دیوار قرار بدهند و برنده تمام تیلههای روی زمین حریفان را تصاحب میکرد. در این بازی همواره برنده آخرین نفر بود که تیله خود را پرتاب میکرد. لازم است ذکر شود در ابتدا قرعه کشی آخرین نفر را مشخص میکرد. مانند بازی قبل سه وضعیت برای تیلهها وجود داشت یا چسبیده به دیوار بود ۳ امتیاز یا یک وجب و یا کمتر از یک وجب بود ۲ امتیاز و یا نسبت به بقیه بازیکنان نزدیکتر بود ۱ امتیاز.
کندن حفره "مات" یا "خان"
نفر پرتابگر آخر اصطلاحاً (قاق) بود.
کاشتنی
این بازی با توافق اولیه " تیری چند؟" بین بازی کنان شروع میشد؛ و در میدان خاکی مستطیلی کشیده با ابعاد توافقی معمولاً با عرض ۱۰ سانت و طول ۳۰ سانت و یک خط برای پرتاب (خط پرتاب) که معمولا ۵ الی ۱۰ متر دورتر از مستطیل بود مشخص میشد. بازیکنان تیلههای خودرا داخل مستطیل به تعداد مشخص شده اول بازی (تیری چند؟) کنار هم قرار میدادند و از پشت مستطیل به ترتیب با یک تیله به سمت خط پرتاب میانداختند بازیکنان سعی داشتند برای اینکه نفر اول پرتاب به سمت تیلههای کاشته شده باشند نزدیکتر پرتاب کنند اگر از خط رد میشد نفر آخر بود ولی جلوتر و یا نزدیکتر به خط پرتاب نفرات بعدی را مشخص میکرد اگر شخص دوم به بعد کسی بود که دورتر و عقبتر از نفری که تیله آن از خط پرتاب گذشته باشد آخرین نفر بایستی پرتاب میکرد. شروع پرتاب به تیلههای کاشته شده: نفر اول نزدیک به خط شروع کننده بود و نفرات بعد پس از وی بایستی پرتاب خود را شروع میکردند. هدف زدن تیلههای کاشته شده و بیرون راندن آنها از داخل مستطیل است. دو حالت داشت یا پرتاب کننده میتوانست تیلههای کاشته شده را بزند و به بیرون از مستطیل براند که در این صورت او به پرتاب خود از جایی که تیلهای که با آن پرتاب کرده ادامه میداد تا بقیه تیلهها را نیز به بیرون از مستطیل و براند هدف بیرون رفتن حداقل یک عدد تیله از مستطیل است و یا نمیتوانست که نفر بعدی بازی خود را بایستی شروع میکرد. این بازی آنقدر ادامه داشت تا تمامی تیلههای کاشته شده داخل مستطیل بیرون بروند. برنده حق داشت فقط تیلههایی که به بیرون از مستطیل رفته است را بعنوان جایزه جمعآوری نماید اگر پس از زدن تیلههای داخل مستطیل فاصله تیله پرتابشده توسط پرتابگر داخل ویا تا یک وجب کمتر از کادر مستطیلی بود بازیکن بایستی برای پرتاب بعدی خود میایستاد و با پرتابکردن (رها کردن) از نوک بینی خود از بالا و زدن تیلههای کاشته شده به بازی ادامه میداد.
هفت سنگ[۱][۲] یک بازی بومی ایرانی است . همان طور که از اسمش پیداست با روی هم گذاشتن هفت تکه سنگ صاف از بزرگ به کوچک بازی شروع میشود. یک گروه محافظ آن و گروهی که توپ کوچک اما محکم هستند، سعی در فروریختن ستون سنگی دارند. وقتی این اتفاق میافتد، محافظان توپ را مییابند و آن را مخفی میکنند و به دنبال برندهها میدوند. از طرفی گروه مقابل سعی میکند هفت سنگ را دوباره بچیند و برنده بازی بشود.
البته روشهای دیگری هم وجود دارد که شبیه به هم هستند. در گذشته برای ساخت توپ از تکههای لاستیک یا پارچه استفاده میکردند و با نخ آنها را محکم میبستند. بازی هفت سنگ کمی شبیه ورزش بیسبال است.
روشهای دیگر
امکانات لازم برای این بازی، هفت عدد سنگ صاف و تخت و یک توپ هفتسنگ (شبیه توپ تنیس) است. بازیکنان در قالب دو تیم پنج یا شش نفره تقسیم میشوند. وقتی که سنگها چیده میشوند یکی از گروهها به عنوان پرتابکننده بازی را شروع میکند. شروع بازی به این ترتیب است که باید از فاصله نسبتاً دور توپ را به طرف سنگها بیندازند. گروهی که توپ را پرتاب میکند باید سعی کند که کمترین مقدار سنگ را بیندازد چون در این صورت راحتتر میتواند بازی را تمام کند. وظیفه گروه دوم هم این است که نگذارد تیم پرتابکننده سنگهای ریخته شده را دوباره روی هم بچیند و باید با توپ به آنها بزند. هر کدام از بازیکنان تیم مهاجم که توپ به او برخورد کند از جریان بازی کنار میرود. و به این ترتیب اگر هیچ کدام باقی نمانند بازی به نفع تیم مدافع و اگر سنگها روی هم چیده بشوند بازی به نفع تیم مهاجم تمام میشود.
تایگر وودز، قهرمان گلف جهان
|
|
بلندپایهترین سازمان | فدراسیون گلف ایالات متحده امریکا |
---|---|
تاریخ پیدایش | سده ۱۵ |
مشخصات | |
لوازم | توپ ، چوب و زمین گلف |
سال ورود به المپیک | ۱۸۹۸ ، ۱۹۰۰ |
سطح تماس | ندارد |
رسته بندی | بیرونی |
گُلْف یکی از بازیهای فضای آزاد است که در آن بازیکنان بطور فردی یا تیمی بهوسیله چوبهای گوناگون ویژهای توپ کوچکی را درون سوراخی در زمین میاندازند. در آییننامه بازی گلف این بازی را اینگونه تعریف کردهاند: "گلف پرتاب یک توپ از نقطه آغاز بازی به درون یک سوراخ است که بهوسیله یک یا چند ضربه پیاپی و بر طبق قوانین مشخصی صورت گرفته باشد."
محتویات
خاستگاه بازی گلف
خاستگاه گلف سرزمین اسکاتلند است. این بازی از چندین سده پیش در بریتانیا بازی میشده است. مشهورترین و قدیمی ترین زمین گلف جهان در شهر سنت اندروز در اسکاتلند قرار دارد و نخستین قوانین رسمی این رشته در شهر ادینبورگ پایتخت اسکاتلند نوشته شده است. واژه «گلف» که از سده ۱۶ میلادی برای این بازی به کار میرود از واژههای قدیمی اسکاتلندی " "Golve و " "Goff گرفته شده که در اصل مشتقی از واژه آلمانی میانسدهای "Kolf" بوده است. این اصطلاح kolf به معنای باشگاه است. این بازی با اینکه معمولاً به عنوان بازی مرفّهان و نخبگان بشمار میآید امروزه در میان طبقات دیگر هم محبوبیت یافته و بازیگران بیشتری را از سراسر جهان به خود جلب میکند.
ویژگیهای بازی گلف
زمین گلف حدود سی یا چهل هزار متر مربع وسعت دارد. برای بازی گلف کفش ویژه میخداری نیاز است تا به هنگام ضربه زدن پای بازیکن نچرخد. لباس گلف هم برای راحتی حرکت بدن و از جنس مخصوص درست شده است. برای گلفبازی ساک ویژهای نیاز است تا چهارده چوب گلف را در خود جای دهد. این ساک در زیر خود چرخهایی دارد که به گلفباز اجازه میدهد تا ساک و چوبهای خود را براحتی در سراسر زمین بهمراه ببرد. هر کدام از این چوبها برای زدن ضربههای گوناگونی بکار میروند. هر بازی گلف بین چهار تا پنج ساعت طول میکشد ودارای قوانین خودش است
گلف در ایران
اولین زمین گلف کشور در شهر مسجد سلیمان احداث گردید. اولین زمین چمن گلف کشور ایران در مجموعه ثامن شهر مشهد احداث گردید. [۱]
تا قبل از سال ۱۳۷۴ گلف در ایران فدراسیون نداشت و از آن سال فدراسیون گلف تشکیل شد و از سال ۸۳ عیسی اسحاقی، سخنگو و معاون سابق سازمان تربیت بدنی ریاست آنرا برعهده دارد.[نیازمند منبع]
در سال ۱۳۸۳ حدود ۲۰۰ گلف باز در ایران مشغول به بازی بودند و هم اکنون تعداد بازیکنان به ۱۵ هزار نفر رسیده است.در بخش قهرمانی نیز لیگ گلف در دو گروه پیشرفته و نیمه پیشرفته با حضور ۱۲ تیم برگزار می شود[نیازمند منبع]
امروزه طرحهای اجرایی چندی در دست اقدام است تا در محوطه دانشگاه تهران، هتلها و همچنین در زمینی میان چالوس و نوشهر زمینهای گلف ساخته شود[نیازمند منبع].
تیم ملی گلف بانوان ایران از سال ۱۳۸۰ آغاز بکار کرده و دورههای مسابقه انتخابی برای تیم ملی نیز میان گلفبازان شهرهای گوناگون ایران انجام شده است. فدراسیون گلف ایران لیگهایی میان باشگاههای کشور برگزار میکند. تا امروز استانهای خوزستان، تهران، مشهد٬ اصفهان، فارس و قم دارای باشگاههای گلف هستند.[نیازمند منبع]
تنها کتاب گلف به زبان فارسی ترجمهای است از کتاب مالکولم کمبل که توسط انتشارات اندیشه سرا منتشر شده است.[نیازمند منبع]
گلف در تهران
تنها باشگاه ورزشی تهران که امکاناتی برای بازی گلف دارد، باشگاه انقلاب است. این زمین با شش کیلومتر درازا در برگیرنده ۶۰ هکتار چمن است اما، به سبب نبودن نور افکن کافی استفاده از این زمین به ساعات روز محدود میشود. (زمینهای گلف دیگری نیز در اهواز مسجد سلیمان، آبادان و اصفهان وجود دارد که همگی خاکی است). در زمین گلف باشگاه انقلاب مسابقههایی هم برگزار میشود که مسابقههای پایان فصل، مسابقههای جام دیپلماتیک، مسابقه رده جوانان و بزرگسالان، مسابقههای قهرمانی باشگاههای کشور و مسابقه جام فجر از آن جمله است.[۲]
تصورات اشتباه
واژه «Golf» از مخفف عبارت «Gentlemen Only, Ladies Forbidden» (فقط آقایان، خانمها ممنوع) ریشه نگرفته است. خاستگاه واقعی این واژه نا مشخص است اما در دوران اسکاتلند میانه وجود داشته است.
موضوعات مرتبط با این مطلب : | نسخه قابل چاپ
برچسب ها:
![]() |
|
---|---|
![]() |
|
جزئیات | |
اطلاعات یونسکو | |
کد | ۰۰۳۷۸ |
تاریخ ثبت | ۲۰۱۰ |
معیار | R.1 , R.2 , R.3 , R.4 , R.5 |
ورزش زورخانهای یا ورزش باستانی ویا ورزش پهلوانی نام مجموعه حرکات ورزشی با اسباب و بیاسباب و آداب و رسوم مربوط به آن هاست که در محدوده تاریخی و فرهنگی ایران از گذشتههای دور رواج داشتهاست.
ورزش های زورخانهای نام دیگر ورزش های باستانی ایرانیان است. جایی که در آن به ورزش باستانی میپردازند زورخانه نام دارد هم چنین در زورخانه علاوه بر ورزش زورخانه ای کشتی پهلونی نیز گرفته می شود.
پروندۀ ثبت جهانی آیین های پهلوانی و زورخانهای به کوشش فدراسیون ورزش پهلوانی و زورخانه ای ایران با همکاری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آماده گردید. آیین های پهلوانی و زورخانهای در تاریخ ۲۵ آبان ۱۳۸۹ برابر با ۱۶ نوامبر ۲۰۱۰ در فهرست میراث معنوی یونسکو از سوی ایران [۱] به ثبت جهانی رسید. [۲]
دانشنامه بروکهاوس آلمانی، با استناد به تحقیقات دانشگاه ورزش آلمان واقع در شهر کلن، ورزش زورخانه ای را در کتاب اصلی و جلد ویژه ورزش، قدیمی ترین ورزش بدنسازی جهان معرفی میکند.





پیشینه
ورزش و انجام حرکات پهلوانی جزو فعالیت های اصلی روزمره ایرانیان در دوران باستان بوده است. جامعۀ آن زمان ارزش خاصی برای ورزشکارانی قایل میشد که برای قدرت بدنی و شجاعت روحی که در اختیار داشتند، شکرگزار بودهاند.
بر پایهٔ تاریخ، زورخانه در حدود هفتصد سال پیش (قرن ۷ خورشیدی) به وسیلهٔ محمود معروف به پوریای ولی که ظاهراً از مردم خوارزم بوده و گویا در سال ۷۷۲ ه. ق. درگذشته به صورت امروزی بازسازمان دهی شدهاست. با این حال بر پایهٔ رفتار و منش تاریخی و اسطورههای ایران زورخانه میتواند دست کم در ایران تاریخی بسیار کهنتری داشته باشد؛ چرا که مردم ایران که از ابتدای تاریخ خود به پهلوانی و کشتیگیری و آمادگی جسمانی نیاز مبرم داشتهاند تا به دستور زرتشت پیغمبر باستانیاش خود را برای یاری اهورا مزدا در چالش با اهریمن نیرومند سازند. به همین روست که همواره ضعف و زبونی را نکوهش شمردهاند. در شاهنامه فردوسی بخش ویژهای را به پهلوانی اختصاص داده شده است. در اوستا، نامۀ مینوی آیین زرتشت در زمینۀ پهلوانی چنین آمدهاست:
پهلوانی مردانه را میستاییم که به مردان گشایش دهد که به هوش گشایش دهد که تندتر از تند و دلیرتر از دلیر است که به سان بهرهای ایزدی به مرد رسد و مردان را در گرفتاری رهایی بخشد.
جایگاه زورخانه پس از اسلام در زندهکردن جنبش ملی ایران و ستیز با بیگانگان و نیز رستاخیز زبان پارسی و فرهنگ و آیین افتادگی و برادری که از عهد باستان در ایران رواج داشتهاست، اهمیت ویژه دارد.
در دانشنامه بروکهاوس چنین آمده: در مقطع زمانی خاصی در بیش از ۱۲۰۰ سال پیش که صلح نسبی بر ایران حکمفرما بود، جنگجویان ایرانی افزار نبرد از جمله گرز، کمان و سپر را جهت آماده سازی بدن برای آینده، تبدیل به افزار ورزشی نموده به ورزش با آنان پرداختند.
آداب ورزش زورخانهای
ورزش زورخانهای آداب و سنتی خاص دارد. آداب و سننی که با پیروی از پهلوانان و دلاوران افسانهای دورۀ باستانی و تاسی از پیشوای نخستین شیعیان و جوانمردان، خُلق و خوی مردانگی و مروت و جوانمردی را در ورزش کاران بر میانگیزد یا نیرو میبخشد. این خصایل نیکو در قالب شعرها و داستانهایی به صورت آهنگین و به همراهی «ضرب زورخانه» که مهمترین ساز این نوع موسیقی است، برای برانگیختن ورزشکاران در هنگام ورزش از سوی «مرشد» خوانده میشود. ورزش کاران هماهنگ با موسیقی و نوای مرشد، جست و خیر میکنند و حرکات زیبای گروهی یا فردی به نمایش میگذارند.
ورزش باستانی در بین ورزشکاران به احترام و ادب معروف است و با اصول زیادی همراه است. به طور مثال تمامی حرکات با اجازه از سادات و پیش کسوتان زورخانه که به رخصت گرفتن معروف هست انجام می شود. شعار ورزش باستانی پرورش روح و جسم است به طوری که شیعیان معتقدند که زورخانه مسجد دوم شیعیان است. ولی در نسل جدید ورزشکاران این آداب و رسوم کم کم از بین رفته است و کمتر مذهب در این ورزش دیده می شود. یکی دیگر از اصلی ترین آداب زورخانه این است که ورزشکاران باید مواردی را از قبیل(فروتنی و از خود گذشتگی-مروت-مردانگی-سفره داری-پاکیزگی-کمک به فقرا و تنگدستان و دیگر صفات شامل پهلوانی)را رعایت کند.
جایگاه رزم در ورزش
کسانی بر این گمان هسنند که مردان زورخانه در دوران باستان، آیین رزم هم میآموختند و میگویند ابزار و ورزش باستانی شباهت شگرفی به جنگ افزار روزگاران قدیم داشتهاست. با گرز و میل چوبی زورخانه، سپر و تخته بسیار سنگین مشهور به سنگ و کمان و کباده زورخانه که با آن عضله میپرورانند. در هر حال فنون رزم و ورزش، دیر زمانی است که هر یک به راه خود رفتهاند حتی چرخ زدن هم آیین رزم خودش را دارد به طوری که جوانی که بر بزرگ تر خود کنده میکشد و از او خواستار است که نخست من میچرخم فلسفه آیین رزمیاش این است که میخواهد بگوید بگذار نخست من شهید بشوم؛ من خواستار جنگ در میدان هستم.
گلریزان
یکی از رسم های شیرین و معروف زورخانه گلریزان است که در جشن ها و اعیاد و میلادهای چهارده معصوم و در برخی موارد برای قدردانی از زحمات پیشکسوتان گرفته می شود و در آخر دو جوان دو طرف لنگی را گرفته و دور می خورند و مردم پول در آن لنگ می اندازند.
حرکات گوناگون در ورزش زورخانهای
اصلیترین حرکات در ورزشهای زورخانهای عبارتاند از:
- شنو رفتن و نرمش (شنوی سر نوازی، شنوی شلاقی یک،دو،سه و شنوی شلاقی)، (پای چپ و راست، کمان کشی، سینه زنی، خم گیری، کمر، گردن، نشست و برخاست).
- میل گرفتن (شنوی سنگین، شنوی شلاقی).
- پا زدن (پای جنگلی، پای ضربدری، پای شاطری، شاطری یک،دو،سه، پای یا فتاح، پای تبریزی شلاقی، تبریزی شلاقی یک،دو،سه، پای تبریزی لا فتی.
سایر حرکات در ورزش زورخانه ای: سنگ گرفتن: دو تخته بزرگ معمولاً هشتاد کیلویی هستند که به نشانه سپر جنگی هستند و ورزشکار خوابیده و بمانند پرس سینه با آنها ورزش می کنند. چرخ زدن: ورزشکار دو تا دستان خود را کاملاً باز کرده و علاوه بر جرخیدن بر دور خود یک دایره ی بزرگ به جهت عقربه های ساعت هم تشکیل می دهد. زمان چرخ معمولاً بین یک دقیقه تا سه دقیقه است. میل بازی: ورزشکار دو تا میل به وزن یک تا دو کیلو را بلند کرده و آن ها را با حرکات نمایشی به هوا پرتاب کرده و دوباره آن را می گیرد. شیرینکاری بین پا: ورزشکاران سبک و ترکه ای در حین ورزش پا به وسط میدان آمده و حرکات نمایشی را انجام می دهند.
رتبه ها در ورزش زورخانه ای
ورزش زورخانه ای هم مانند برخی از ورزش ها مثل کاراته و کونگ فو ورزشکاران بر اساس رتبه ای که دریافت می کنند حرکات را به نوبه خود انجام می دهند.
- رتبه یک: ورزشکار بعد از یک سال ورزش کردن به هنگام چرخ زدن مرشد برای او منکری می فرستد(بر منکر علی لعنت و دیگران می گویند بیشباد)
- رتبه دو: ورزشکار بعد از سه سال ورزش کردن به هنگام چرخ زدن مرشد برای او صلوات می فرستد.
- رتبه سه: ورزشکار بعد از شش سال ورزش کردن و داشتن حداقل هجده سال سن به هنگام بالا و پایین آمدن از گودمرشدبرای او صلوات می فرستد.
- رتبه چهارم: ورزشکار بعد از دوازده سال ورزش کردن و داشتن حداقل بیست و دو سال سن به هنگام آمدن و رفتن از درب زورخانه مرشد برای او صلوات می فرستد.
- رتبه پنجم: ورزشکار بعد از پانزده سال ورزش کردن و داشتن حداقل بیست و پنج سال سن به هنگام بالا و پایین آمدن از گود مرشد برای او ضرب می نوازد.
- رتبه ششم: ورزشکار بعد از هجده سال ورزش کردن و داشتن حداقل بیست و هشت سال سن به هنگام آمدن و رفتن از درب زورخانه مرشد برای او ضرب می نوزاد.
- رتبه هفتم: ورزشکار بعد از بیست و چهار سال ورزش کردن وداشتن حداقل سی و دو سال سن به هنگام چرخ زدن مرشد برای او زنگ می زند.
- رتبه هشتم: ورزشکار بعد از سی دو سال ورزش کردن و داشتن حداقل چهل و دو سال سن به هنگام بالا و پایین آمدن از گود مرشد برای او زنگ می زند.
- رتبه نهم: ورزشکار بعد از چهل و پنج سال ورزش کردن و داشتن حداقل شصت و پنج سال سن به هنگام آمدن و رفتن از درب زورخانه مرشد برای او زنگ می زند که به این ورزشکاران زنگی می گویند که تعدادشان در کشور بسیار کم است.
سید بودن و داشتن مقام در مسابقات به کسب کردن رتبه قبل از زمان موعود تاثیر دارد. ورزشکار بعد از کسب کردن رتبه جدیدی امتیازات رتبه قبل نیز برای وی به احتساب می آیند. چند تن از ورزشکاران زنگی جنوب ایران: محمد علی حمایتی،حسین بریری،علی محمدآزمند،احمد کیمیایی، شکرالله سیف، مهدی هوشمند، حاج علی شاه، آغشته و در مرکز کشور: برادران شمس کلاهی و در غرب کشور:محمد علي نامداران و استاد علی حسین خسروی پور.
جایگاه امروزی
اگر چه شاید امروز ورزش باستانی دارای رونق کمتری باشد اما هنوز هم برای کسانی که در گودهای زورخانه پیر شدهاند خاطرهانگیز است. امروزه در تهران ۵۰ زورخانه برقرار است؛ از مهمترین زورخانههای پایتخت ایران ورزشگاه شهید فهمیده میباشد که میزبان مسابقههای کشوری فدراسیون پهلوانی و زورخانهای ایران است و به ثبت ملی درآمده است. این باشگاه در شمال پارک شهر، خیابان شهید فیاضبخش تهران قرار دارد.
ورزش زورخانه ای امروزی با ورزش چند سال اخیر تفاوت بسیاری از نظر ظاهری و نوع ورزش کرده است.
به طور مثال استفاده از لنگ در ورزش باستانی از سوی فدراسیون این ورزش ممنوع شده است.اما در شهرهایی مانند کرمانشاه و اراک(در زورخانه متقین) هنوز از لنگ استفاده می شود.
امروزه مسابقات ورزش باستانی به صورت تیمی در یکی از شهر های ایران صورت می گیرد که در آن هر تیم شامل ده نفر می باشد(1مرشد-8ورزشکار-1میاندار)که ورزش را با پیچیدگی بسیار زیادی نسبت به ورزش ساده ی زورخانه انجام می دهند.
بازشناسی فرهنگی هنری ورزش زورخانهای
بنیاد فردوسی پس از بستن تفاهمنامه همکاریهای فرهنگی و اجرایی با فدراسیون پهلوانی و زورخانهای ایران[۳] توانسته است، فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانهای را در ایران و جهان به گونه فرهنگی هنری معرفی نماید.
مهم ترین دستاوردهای بازشناسی فرهنگی هنری ورزش زورخانهای از سوی بنیاد فردوسی عبارتاند از:
- همکاری در برپایی سومین جشنوارهٔ شاهنامهخوانی عشایری و آیین های پهلوانی در فرهنگستان هنر
- همکاری در برگزاری نخستین جشنوارهٔ مرشدان برتر ایران برای تقدیر از مرشدان زورخانه [۴][۵]
- همکاری در برگزاری گردهمایی هزارۀ شاهنامه در آکادمی علوم اتریش همراه با اجرای طرح ضرب و نقل با حضور تیم ملی ورزش پهلوانی و زورخانهای ایران - Nov.2010 - وین و گراتس، اتریش [۶]
- همکاری در برپایی دو دوره، آیین روز ملی فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانهای در تالار وحدت و برپایی هفتۀ هنر پهلوانی در خانه هنرمندان ایران [۷] [۸]
- برپایی نمایشگاه عکس زورخانه میثم موحدفرد و سعید محمودی ازناوه، هنرمندان عکاس ایران در خانهٔ فرهنگ ایران – Mar. , Apr. 2012- پاریس، فرانسه[۹]
- برپایی هفتۀ هنر ایران در کره جنوبی با حضور تیم ملی ورزش پهلوانی و زورخانهای ایران - Oct.2012 - به میزبانی مرکز فرهنگی گنگسئو، دانشگاه گاچان دانشکدۀ باستانشناسی هانیانگ و منطقۀ سئونگبوک شهر سئول و نهاد فرهنگی آرام نوری شهر ایلسان و دهکدۀ جهانی ایتهوون [۱۰]
به همین منظور بنیاد فردوسی به عنوان برترین سازمان مردمنهاد ایران در زمینۀ ترویج فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانهای [۱۱] معرفی شده است.
بدنسازی یا زیبایاندام (به انگلیسی: Bodybuilding) ورزشی است که در آن فرد بدنساز با انجام تمرینتات مختلف قدرتی و استقامتی بر روی عضلات خود، همچنین تغذیه مناسب و البته استراحت کافی به ساخت بدنی حجیم، کات شده و البته متناسب مبادرت میورزد. همچنین بالا رفتن آمادگی جسمانی (در دو بعد قدرتی و استقامتی عضلات) نیز ماحصل این تمرینات میباشد. واژه پرورشاندام بیشتر به افزایش حجم (البته حجم کات شده یا به اصطلاح عضله خشک) در این ورزش اشاره دارد و واژه تناسباندام بیشتر بر تقویت عضلات ضعیف در این ورزش اشاره دارد. ورزشکاران دیگر ورزشها نیز از تمرینات بدنسازی به منظور افزایش قدرت ویا افزایش استقامت عضلانی بهره میبرند و بدنسازی به نوعی ورزش مادر محسوب میگردد، به عنوان مثال یک شناگر نیز میتواند به منظور پیشرفت در شنای قورباغه به باشگاه بدنسازی رفته و به تقویت عضلات زیربغل خود بپردازد.[۱]
تاریخچه
تاریخچه بدنسازی در جهان

یوجین ساندو (۱۸۸۶ میلادی)
در پایان قرن ۱۹ میلادی جریان فکری تازهای با رویکردی آرمانی به اساطیر یونانی (که در آن زیبایی، تناسب و پرورش یافتگی عضلات و بدن، عاملی برای ستایش و تمجید انسان قلمداد میشد). پدید آمد. بر اثر نفوذ این جریان فکری جدید، سنت قدیمی بلند کردن سنگ بصورت ورزش مدرن وزنهبرداری در آمد و با توجه به روند توسعهاش، جوانب گوناگونی در فرهنگهای مختلف پیدا نمود. یوجین ساندو (Eugene Sandow) یک فوق ستاره فرهنگ بدنی در اوایل قرن بیستم شخصی بود که شهرت خود را در اروپا بعنوان مرد قدرتمند حرفهای بدست آورد و پیروزمندانه با دیگر مردان قدرتمند مبارزه میکرد و آنها را علیرغم تمام شیرین کاریهایشان شکست میداد. او در سالهای ۱۸۹۰ به آمریکا آمد و توسط فلورنس زیگفلد مورد حمایت قرار گرفت. چیزی که ساندو را از سایرین متمایز میکرد زیبایی، ورزیدگی، قدرت و پرورش یافتگی عضلات و بدن وی بود و بیشتر به خاطر معروفیت ساندو بود که فروش هالتر و دمبل بطور سرسام آوری بالا رفت.
برنار مک فادن
یکی دیگر از کسانی که تامل و تحقیق در زیبایی، تناسب اندام و پرورش اندام تنها دل مشغولی او شده بود، تاجر و ناشری به نام برنار مک فادن بود همان کسی که بعنوان الگوی سرپرستی تندرستی در همه اعصار در آمده بود. مک فادن تا سنین هفتاد سالگی اش سرمشق تندرستی و تناسب اندام بود.
زیگموند (زیگ) کلین
در سالهای ۱۹۲۰م. مردی ظاهر شد به نام زیگموند کلین (زیگ کلین) که دارای بدنی با فرم عضلانی زیبا، با توازن و تناسب و نیز چربی پائین و تفکیک عضلانی زیادی بود.
جان گریمک
هنور در دهه ۱۹۳۰م. به اینکه قدرت بر اثر تمرینات با وزنه بوجود میآید شک داشتند و وزنه برداران را نیز عملاً ورزشکار نمیدانستند. فرهنگ عوام، پرورش عضلات و بدن با تمرین به وسیله وزنه در باشگاه بجای شرکت در انواع ورزشهای دیگر را نوعی نیرنگ و تقلب میدانست. در سالهایی که وزنهبرداری تازه به عنوان یک رشته ورزشی مجزا مستقل شد، شخصی به نام جان گریمک ظهور کرد، وی قهرمان وزنهبرداری المپیک شد، جان گریمک برای بسیاری از ورزشکاران رشته پرورش اندام مشتاق الگو بود.
برادران ویدر
در سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ م. جو و بن ویدر شاگردان جورج اِف. ژووِت انستیتو فرهنگی ورزشی تربیت بدنی ژووِت را در فیلادلفیا گسترش بسیاری دادند و به این ترتیب IFBB در حال شکل گیری بود، تا اینکه در سال ۱۹۴۶ م. در شهر مونترال سازمان IFBB با دو عضو (کانادا و ایالات متحده آمریکا) توسط بن و جو ویدر تاسیس شد.
استیو ریوز
البته هنوز پرورش اندام ورزشی گمنام باقیمانده بود. هیچ قهرمانی برای عموم مردم شناخته شده نبود تا اینکه استیو ریوز به میدان آمد. ریوز فردِ مناسبی در زمانی مناسب و مکانی مناسب بود. او جذاب و با شخصیت بود و بدنی عالی داشت.
دوره شکوفایی

ورزشکاران رشته پرورش اندام شروع به یادگیری چیزهایی درباره پتانسیل فیزیکی بدن که حتی دانشمندان پزشکی پیش بینی نمیکردند، نمودند. هر ساله ورزشکاران رشته پرورش اندام، بیشتر و بیشتر پا به عرصه میگذاشتند. کسانی نظیر: بیل پرل، چاک سایپز، جک دلینجر، جرج ایفرمن و رگ پارک. تقریباً در سال ۱۹۶۶ م. جوانی به نام آرنولد شوارزنگر با شکست دادن دنیس تینرینو (آقای آمریکا در سال ۱۹۶۷ م.) در مسابقات آقای جهان NABBA در سال ۱۹۶۷ م. دوران طولانی قهرمانی بینالمللی خود را آغاز کرد. در این زمان لاری اسکات دو بارِ پیاپی قهرمان مسابقات نوبنیاد آقای المپیا شد. لاری اسکات، چاک سایپز و دیو درایپر سدهایی بودند که شوارزنگر جوان باید از آنها عبور میکرد. در این زمان دو دنیای مجزا برای پرورش اندام وجود داشت: اروپا و آمریکا. عنوانهای جهانی شوارزنگر در ۱۹۶۷ و ۱۹۶۸ م. وی را بعنوان ورزشکار برتر اروپا معروف کرد. بنابراین بعد از فتح دومین عنوان آقای دنیا در سال ۱۹۶۸ م. وی به آمریکا سفر کرد. آرنولد شوارزنگر در مسابقه آقای دنیای IFBB در نیویورک مسابقه داد و سپس فوراً برای مسابقه جهانی NABBA به لندن رفت و این دو عنوان را در ظرف یک هفته از آن خود نمود. در پایان همین دهه در حدود سال ۱۹۶۶ م. فرانک زینِ زیبا و خوش استیل درسی فراموش نشدنی به آرنولد شوارزنگر جوان و همچنین دنیای پرورش اندام داد. زین با شکست دادن شوارزنگر در حالی که ۲۷ کیلو گرم از وی سبکتر بود ثابت کرد که غول پیکری ملاک تعیینکننده کاملی در زمینهٔ قهرمانی پرورش اندام نمیباشد. در سال ۱۹۷۰ م. شوارزنگر همه را حذف کرد و فاتح عنوانهای آقای دنیای AAU آقای جهان NABBA و آقای المپیا (مستر المپیا) IFBB شد. شوارزنگر بین سالهای ۱۹۷۰ و ۱۹۷۵ م. شش عنوان المپیا را فتح کرد که البته نیاز به مقاومت، قدرت و توانایی قابل توجهی داشت. در سال ۱۹۷۲ م. سرجیو اُلیوای سر سخت با شوارزنگر رقابتی انجام داد که هنوز درباره آن صحبت میشود. در۱۹۷۳ م. غول جدیدی پا به عرصه نهاد. لو فریگنوعنوان آقای جهان را ربود و ظهور قطب جدیدی در پرورش اندام را خبر داد. لو آنقدر پیشرفت کرد که سال بعد دوباره آقای جهان شد و سپس وارد رقابتهای آقای المپیا (مستر المپیا) گردید. اگر چه فریگنوی مغرور در نهان شوارزنگر را تحسین میکرد اما این مساله باعث نمیشد که او بیشترین تلاش خود را برای کسب عنوان قهرمانی آقای المپیا (مستر المپیا) نکند. آقای المپیا (مستر المپیا) ۱۹۷۵ م. نقطه اوجی در تاریخِ این مسابقهٔ بزرگِ دنیای پرورش اندام بود. فریگنو برگشته بود و برای کسب پیروزی مصمم بود. سرج نوبرت هم برگشته و در فرم عالی بود. برای اولین بار شش یا هفت قهرمان کاملاً ترازِ اول برای کسب عنوان قهرمانی رقابت میکردند و شاید به واسطه افتخار فراوان و البته سختی این مبارزات بود که شوارزنگر به پیروزی در آن مباهات بسیاری کرد. سال ۱۹۷۶ م. شاهد یک رویداد واقعاً شوک دهنده در تاریخ پرورش اندام بود. فرانکو کلومبوی کوتاه قد عنوان آقای المپیا (مستر المپیا) ۱۹۷۶ م. را فتح کرد و او اولین مرد کوتاه قدی بود که توانست این افتخار را به نام خود به ثبت رساند. اواخر سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰ م. شاهد شاهکارهای فرانک زین بود. وی با بدن زیبایش پشت سر هم سه عنوان آقای المپیا (مستر المپیا) را ربود. در سال ۱۹۸۰ م. شوارزنگر برای فتح آقای المپیا (مستر المپیا) سیدنی در استرالیا دوران استراحت و رخوت را به پایان رساند. اگر چه وی بسختی میتوانست باور کند که پس از خداحافظی وی در ۱۹۷۶ م. رقابت در پرورش اندام به چه حدی رسیده بود، به نحوی که خود وی بعدها اقرار کرد که در رقابت با ورزشکار کوچکی مثل کریس دیکرسون متحمل فشارو سختی بسیاری گردیده بود. البته مثالهایی که حاکی از رشد باور نکردنی بودند نیز، در ۱۹۸۰ م. ظاهر شدند، از پاهای تام پلاتزگرفته تا عضلات زیر بغل روی کالندر. سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰ م. همچنین شاهد ترقی فدراسیون جهانی بدنسازی و تناسباندام (IFBB) بعنوان سازمان مقتدر پرورش اندام بود. IFBB تحت رهبری رئیساش بن ویدر، متشکل از بیش از ۱۷۰ کشور عضو و ششمین فدراسیون بزرگ ورزش در دنیا بود. در سال ۱۹۸۰ م. در روی سکوی المپیا فرانک زین، کریس دیکرسون، بویر کو، کن والر، مایک منترز، راجر واکر، تام پلاتز، سمیر بن نوت و روی کالندر در بین دیگران خود نمای میکردند. همچنانکه این دهه به انتها میرسید دیگر مشخص شده بود که فشردگی رقابت در مسابقات دیگر دائمی شدهاست. فاتحان المپیا ۱۹۸۱ و ۱۹۸۲ م. حریفان با تجربهای بودند، به عنوان مثال میتوان به فرانکو کلمبو و کریس دیکرسون اشاره نمود. البته جوانانی نظیر تام پلاتز، لی هنی، محمد مکاوی، کیزی ویاتور، سمیر بن نوت، برتیل فوکس، جانی فولر، لی لابرادا و ریچ گاسپاری بطور نزدیکی در رقابت با آنان بودند. با چنین تعدادی از حریفان رده بالا به نظر میرسید که واقعاً برای هر کسی مشکل بود که خود را در آینده کاملاً پیروز بداند. با وجود همه این مشکلات لی هنی توانست ۸ بار پیاپی در بین سالهای ۱۹۸۳ تا ۱۹۹۱ م. رقبا را کنار زده و عنوان امپراطور مستر المپیا را از آن خود کند. پس از آخرین پیروزی لی هنی در سال ۱۹۹۱ م. عنوان قهرمانی مستر المپیا به مدت ۶ سال پیاپی در دستان قدرتمند یتس باقیماند. از دیگر بزرگان این دوره میتوان بهشان ری، پل دیلت، کِوین لِوْرُون، مارکوس رول، فلکس ویلر، لی پریست، گونتر شیلر کمپ و ناصر الصونباطی اشاره کرد. یتس سبک جدیدی را بر پرورش اندام تحمیل نمود. سبک یتس بر حجم و تفکیک بالا تاکید میورزید. یتس تا سال ۱۹۹۷ م. یکه تاز میدان بود پس از پیروزی در مستر المپیا ۱۹۹۷ م. یتس با پارگی مجدد عضله بازو روبرو شد و عرصه رقابتها را ترک کرد و عرصه مستر المپیا ۱۹۹۸ م. را برای رونی کلمن خالی گذاشت. رونی کلمن تا سال ۲۰۰۵ م. به قهرمانی ادامه داد و مولفهٔ حجم بسیار زیاد عضلانی را بر رقابتهای مستر المپیا تحمیل نمود. در سال ۲۰۰۶م. جی کاتلر با آمادگی، حجم و تفکیک بی نظیری به مستر المپیا آمده و رونی کلمن بزرگ مغلوب جی کاتلر شد. جی کاتلر که میرفت تا قدرتش را بر مستر المپیا فزونی بخشد دو عنوان قهرمانی مستر المپیای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ م. را به دست آورد، اما قهرمانی مستر المپیای ۲۰۰۸ م. از آنِ دکستر جکسون شد و حکومت دو سالة جی کاتلر بر مستر المپیا به سر رسید. در سال ۲۰۰۹ میلادی جی کاتلر که تشنه انتقام بود به رقابتها بازگشت و توانست به سومین قهرمانی خویش در مقام اول مستر المپیا دست یابد.
تاریخچه بدنسازی در ایران
علاوه بر سابقه کهن و تاریخی تمرینات با وزنه در ایران باستان پرورش اندام مدرن نیز در ایران از سابقهای طولانی برخوردار است. تا پیش از سال ۱۳۰۰ ش. اصلاً نامی از ورزش پرورش اندام در ایران نبود و تنها ورزشکاران و پهلوانان باستانیکار بخاطر تمرینات داخل گود و بلندکردن وزنههای آن زمان در بیرون از گود، اندامهای در خور توجهی داشتند و اگر بدنهای پهلوانان باستانی کار سالهای گذشته را مورد ملاحظه قرار داد، در اکثر آنها اندامی ورزیده با عضلاتی پیچیده جلب توجه میکند. تا سال ۱۳۲۴ ش. هیچ مسابقهٔ پرورش اندام و یا رقابتی که در آن اندام افراد مورد قضاوت قرار بگیرد، برگزار نشده بود ولی زنده یاد منوچهر مهران اهل مشهد در سال ۱۳۲۲ ش. باشگاه نیرو و راستی را در تهران تاسیس کرد و خود از بنیانگذاران پرورش اندام در ایران گردید وی با توجه به مسئولیتی که داشت رئیس ادارهٔ مسابقات ورزشی تربیت بدنی ایران در سال ۱۳۲۴ ش. اولین مسابقات پرورش اندام را در خیابان لاله زار در تماشاخانهٔ دهقان رسماً برگزار نمود. البته به مدت ۴ سال رقابتها به صورت جدی برگزار نمیشدند تا اینکه در سال ۱۳۲۸ ش. مسابقات پرورش اندام در سه رسته قدی و در تهران برگزار شد و نتایج ذیل به دست آمد:
رسته اول: باقریان
رسته دوم: سیرون هامازاسب
رسته سوم: ایلونش
بعدها مسابقاتی دیگر نیز در تهران و شهرستانها برگزار شد تا اینکه در مسابقات جهانی وزنهبرداری سال ۱۹۴۸ که در لندن برگزار گردید، شادروان محمود نامجو در خاتمه مسابقات وزنهبرداری از طرف اسکار استیت دبیرکل فدراسیون وزنهبرداری آن زمان تشویق به شرکت در رقابت بهترین بدن در آن مسابقات گردید که شادروان نامجو در رسته کوتاه قدان به مقام اول جهان دست یافت و استیو ریوز قهرمان بلند قدان گردید. همچنین پس از رقابتهای وزنهبرداری آسیا در سال ۱۹۵۱ م. ، در رقابتی برای انتخاب بهترین بدن مرحوم نامجو به مدال نقره دست یافت. در سال ۱۳۳۶ش. (۱۹۵۷ م.) همراه با مسابقات جهانی وزنهبرداری در تهران و مسابقات جهانی و آسیائی پرورش اندام نیز برگزار گردید که زنده یاد نامجو اول و سیرون هامازاسب دوم آسیا گردیدند، شادروان زینال بلانشی نیز در این زمان خوب درخشید و از این زمان به بعد برخی باشگاهها و سازمانهای خصوصی و دولتی گاهگاهی مسابقاتی در گوشه و کنار کشور و تهران مسابقات داخلی یا چندجانبهٔ پرورش اندام برگزار میکردند. در سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۰ ش به نامهایی نظیر شادروان زینال بلانشی (زیباترین سینهٔ ایران)، محمود نامجو، سهراب سرابی، سیرون هامازاسب، حیدر معارفی و غلام مالکی بر میخوریم. در مهرماه سال ۱۳۴۴ ش. (۱۹۶۵ م.) مسابقات انتخابی تیم ملی برای اعزام تیم به مسابقات آسیایی و جهانی برگزار گردید. در این مسابقات که در دو رسته آپولون و هرکول برگزار شد، نتایج زیر بدست آمد:
در رسته آپولون: ۱. سهراب سرابی ۲. غلام مالکی ۳. شادروان زینال بلانشی
در رستهٔ هرکول: ۱. سیرون هامازاسب ۲. حیدر معارفی ۳. علی حسینی و حاج موسی (مشترکاً) تیم اعزامی عبارت بود از آقایان سهراب سرابی، غلام مالکی، سیرون هامازاسب و حیدر معارفی.
متأسفانه علی رقم کسب نتیجهٔ درخشان تیم اعزامی، بر اساس برخی غرض ورزیها مسابقات پرورش اندام در ایران از سال ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۰ ش. منحل شد. در سال ۱۳۵۰ ش. زنده یاد محمود نامجو با نظارت تربیت بدنی چند دوره مسابقه پرورش اندام مختلف برگزار نمود که اولین دوره آن در باشگاه دخانیات تهران برگزار گردید، سپس از سال ۱۳۵۰ ش. کمیتهٔ پرورش اندام بطور رسمی در ایران و زیرنظر فدراسیون وزنهبرداری شروع به فعالیت نمود و مسئولیت کمیته را حسین شکوه یکی از قهرمانان اسبق پرورش اندام بعهده داشت وی که سالها در لوس آنجلس آمریکا اقامت داشته و در سال ۱۳۳۰ ش. در ایالت کالیفرنیا نفر اول شده بود، یک دورهٔ مسابقات پرورش اندام همراه با مسابقات قهرمانی وزنهبرداری کشور در مرداد ماه سال ۱۳۵۰ ش. در شهر مشهد برگزار گردید (این دور از رقابتها بعداً به عنوان اولین دور رقابتهای پرورش اندام معرفی شدهاست) در این دور از رقابتها که در سه رستهٔ قدی برگزار گردید، که نتایج ذیل به دست آمد:
در رسته کوتاه قد: سهراب سرابی اول
در رسته میانه قد: سیرون هامازاسب اول
در رسته بلند قد: علی علایی اول
البته در این دوره از رقابتها، رقابتهایی به صورت مِستری و انتخاب قهرمانِ قهرمان و اختصاص لقب آقای ایران نیز برگزار شد که در این رقابت سهراب سرابی با غلبه بر سیرون هامازاسب عنوان آقای ایران را به خود اختصاص داد. مسابقات کشوری و انتخابی تیم ملی ایران در سالهای ۱۳۵۱ ش. در تهران؛ ۱۳۵۲ ش. در سنندج؛ ۱۳۵۳ ش. در تهران؛ ۱۳۵۴ ش. در همدان؛ ۱۳۵۵ ش. در تهران؛ ۱۳۵۶ ش. در کرمانشاه؛ ۱۳۵۷ ش. در تبریز برگزار گردید و در تمامی این سری رقابتها سهراب سرابی به عنوان قهرمان قهرمانان و آقای ایران دست یافته و پرورش اندام نیز رونق و شهرت خوبی به دست آورد. در طی این سالها ایران در چندین دوره مسابقات آسیایی و جهانی شرکت نمود، از آن جمله، آسیایی ۱۳۵۲ ش. در مالزی که مهدی خانقاهی در قد بلند اول شد و سهراب سرابی در قد متوسط دوم شد و در جمع رحمت جورامی از سنگاپور، آقای آسیا شد. در سال ۱۳۵۳ ش. تیم ایران در مسابقات آسیائی شرکت نکرد اما در مسابقات جهانی پرورش اندام که در سوئیس برگزار گردید، شرکت نمود که سهراب سرابی در رسته کوتاه قد، به رتبه پنجمی جهان دست یافت. در سال ۱۳۵۴ ش. مسابقات آسیائی در سنگاپور برگزار گردید که سهراب سرابی در رسته کوتاه قد، اول و مهدی خانقاهی در رسته میانه قد، سوم شدند. سال ۱۳۵۵ ش. مسابقات آسیا در لاهور پاکستان برگزار گردید که سهراب سرابی، نفر دوم در رسته میانه قد، مهدی خانقاهی نفر سوم در رسته بلند قد گردیدند. در سال ۱۳۵۶ ش. مسابقات آسیائی در کلکته هندوستان برگزار شد و تیم ایران در آن شرکت داشت در این دوره از رقابتها رستههای پرورش اندام از قدی به وزنی تغییر پیدا نمود. اوزان پرورش اندام آسیائی در اولین دوره مسابقات وزنی به چهار رسته وزنی:
رسته سبک وزن: ۶۵kg و پایینتر
رسته میانه وزن: از ۶۵kg تا ۷۵kg
رسته سنگین وزن: از ۷۵kg تا ۹۰kg و
رسته فوق سنگین: بیش از ۹۰kg.
تقسیم گردیده بود که در رسته سبک وزن رحمت الله عظیمی، نفر دوم و محمد تبریزی در رسته میانه وزن، نفر چهارم و سعید بیضاوی در رسته سنگین وزن، نفر سوم شدند. در اینسال (۱۳۵۶ ش.)، تیم ایران در مسابقات جهانی شهر نیم فرانسه شرکت نمود که متأسفانه هیچکدام از شرکت کنندگان نتوانستند تا رده ششم برسند. در سال ۱۳۵۷ تیم ایران در مسابقات آسیائی سنگاپور شرکت نمود که در نتیجه رحمت الله عظیمی در ۶۵ کیلو، سوم و سهراب سرابی در ۷۵ کیلو، سوم و مهدی خانقاهی در ۹۰ کیلو، اول و سعید بیضاوی در ۹۰+ کیلو، سوم شدند و این آخرین دوره شرکت تیم پرورش اندام ایران در مسابقات آسیائی تا قبل از انقلاب ایران بود. پیش از انقلاب، ورزشکاران رشته پرورش اندام ایرانی که در مسابقات برون مرزی شرکت نموده بودند، عناوین زیر را بدست آوردند:
جهانی ۱۹۴۸ م. لندن، انگلستان: در رسته کوتاه قد: محمود نامجو اول.
آسیایی ۱۹۵۱ م. : در رسته کوتاه قد: محمود نامجو دوم.
آسیایی ۱۹۵۷ م. تهران، ایران: قهرمان قهرمانان: محمود نامجو.
آسیایی ۱۹۶۵ م. تهران، ایران: در رسته کوتاه قد: سهراب سرابی اول.
جهانی ۱۹۶۵ م. تهران، ایران: در رسته کوتاه قد: سهراب سرابی سوم.
آسیایی ۱۹۷۳ م. کوالالامپور، مالزی: در رسته کوتاه قد: سهراب سرابی دوم. در رسته بلند قلد: مهدی خانقاهی اول.
جهانی ۱۹۷۳ م. ژنو، سوئیس: در رسته کوتاه قد: سهراب سرابی چهارم.
جهانی ۱۹۷۴ م. ورونا، ایتالیا: در رسته کوتاه قد: سهراب سرابی پنجم.
آسیایی ۱۹۷۵ م. سنگاپور: در رسته کوتاه قد: سهراب سرابی اول. در رسته میانه قد: مهدی خانقاهی سوم.
آسیایی ۱۹۷۶ م. لاهور، پاکستان: در رسته کوتاه قد: سهراب سرابی دوم. در رسته بلند قد: مهدی خانقاهی سوم.
آسیایی ۱۹۷۷ م. کلکته، هند: در رسته ۶۵kg: رحمت الله عظیمی دوم. در رسته ۸۰kg: مهدی خانقاهی دوم. در رسته ۹۰kg: سعید بیضاوی سوم.
آسیایی ۱۹۷۸ م. سنگاپور: در رسته ۶۵kg: رحمت الله عظیمی سوم. در رسته ۷۰kg: سهراب سرابی سوم. در رسته ۸۰kg: مهدی خانقاهی اول. در رسته ۹۰kg: سعید بیضاوی سوم.
متأسفانه به علت بحبوحه تغییر و تحولات سیاسی و هشت سال جنگ تحمیلی علیه ایران، از سال ۱۳۵۷ ش. مسابقات قهرمانی پرورش اندام در ایران تعطیل گردید، تا اینکه دوباره از سال ۱۳۷۲ ش. پرورش اندام زیرنظر فدراسیون وزنهبرداری و بخاطر علاقهمندانش بصورت رسمی فعالیت خود را آغاز نمود که اولین مسابقات قهرمانی کشور در تهران در سالن وزنهبرداری مجموعه آزادی تهران با شکوه هرچه تمامتر برگزار گردید و سپس رقابتهای قهرمانی کشور در سال ۱۳۷۳ ش. در همدان برگزار گردید و تیم ملی پرورش اندام ایران پس از انقلاب برای نخستین بار به مسابقات آسیائی سنگاپور اعزام شدند که یزدان راد به مقام سوم آسیا دست یافت و این اولین مدال برون مرزی بعد از انقلاب پرورش اندام ایران میباشد. از سال ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۴ پرورش اندام به عنوان زیر مجموعه رشته وزنهبرداری صاحب فدراسیون مستقل نبود و یازده سال سرد و تاریک بر پرورش اندام ایران حکمرانی میکرد که بسیاری از قهرمانان و نخبگان پرورش اندام را گوشه نشین کرد و یا آنها را از کشور فراری داد، تا اینکه بالاخره با تلاش بزرگان این رشته بخصوص سهراب سرابی و کسب عناوین جهانی در پرورش اندام، فدراسیون مستقل پرورش اندام بنام فدراسیون پاورلیفتینگ و پرورش اندام در سال ۱۳۸۴ ش. با موافقت سازمان تربیت بدنی تاسیس و آقای ناصر پورعلی فرد بعنوان رئیس فدراسیون، یزدان راد دبیر فدراسیون و سهراب سرابی رئیس کمیته فنی فدراسیون انتخاب و فعالیت خود را با تشکیل کمیتههای مختلف آغاز نمودند. بعد از انقلاب، ورزشکاران رشته پرورش اندام ایرانی که در مسابقات بینالمللی شرکت نمودند، عناوین زیر را بدست آوردند.
آسیائی ۱۹۹۳ سنگاپور: در رسته +۹۰kg: یزدان راد، سوم.
آسیائی ۱۹۹۴ مالاکا، مالزی: در رسته ۷۰kg: محسن یزدانی، سوم. در رسته +۹۰kg: یزدان راد، سوم.
آسیائی ۱۹۹۶ دهلی نو، هندوستان: در رسته +۹۰kg: یزدان راد، اول و مهدی لطیفی، سوم
آسیائی ۱۹۹۷ سئول، کره جنوبی: دراین دوره از رقابتها سهراب سرابی در مسابقه استادان بزرگ (GRAND MASTER) کره جنوبی دوم شد.
جهانی ۱۹۹۸ م. ازمیر، ترکیه: در رسته ۷۰kg: محسن یزدانی دوم.
آسیائی ۱۹۹۹ تایپه، چین: در رسته ۸۵kg: علی تبریزی نوری، دوم. در رسته ۹۰kg: احسان الله کنگرلو، سوم. در رسته +۹۰kg: عباس مهدی یزدلی، دوم.
جهانی ۱۹۹۹ م. براتیسلاوا، اسلواکی: در رسته ۷۰kg: محسن یزدانی اول.
جهانی ۲۰۰۰ م. مالاکا، مالزی: در رسته ۷۰kg: محسن یزدانی دوم.
آسیایی ۲۰۰۱؛ پوسان، کره جنوبی: در رسته ۷۰kg: سامان سرابی، اول. در رسته ۹۰kg: علی تبریزی، اول.
آسیایی ۲۰۰۳؛ قزاقستان: در رسته ۷۰kg: سامان سرابی، اول.
جهانی ۲۰۰۳ م. بمبئی، هند: در رسته ۷۵kg: بیت الله عباسپور اول.
جهانی ۲۰۰۵ م. شانگهای، چین: در رسته ۷۰kg: سامان سرابی سوم. در رسته ۷۵kg: بیت الله عباسپور سوم.
المپیک آسیایی ۲۰۰۶؛ دوحه، قطر: در رسته ۷۰kg: سامان سرابی، چهارم.
آسیایی ۲۰۰۷ م. شانگهای، چین: در رسته ۷۵kg: مهدی کامرانی، سوم. در رسته ۸۰kg: بیت الله عباسپور، اول. در رسته ۸۵kg: مهدی عیاری، دوم. در رسته ۹۰kg: افشین محی الدین، سوم. در رسته ۹۰kg+ (فوق سنگین): غلام عباس گلشنی، دوم.
آسیایی ۲۰۰۸ م. هُنگکُنگ: در رسته ۸۰kg: رضا موسی زاده، سوم. در رسته ۸۵kg: بیت الله عباسپور، اول و رضا باقرزاده دوم. در رسته ۹۰kg: هاشم شریفی، سوم. در رسته ۹۰kg+ (فوق سنگین): علی تبریزی، اول.
تمرینات
ابزار و وسایل بدنسازی
ابزار و وسایل بسیاری برای پرورش هر گروه از عضلات وجود دارند. در گذشته فنر، کش، وزنه (با شکلهای مختلف) و میله مورد استفاده قرار میگرفتند اما امروزه بدلیل اینکه بعضی از این وسایل به طور دقیق عمل نمیکنند (مثل فنر) و در هنگام استفاده سنگین از آنها ممکن است خطرناک باشند، تمامی وسایل به نوعی تبدیل به دستگاههایی شدهاند که با وزنه کار میکنند. از وسایل رایج در بدنسازی دمبل، میله (یا باربل و یا میله بارفیکس) و وسایل سیمی هستند.
شیوههای تمرینی
مهمترین عنصر در بدنسازی برنامه ریزی است. برنامه ریزی غذایی، با افزایش میزان کالری(و یا در صورت لزوم با کاهش کالری) و پروتئین و ویتامینها، مواد اولیه لازم را به بدن میرساند. در این مرحله از بدنسازی استفاده از مک